English Version
English

مصاحبه با کمک راهنما مسافر حمزه؛ نمایندگی تخت جمشید

مصاحبه با کمک راهنما مسافر حمزه؛ نمایندگی تخت جمشید

لطفا خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید؟

سلام دوستان حمزه هستم مسافر. آنتی ایکس تریاک و شیره. به روش DST  و داروی شفابخش OT تحت درمان قرار گرفتم. به راهنمایی آقای سعید نمکی 10 ماه و ده روز سفر کردم. ورزش در کنگره والیبال. الانم 2 سال و 7 ماه است که با دستان پرمهر مهندس آزاد و رها شدم

لطفاً نقش راهنما در درمان اعتیاد در کنگره را توضیح دهید؟

به نظر من وظیفه راهنما خیلی سنگین‌تر از وظایف ره‌جو هست چراکه راهنما نقش یک الگو را دارد و ره‌جو، راهنما را نگاه می‌کند، اگر راهنما سروقت بیاید، ره‌جو سروقت می‌آید. اگر راهنما مشارکت کند ره‌جو مشارکت می‌کند. دقیقه مثل یک فرزند و پدر می‌ماند؛ هر کاری که پدر انجام دهد فرزند هم دقیقه همان کار را انجام می‌دهد. پس یک راهنما باید خیلی مراقب باشد. وظیفه اصلی یک راهنما این است که کمک کند یک ره‌جو در مسیر درست درمان قرار بگیرد و در چهارچوب قوانین و حرکت کنگره حرکت کند.

چه عاملی باعث می‌شود که یک ره‌جو در کنگره ۶۰ صحیح و سالم به رهایی برسد؟

انسان برای اینکه همیشه در مسیر تکامل باشد، بایستی همواره در حال تلاش برای کسب دانائی و تزکیه و پالایش و تغییر جایگاه باشد. چنین انسانی می‌تواند مانند چشمه جوشان و مانند رودخانه در حال حرکت باشد.

کسب انرژی و بالا بودن سطح انرژی یکی از مهم‌ترین عوامل در بهبود سفر و رسیدن به یک رهایی باکیفیت در سفر اول هست، در معادله عملکرد در جزوه جهان‌بینی استاد امین هم ذکرشده که انرژی کسب‌شده تناسب مستقیمی با حس و تغییر جایگاه دارد، به عبارتی برای اینکه سطح انرژی که می‌گیریم بالا برود باید حسمان پالایش‌شده باشد و حس منفی باعث کسب انرژی منفی خواهد شد.

تفکر و تعقل در وادی یازدهم نه در سفر درمان اعتیاد که در تمامی سطوح زندگی لازم است و انسان‌هایی که سطح انرژی بالاتری دارند معمولاً دریافت‌های بهتری از طبیعت داشته و با جوشش و خروش می‌توانند تمامی موانع زندگی خود را به بهترین شکل ممکن از سر راه بردارند و به سرمنزل مقصود برسند.

آیا ورزش در درمان تأثیر دارد؟ اگر هست، تأثیرات آن را توضیح دهید؟

کنگره 60 به ما آموزش می‌دهد که برخلاف دوران اعتیاد و مصرف، سعی کنیم از جسم خودمان که یک امانت الهی است، در حد اعلای خود نگهداری و مراقبت کنیم.

خداوند جسم ما را در بهترین تقویم، طراحی و خلق نموده است. حال نگهداری و سالم نگه‌داشتن آن به عهده ماست.

ورزش، یکی از مهم‌ترین عواملی است که در سلامتی ما نقش ایفا می‌کند. بیماری‌های که امروزه اکثر مردم با آن‌ها دست‌به‌گریبان هستند، یکی از دلایل اصلی آن، ورزش نکردن است و اگر ما به‌صورت منظم فعالیت ورزشی داشته باشیم و سایر فاکتورهای سلامتی را نیز رعایت کنیم، درواقع سلامتی خودمان را تضمین کرده‌ایم.

ازنقطه‌نظر درمان اعتیاد نیز باید بگوییم که ورزش به‌عنوان مکمل، به امر درمان کمک شایانی می‌نماید و ما را دررسیدن به حداکثر تعادل جسمی، روانی و جهان‌بینی یاری می‌دهد؛ زیرا درمان، فوق ترک است و تعادل، فوق درمان.

شما در شهر خودتان (آباده فارس) نمایندگی یا لژیون کنگره ۶۰ وجود ندارد، چرا برای آموزش دادن به‌صورت لژیون به نمایندگی تخت جمشید می‌آیید و بگوئید در هفته چند جلسه را حضور دارید؟

تمام ادیان الهی بر مبنای عشق و محبت هستند، در قرآن مجید که ۱۱۴ سوره دارد، بیشتر آن‌ها با (بسم‌الله الرحمن الرحیم) شروع می‌شوند. به نام خداوند بخشنده مهربان. آنچه وجود دارد و آنچه قابل ارزش و باور است و می‌شود روی آن حساب کرد، همین محبت است.

تمامی موجودات بامحبت هستند، حتی آن‌هایی که ما ظاهر آن‌ها را خشن می‌بینیم. خداوند خود محبت است. برای ساختن کنگره، ما به نیروی عشق نیاز داریم و اگر این نیرو نباشد، نمی‌شود. آن حس و نیرو است که می‌تواند، این سیستم را بچرخاند و هیچ پولی نمی‌تواند این کار را انجام دهد. این نیرو بین تمام ذرات هستی وجود دارد و آن نیروی عشق است که قدرت مطلق برای خلق تمامی موجودات بکار برده است. انسان‌هایی که با عشق بلاعوض خدمت می‌کنند، کاری الهی انجام می‌دهند، اگر این محبت نبود، بین انسان‌ها ارتباط برقرار نمی‌شد، حتی بین درختان و حیوانات پیوندی نبود.

عاشق بودن؛ یعنی از منافع خودت بگذری، وقتی به آن مرحله از عشق می‌رسی، می‌توانی در بیکران پرواز کنی... 

عشق و محبت، عصاره جان است، حالا به گرم یا به مرهم ...

وقتی میگویی مملو از عشقم، آیا می‌توانی بدهی و از منافعت بگذری، از بهترین چیزهایی که داریم به دیگران بدهیم، حتی اگر در بهشت قرار بگیرید، چیزی به بزرگی ظرف محبت نمی‌توان پیدا کرد.

فقط عشق هست که من را در این مسیر حمایت می‌کند، من هفته‌ای‌ دو جلسه این مسیر چهارساعته را میرم و برمی‌گردم.

 اگر پیام یا سخنی دارید بفرمائید.

 درنهایت همه به دنبال خوشبختی هستیم ولی خوشبختی یک مفهوم نسبی است وقتی صحبت از ایده آل‌ها می‌کنیم باید اول بدانیم که: آیا ایده آل‌های ما واقعاً خوشبختی ما را در پی دارد؟ خیلی ایده آل‌ها هست که وقتی به آن دست پیدا می‌کنیم تازه متوجه می‌شویم که خوشبختی در آن نیست. به نظر من خوشبخت کسی است که نگرش او به‌گونه‌ای است که مفیدترین حالت برای خودش و دیگران را انتخاب کند. این فرد با تفکری که انجام می‌دهد به خود و اطرافیان می‌نگرد. مثلاً من هم خودم را در نظر می‌گیرم و هم‌خانواده‌ام را. یک‌زمانی فکر می‌کردم که اگر من لباس بد بپوشم اتفاقی نمی‌افتد و من این پول را می‌توانم خرج خانواده‌ام کنم درصورتی‌که اصلاً این‌طور نیست و فرد باید هم خودش را در نظر بگیرد و هم دیگران را. آدم خوشبخت کسی است که همه‌چیز او متعادل باشد و نسبت به داشته‌های خودش تعادل را برقرار کند. به نظر من این آدم خوشبخت است و شاید تعریف‌های دیگری هم وجود داشته باشد ولی من کسی را خوشبخت میدانم که در تعادل باشد

تهیه مطلب: مسافر صمد (لژیون دوم)

عکس: مسافر مسعود (لژیون پنجم)

ویرایش و ثبت: مسافر محمد (لژیون دوم)

منبع: نمایندگی تخت جمشید شیراز

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .