English Version
English

خلاصه ای از سی دی مشکلات سفر اول و دوم

خلاصه ای از سی دی مشکلات سفر اول و دوم

کوچک‌ترین تخریب که اعتیاد دارد این است که سر یک زمان معین یک دارویی را باید مصرف کند،یا به یک موادی وابسته است.این کوچک‌ترین تخریب مواد مخدر است.

در سفر اول هم زمان که روی جسم کار می‌کنیم باید روی تفکر و جهان‌بینی هم کار شود.فقط این نباشد که مواد مخدر مصرف نکنید این جوری هیچ فایده‌ای ندارد وقتی سفر اول هستیم یک حدی دارد،اگر از این ور بری به مواد مخدر می‌رسی ولی اگر زیادی هم بخواهی از اون ور بری و یک دفعه مواد مخدر را کنار بزاری و به مسائل دیگر مثل جهان‌بینی نرسی،دست به حرکاتی می‌زنید که مشکل‌آفرین می‌شود.

در کنگره 60 این به تصویب رسیده است که هیچ یک از مسافران حق تصمیم‌گیری‌های مهم و حیاتی را ندارد.چون روی تعادل نیستند.عقل به درستی کار نمی‌کند و از روی احساس عمل می‌کنند.از روی شور و هیجان یک تصمیمی می‌گیرند.بنابراین گفته‌شده که در سفر اول اگر می‌خواهید ازدواج کنید،نکنید.اگر می‌خواهید طلاق بگیرید این کار را نکنید خرید و فروش نکنید.در سفر اول همه چیز باید در حالت سکون باشد.اگر در سفر اول هستید نه این که سر کار نروید ولی نه روزی 18 ساعت،زیاد نمی‌توانید کارکنید و تصمیم بگیرید.چون در حال تعادل نیست.

وقتی وارد سفر دوم می‌شویم از مواد جدا شدیم.در آغاز سفر دوم باید حدود 90درصد شخصیت قبلی مرده باشد.10درصد باقی مانده باشد،یعنی همه چیز باید تغییر کرده باشد.اگر بخواهیم قطع قطعی بدهیم باید قیافه عوض شده باشد.چهره نورانی شده باشد.اعتیاد یک خاصیتی دارد که پوست را به رنگی می‌کند که نمی توانی بگویی چه رنگی است.در هر شخصی متفاوت است.وقتی وارد سفر دوم می‌شوید باید رنگ پوست عوض شود،رنگ چشم و لب عوض شده باشد و همین طور راه رفتن و صحبت کردنش.نقطه تحمل خیلی باید بالا رفته باشد.

حتی زمانی که تولدها است جو جلسه فرق می‌کند.کسی در سفرش خوب و مرتب بوده است،یک حال و هوای دیگری دارد.همه خوشحال هستند.دست هیچ کس نیست جو و حال و هوای مجلس به گونه‌ای دیگر می‌شود.به پول خرج کردن و دوست زیاد داشتن و به هیچ‌کدام این‌ها نیست.اگر مسافر به تعادل نرسیده باشد اون تولد،تولد با شور و هیجانی نخواهد بود.سفر دوم،هم سخت است و هم سهل،سهل اش این بوده است که پایه‌اش را محکم آمده و آموزش‌های لازم را دیدهاست.

قسمت سخت این است که شخص به دانایی نرسیده،روی جهان‌بینی کار نکرده است.تازه این جا می‌شود قسمت سخت.سفر اول تمام شد تازه سختی شروع شده است.چون بیوشیمی درست‌کار نمی‌کند و رفتارش درست نیست.جهان‌بینی درست نیست.تفکرش درست نیست.هر روز برایش هزار روز می‌گذرد.هر شب خواب تریاک و افیون را می‌بیند.شروع می‌کند از همه چیز ایراد گرفتن.همه را مقصر می‌داند جز خودش.یک مشکلی دارد ولی پنهان می‌کند برای این که بگوید من آدم بی‌تقصیری هستم.می‌گوید این سیستم مشکل دارد که من هنوز این مشکل را دارم.

کسی که به سفر دوم می‌رسد و آزادی دستش می‌آید.اون می‌فهمد که این آزادی که پیدا کرده است یک جواهر گران و ارزشمند است.بنابراین اگر اشکالاتی وجود داشته باشد برایش ناچیز است و اهمیتی ندارد.چون می‌داند که گنج بزرگی را به او داده‌اند.دلش می‌خواهد مشکل حل شود خیلی آرام و بامحبت می‌گوید.

در سفر دوم اگر زاویه دوربینش را عوض نکند و مثل زمان مصرفش باشد.سفر دوم به مراتب سخت و سنگین است.ولی اگر زاویه دوربینش را عوض کرد و همچنین تفکرش را و به آن دانایی رسیده باشد.سفر دوم برایش به مراتب سهل و آسان است.

مسئله دیگری که هست این است که مسافر باید سعی کند که کمک راهنما بشود.خدمت کند و کمک کند که دیگران را از این منجلاب بیرون بکشد.

زیاده‌خواه نباشید مخصوصاً پول یک خانه را دو تا کنی یا بیشتر و غیره.باید حد اعتدال و معمول را بدانیم.

همسفر مهسا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .