English Version
English

نوشتار سی دی وادی هفتم

نوشتار سی دی وادی هفتم

وادی هفتم هم می‌تواند در پیچیده‌ترین مسائل فلسفی مطرح شود و هم در ساده‌ترین کارهای روزانه در این وادی بحث را روی پیدا کردن راه ادامه می‌دهیم تا به اهمیت آن بیشتر پی ببریم، درست است که عقل فرمانروای مطلق است ولی باید تعقل کند تا راه را به ما نشان دهد، چه بسیار از دوستان ما فقط به خاطر اینکه راه را پیدا نکردند یا اشتباه رفتند زندگی آن‌ها متلاشی شد یک راه شما را به مسلخ می‌برد و یک راه به مرغزار ممکن است با کسی دوست شوید شما را به نابودی بکشاند یا با کسی دوست شوید که شما را به پیروزی یا سپیدی برساند پس راه درست و انتخاب در زندگی چقدر برای ما باید اهمیت داشته باشد می‌خواهند خودشان را لاغر کنند پزشک گفته مقداری از روده شما را داریم غذای  کم جذب روده می‌شود شما لاغر می‌شوید! وطرف مرده است، می‌خواهد قد بلند شود پزشک می‌گوید قلم پا را جراحی می‌کنیم و یک پروتز پانزده الی بیست سانتیمتری کار می‌گذارم و قد شما بلند می‌شود این راه به کجا ختم می‌شود یا مثلاً برای لاغری از شیشه استفاده کنند پس برای یک کار هزاران راه وجود دارد ولی کدام آن‌ها درست است؟ حالا این راه می‌تواند انتخاب همسر باشد، انتخاب دوست باشد و... بعضی از این افراد انسانهای با تلاش و مصمم و با ارده‌ای بوده‌اند ولی فقط به خاطر انتخاب راه غلط وسایل نابودی خود و دیگران را فراهم نمودند آیا می‌توانیم بگوییم بی‌اراده است؟ فقط راه را پیدا نکرده‌اند همیشه پیدا کردن راه در زندگی ما اهمیت زیاد دارد. پس میگویم رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌کنیم همیشه انسان بر سر دو راهی قرار می‌گیرد و اگر اشتباه برود تا اسفل‌السافلین اشتباه رفته است اولش یک ذره است ولی انتهایش خیلی عظیم و بزرگ است یعنی چه؟یعنی موشکی که ما به کره ماه می‌فرستیم زاویه آن از اینجا یک صد هزارم تغییر داشته باشد و قابل اندازه‌گیری با چشم نیست با چشم مسلح هم نیست این زاویه کم هر چه جلوتر می‌رود زیادتر می‌شود و جایی فاصله عظیم می‌شود.

رمز و راز کشف حقیقت یعنی: کشف حقیقت یک رمز و رازی دارد حقیقت هم راز است هم رمز است هم کشف است و هر سه مجهول است پس برای رسیدن به راه ساده نیست و باید تفکر و اندیشه کرد. راز چیست؟ پوشیده، پنهان، سِر رمز چیست؟ راز نهفته یا علامت مخصوص که از آن مطلبی درک شود، حتی حروف الفبا رمز است اگر کسی سواد نداشته باشد هیچی از آن نمی‌داند ولی اگر رمز آن را بدانی متوجه می‌شوی الف و ب می‌شود آب، کشف می‌شود آشنا کردن، اگر بخواهی چیزی را کشف کنی باید چیزی باشد مثلا میکروب بود که کشف شد حقیقت چیست؟ حق یا منتهای یک چیز، راستی و درستی بنابراین برای کشف حقیقت یا برای آشکار کردن هر موضوعی ما نیاز مندیم که رمز و راز آن را پیدا کنیم که رمز می‌شود پیدا کردن راه یا مسیر و راز آن، آنچه برداشت می‌کنیم. طی کردن راه تا کشف حقیقت به عبارتی برای باز کردن هر قفل باید کلید آن را پیدا کنید بعد با کلید قفل را باز کنید توجه داشته باشید قفل‌سازان زیادند و کلیدسازان اندک یعنی آنهائی که مشکل درست می‌کنند زیادند آنهائی که این مشکلات و قفل‌ها را باز کنند کم هستند انسان‌ها دو گروه هستند

  1-کم خردان

نشانه آن این است که اول حرف می‌زنیم بعد فکر می‌کنیم پس وقتی به مشکل بر خوردیم دنبال راه می‌گردیم در نتیجه همیشه برای خود و دیگران مشکل درست می‌کنیم و میگوییم نفهمیدم، متوجه نشدم، تقصیر من نبود، نمیدونم چرا این‌طور شد، معذرت می‌خواهم بعضی وقت‌ها تصور می‌کنیم بهترین راه کوتاه‌ترین راه و ارزان‌ترین راه است مثل همان کسی که روده خودش را برای لاغری کوتاه می‌کند

یا دنبال کسی می‌گردیم که با وردی، قرصی، طلسمی، نقشه گنجی، انرژی کیهانی و... مشکل یا شکست عشقی یا بیماری ما و...را حل کند من افسرده‌ام قرص بده، اعصابم خورده قرص بده، شب‌ها خوابم نمی‌رود قرض بده و... بابا تو برای چی شب‌ها خوابت نمی‌رود یک نقصی داری باید آن نقص بر طرف شود من چاق یا لاغرم خوب یک نقصی داری با قرص حل نمی‌شود. اکثر مردم به خاطر تغذیه بد کولیت معده دارند برای اینکه می‌خواهند ارزان باشد، ساده باشد خانم امروزی حوصله ندارد سبزی بگیرد و پاک کند بگذارد سر سفره، دیگر حوصله ندارد کاهو، پیاز، گوجه، لیموترش بگیرد یک سالاد درست کند! دیگر حوصله ندارد جو بگیرد سوپ جو، آش جو درست کند، می‌خواهد خورشت قورمه سبزی درست کند لوبی‌اش را کنسروی می‌گیرد سبزی پخته می‌گیرد با گوشت آماده قاطی می‌کند می‌شود قورمه سبزی نمی‌رود سبزی تازه بگیرد قدیمی‌ها تو کوچه می‌رفتی یک خانه قورمه سبزی درست می‌کرد تمام کوچه بوی آن می‌پیچید ولی الآن واحد به قلی قورمه سبزی درست کرده بوش نمی‌آید چون سبزی آن تازه نیست. اصلاً دوست ندارند حرکت کنند راه نمی‌روند می‌خواهند همه چیز سریع و راحت بدست آورند، انسان باید چهار هزار متر در روز راه برود کدامیک اینکار را انجام می‌دهید؟

یا مثلاً کسی که نان ندارد بخورد از آن نقشه گنج می‌خواهیم، آدم‌های شهری مهندس، دکتر و... می‌روند روستا پیش آدمی که در طویله زندگی می‌کند و هیچ‌چیزی ندارد بخورد پول می‌دهند که نقشه گنج به آن‌ها بدهد اگر نقشه گنج بلد بود خودش استفاده می‌کرد که به این بدبختی زندگی نکند، میگویند: چرا خودت استفاده نمی‌کنی می‌گوید: من خودم اجازه ندارم اگر من استفاده کنم نقشه را به من نمی‌دهند! آدم‌های ساده هم باور می‌کنند. بعضی وقت‌ها کسی مشکل دارد می‌رود پیش کسی که داغون، مریض، شکسته، سی تا بچه دارد و هزار یک مشکل دارد بعد آن می‌خواهد مشکل تو را حل کند می‌گوید مشکل شما این است که یک نفر شما را جادو کرده و بخت شما را بسته است و مهر و محبت را از شوهر شما برداشته خوب هر کسی از این مشکلات دارد می‌گوید راست میگویی حالا باید چکار کنم؟ باید سفره جن پهن کنید سفره جن چیست؟ شما باید پول یک گوسفند را بدهید بعد ما گوسفند را بخریم ذبح کنیم سفره‌ای پهن کنیم و جن‌ها بیایند بخورند بعد آن‌ها مشکل شما را حل می‌کنند آدم‌های ساده پول هم می‌دهند اگر درست بود سفره جن برای خودش پهن می‌کرد، شخصی که خودش هزار و یک بیماری دارد با انرژی کیهانی بیماری ما را حل می‌کند یکسری آدم‌ها عادت کردند به مفت خوری می‌خواهند ارزان مشکلشان حل شود

یک چیزهائی هست ولی حساب دارد خانه قاضی خرما و گردو زیاد است ولی حساب دارد انرژی در کیهان هست ولی به ما چه؟ چرا این‌طوری نیست چون وادی هفتم را بلد نیستیم قبل از اینکه تفکر کنیم اندیشه کنیم سریع راه نمی‌افتیم و اکثراً از بی‌راهه سر در می‌آوریم برای همین است که میگوییم برای تهیه لباس پارچه را متر نکرده نبرید وقتی ده هزار نفر می‌روند کپسول ترک اعتیاد میگیرند از این تعداد شاید پنج نفر خوب بشوند آن پنج نفر خودشان خوب شدند اصلاً ربطی به کپسولها ندارد اگر ربط داشت از آن ده هزارنفر باید دوالی سه هزار نفر خوب می‌شدند این پنج نفر همینطور خوب می‌شدند پس باید هر کاری را مورد بررسی و تحقیق قرار دهیم اگر می‌خواهیم لاغر بشویم، چاق بشویم تحصیل کنیم، کار پیدا کنیم، درمان کنیم و... باید اولش تحقیق کنیم صحبت که می‌کنیم باید اولش فکر کنیم حرفی که می‌زنم درست است، بعضی وقت‌ها سوار تاکسی می‌شوید از قلهک تا پیچ شمیران طرف تمام زندگی‌اش را برای شما گفته، تا مرد یا زن سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد.

 2- خردمندان

 نشانه آن این است همیشه قبل از لب گشودن اول فکر می‌کنیم بعد سخن می گوییم چون میدانیم سخن گفتن خود تعیین مسیر است برای انجام هر کاری بررسی می‌کند بعد انجام می‌دهند حتی می‌خواهد از خانه بیاید بیرون اول برسی می‌کند که کلید، پول، موبایل و...را برداشته است یا برنداشته حتماً نباید ملکی بخرید یا معامله‌ای کنید تا بررسی کنید همین خورده کارها هم بررسی دارد باید با تفکر تمام اوضاع را بررسی کنیم طرف توجه به چراغ بنزین  ندارد استارت میزند می‌بیند بنزین ندارد یا حتی می‌خواهد خریدی کنید. اگر جزءِ خردمندان باشیم میدانیم جهان و جهانیان مملو از انرژی است

یا در بانک‌ها پر از پول و شمش طلا است ولی میدانیم که این پول‌ها و طلاها را به کسی مجانی نخواهند داد خوب این‌ها به من چه؟ شما فکر می‌کنید هر چه معنوی است مجانی است و هر چه مادی است پولی است اصلاً این‌طور نیست معنویات قیمتش بالاتر است، در کار معنوی باید از خیلی چیزها بگذری شما در مادیات می‌روی پول می‌دهی یک ساندویچ به شما می‌دهند ولی در معنویات بهای آن سنگین است از خیلی خواسته‌هایت باید بگذری یا حتی باید از جانت بگذری گاهی از آسایش، استراحت و...بگذری پس این گران‌تر است. انرژی‌های کیهانی ناشناخته است و مجانی به کسی نمی‌دهند یک آدم خردمند نمی‌رود دعای مهر و محبت بگیرد یا پول بدهد دعا یا طلسم بگیرد آدم خردمند از ناشناخته‌های مرموز یاری نمی‌طلبد

یک روز شاگردی پیش استادش می‌رود که پدر من فوت کرده و شما باید کمکش کنید استاد دستور می‌دهد دو عدد کوزه که در یکی از کوزه‌ها روغن و دیگری سنگ پر شده باشد بیاورند بعد می‌گوید دو کوزه  را در حوض آبی بی اندازند و در حوض کوزه‌ها را بشکنند بعد می‌بینند که سنگ‌ها ته حوض می‌رود و روغن روی آب میاید استاد می‌گوید: اگر پدر تو سنگ باشد که الآن در ته جهنم است و از هیچ احدی کاری بر نمی‌آید و اگر مثل این روغن سبک باشد در بهشت است و هیچ کسی نمی‌تواند روغن را به ته آب بفرستد. چرا فکر می‌کنیم کار خداوند و طبیعت مسخره‌بازی است قانون خداوند مثل قانون طبیعت است پس اگر کسی گنه کار باشد با ورد یا پول دادن درست نمی‌شود. می‌گوید مسیح که مرده زنده می‌کرد یا شفا می‌داد از انرژی کیهانی استفاده می‌کرد خوب آن مسیح بود که یک میلیاردنفر پشت سرش هستند آیا تو را در محله‌تان قبول دارند! پس خردمندان هیچگاه بدون اطلاعات وارد کاری نمی‌شوند سعی می‌کند راه مستقیم را پیدا کنند خردمند می‌داند تمام اولیاء، انبیا و... می‌خواستند صراط مستقیم را به انسان نشان دهند حالا نشانه راه مستقیم چیست؟ صراط مستقیم که خودش هدف نیست بلکه ما را به هدف می‌رساند پس باید در صراط مستقیم حرکت کنیم تا برسیم به هدف، یکی از نشانهای راه مستقیم این است که بدانیم آنهائی که در این راه هستند آیا به هدف رسیده‌اند یا نرسیده‌اند پس یکی از نشانه صراط مستقیم این است که کسانی که قبلاً این راه را رفته‌اند به مقصد رسیده باشند، و وضعیت مناسب داشته باشد. پس باید بگویم افرادی که قبلاً از این راه رفته‌اند چگونه رسیده‌اند بعضی اوقات یکسری مراحل برای ما پیش می‌آید که باید تصمیم‌گیری کنیم در نود درصد مسائل نقش داریم و درده درصدنقش نداریم آدم کم خرد یک مسئله جزئی و پیش‌پاافتاده را تبدیل  به یک فاجعه می‌کند چرا برنج شفته است، سر ظرف شستن، بی نمکی غذا، زنگ زدن تلفن و... تبدیل به یک بحران می‌شود نشان دادن عکس‌العمل یعنی ما یک راه را باز کردیم که امکان دارد مقصد نقطه خوب همراه با شادی و محبت و صلح باشد یا نقطه طوفانی همراه با زمین‌لرزه و گرد و خاک باشد.

منبع : وبلاگ مسافر بابک بیات

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .