مصاحبه دل‌نشینی داشتیم با کمک راهنمای محترم امیر آقا مسئول سابق OT قزوین و مثال زیبایی زدند از زندگی در کنگره که مانند روغن که در آب حل می‌شود و جدایی‌ناپذیر است زندگی خدمت‌گزاران هم در کنگره به این صورت شده است در واقع جزئی از زندگی‌شان می‌باشد از شما درخواست می‌کنم ما را در این مصاحبه همراهی کنید.
لطفاً به‌رسم کنگره 60 خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، روش درمان DST داروی درمان شربت OT رشته ورزشی شنا، طول سفر اول 14 ماه با کمک راهنمایی آقا محمدرضا در حال حاضر 4 سال و 6 ماه است که از بند اعتیاد آزاد و رها هستم در ضمن سفر سیگار کردم با کمک راهنمایی آقا موسی 3 سال و 8 ماه است از نیکوتین آزاد و رها هستم.
چه خدمت‌هایی را در کنگره 60 داشته‌اید؟
من از مقطعی از سفر اول تقریباً خدمت در کنگره را آغاز کردم اما مهم‌ترین آن‌ها دبیری و نگهبانی و مسئول قسمت oT و کمک راهنمایی.
یک خاطره از سفر اول برای ما می‌گویید؟
من در سفر اول که بودم استاد عزیزم آقا محمدرضا یک روز برای خواب صبح من پیشنهاد داد که بروم نان تازه بخرم برای اعضای خانواده و با این بهانه مجبورم کردند صبح‌ها از رختخواب جدا شوم و من تا مدت‌ها این کار را می‌کردم و هر صبح نان بربری می‌خریدم تا یک روز پدرم گفت این استاد شما نان دیگری به شما معرفی نکردند، خسته شدیم از بس بربری خوردیم.
لذت‌بخش‌ترین خدمتی که در کنگره 60 تجربه کرده‌اید؟
همه خدمت‌ها در کنگره لذت‌بخش است کلاً خدمت به مردم همراه با تولید انرژی می‌باشد ولی من هیچ‌گاه لذت کمک راهنمایی و لژیون را با هیچ‌چیز عوض نمی‌کنم خیلی انرژی بالایی دارد.
با توجه به این‌که جز اولین رهجوهای آقا محمدرضا بودید لطفاً از حس حال آن روزهای لژیون برایمان بگویید.
من سفر اول که بودم شعبه‌ای وجود نداشت ما در نمازخانه پارک فدک بودیم و تعداد مسافران خیلی کم بود و من عموماً پیاده از منزل تا آنجا می‌رفتم اما ایشان همیشه سرشار از عشق و محبت بودند و حس و حال آن روزها برای من غریب بود که چرا و چه می‌شود ایشان این‌همه راه را از کرج به خاطر من می‌آیند اما توأم با شیرینی و آرامش بود و من را امیدوار می‌کرد.
با توجه به این‌که افراد تازه‌وارد قسمت OT را جز اولین قسمت‌هایی است که برخورد می‌کنند و عموماً مصرف‌کننده‌ها باحال خراب مراجعه می‌کنند خدمت در آنجا خسته‌کننده نبود؟
ما در کنگره می‌گوییم هرکه از راه رسد نانش دهید از دینش مپرسید، ما آمدیم کنگره به خودمان خدمت کنیم و روی خودمان کارکنیم و افراد حال خوب و انرژی بالا که همه می‌توانند با او خوب باشند این هنر کنگره است که به من یاد می‌دهد با همین افراد طوری برخورد کنم هم حال خودم بهتر شود و هم آن‌ها انرژی بگیرند و دوام بیاورند؛ من همیشه در لژیون به بچه‌ها می‌گویم یکی از بهترین خدمت‌ها مشاوره تازه واردین می‌باشد هر چه به این افراد خدمت کنی آموزش‌های بیشتری دریافت می‌کنیم.
آیا زندگی بدون کنگره را تصور کردید؟
خیر، کنگره 60 یک مکان است و کنگره‌ای بودن و زندگی کردن یک صفت؛ وقتی ما سفر می‌کنیم و خدمت که می‌گیریم کنگره می‌شود خود زندگی ما، بخواهم مثالی بزنم می‌شود گفت روغن در آب وقتی مخلوط می‌شود نمی‌توان جدا کرد و من هنوز نیاز دارم به آموزش‌های کنگره و فکری در این مورد نکردم.
امیر آقایِ امروز، همیشه لبخند به لب دارد و آیا قبل از کنگره هم همین بود؟
نه من همیشه در خودم و انزوای خودم بودم و حوصله هیچ‌کس را نداشتم و شاید یک دوست داشتم آن‌هم؛ هم بساطی من بود یادم می‌آید مادرم هر غذایی که درست می‌کرد من نمی‌خوردم و قطعاً یک جنجالی به پا می‌کردم امروز من از نعمات و معجزات کنگره 60 است.
حرف آخر:
اول خدا را شاکرم که کنگره 60 را در مسیر من قرارداد و بعدازآن از استاد عزیزم آقا محمدرضا ممنونم و از خداوند می‌خواهم لیاقت خدمت در کنگره را به من همچنان بدهد و به تمام دوستانی که این مصاحبه را می‌خوانند می‌گویم هر چیز که بخواهید در کنگره است هیچ جیز بیرون ازاینجا نیست بمانید و در مسیر قرار بگیرید راه‌ها خود باز می‌شود و نمایان می‌شود.
ممنون بابت وقتی‌که به ما دادید
تهیه و تنظیم: مسافر حسن لژیون هشتم
نمایندگی قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
1027