من لم یشکر المخلوق و لم یشکر الخالق
عبور کردن از گذرگاههای سخت تا رسیدن به آزاد کردن انسانی
دیدهبان کیست؟ دیدهبان، زمانی خودمصرف کننده بود و روی همین صندلیها نشسته بود. سفر اول را پیموده و همهٔ جایگاهها را تجربه کرده است. کار اصلی آنها قانونگذاری است و رؤیت مسائل ریزی که دیگران آنها را کمتر میبینند و یا از آنها بهراحتی عبور میکنند.
دیدهبانان به خاطر حضور طولانی در کنگره 60 و خدمت بیشتر و تجربهٔ فراوانشان این مشکلات ریز را دیده و در مورد آن برنامهریزی مینمایند. ایرادها را رفعورجوع میکنند، در جلسات دیدهبانی موضوعات جدید تحت بررسی قرار میگیرد و در مورد آن تصمیماتی گرفته میشود. هر دیدهبان وظیفهٔ تعریفشدهای دارد. برای مثال دیدهبان مالی و دیدهبان راهنمایان و دیدهبان مرزبانی و ...با فشارهای زیاد ساختار کنگره را به دوش خود میکشند و تحمل میکنند.
کار ستونها چیست؟ این است که باید با یکفاصلهٔ درستی در یک بنا قرار بگیرند تا وزن بار آن را تقسیم کنند. کنگره هم در قسمتهای مختلف یک ساختار است. ساختار لژیونها، کارگاهها و قسمت خانواده سیستم قدرتش، قسمت مالی و خیلی قسمتهای دیگر که هرکدام یکبار دارند. ما در ساختار کنگره هستیم و باید سعی کنیم تا آنجایی که امکانپذیر است از اصول و قوانین آن پیروی کنیم؛ یعنی باید اول خودم تلاش بکنم در جلسه حضورداشته باشم. حرمت را که اول جلسه خوانده میشود. بحث سیاسی نکنم و یا چیزهای دیگر و اجرای قوانین و احترام بهپیش کسوتان تلاش کنم و ... این وظیفهٔ یک مسافر و همسفر است.
اما دیدهبان اول کنگره 60 چه کسی بود؟ خداوندی که جلوهٔ جمالش را در موجودی به نام انسان نقش زد دیرزمانی است هست که هستی هست شده و صور آشکارش را به رخ کشید تا معنای زیبایی خلق شود و موجودی از آسمان بر آن قدم گذارد تا بیاموزد و خدمت کند و امواج را با عشق القا کرد تا جمعیت در ماده بدرخشید و شد آغاز تکامل در بعد مادی و زمینی. آنقدر آسمان سپید و سیاه شد و آنقدر شبها و روزها آمدند و رفتند، آنقدر زشتی و زیبایی، خوب و بد و هر چه اضداد بود آمدورفت تا تاوان بسیار گرانی برای گرههای کور از این انسان تبعیدشده به زمین پرداخت شود.
آری سیاهی به نام اعتیاد که گویی با انسان زاده شد و قرار بر این شد صورتمسئله این را دریابد و شفا بگیرد و انسان با اعتیاد متولد شد تا موهبت الهی بدرخشید و مرهمی شد بر قلب کسانی که قرنها از تباه شدن انسان در عجب بودند. بهراستی اعتیاد کلافی هزار گره و سردرگم بود. از میان انسانی از زمین برخاست و قدم بر وادی اول گذاشت و آن را خلق کرد، تفکر کرد و ساختاری مقدس به نام کنگره 60 را بنا نهاد. به راه خود ادامه داد. اولین دیدهبان چهارده وادی را پشت سر گذاشت و عشق را متولد کرد و به باور نشاند. او مانند عقابی تیزبین و قدرتمند، سرد و گرم روزگار را چشیده به سروی رها بدل گشت. این سرو الهی آموزگاری شد و هدیهای شد از آسمان و زمین که خداوند عزت نهاد و ما را با او پیوند محبت زد. اگر کمی فکر کنی درمییابی که همهٔ موجودات را با مهر و عشق بنیان کنگره میزان میکنی.
آیا شده در ذهن و جانت روزی را به او و درخشش او فکر نکنی؟ میدانم به بنیان کنگره، چیز عجیبوغریبی است؛ مانند حقیقت است، بوده و هست. آری دیدهبانان مانند لوحی زرین حکشده روی مرغوبترین سنگ که هرگز متلاشی نمیشود و جاودان میماند.
اگر کنگره 60 را همانند یک قافله در نظر بگیریم با قافلهسالاری بنیان درحرکت افرادی دارد از شهرها، دشتها، کوهها و آبادیهای متفاوتی در حال گذر است و دائماً در حال حرکت بود و افرادی که وظیفهٔ حفاظت اشخاص و اموال و تعیین مسیر حرکت قافله رادارند، همان دیدهبانان کنگره 60 هستند که با چشمان تیزبین و گوشهای شنوا و خمری مکفی و عالی، عشق وایمانی کامل این رسالت را انجام میدهند.
دیدهبانان نماد شال سفید هستند که هر لکهای به آن بیفتد مشخص است و سعی میکنند با عمل سالم لکهٔ درونشان را کثیف نکند. انسانهایی از قلبها وارد میشوند، بامحبت نسخه میپیچند و دیگرانی که در دارالفنون حیات آموزشدیدهاند و از برخورد نسخهپیچی برای دیگران عاجزند. دیدهبانان، موهبت الهی هستند. مثل برف سفید، مثل آب زلال. میبارند تا دشتها و سبزهزارها را سیراب کنند و زمین و سرزمین خوب خدا میشوند و آنچه نیستان دیدهاند در هستی شاهد خواهند بود.
دیدهبان سفری از دام اهریمن بهطرف الله، از بیخودی به خود و از آتش ویرانگر بهطرف نور و بدون ترس و خوف به بلندترین سلسله جبال راه مییابند و درون آنها دریایی ژرف و بیکران است که شناوری در این دریا همچون اقیانوسی عظیم و امواج آن از دشوارترین دشوارهاست. ثبت با سند برابر است.
واقعاً باید دیدگاه و فهم و فکر داشته باشیم و قضاوت کنیم. چون ما انسانها تاریکیها و زخمهای عمیق اعتیاد را تجربه کردهایم. از بقیهٔ انسانهایی که بیرون از کنگره هستند به درک و تشخیص رسیدهایم که به این مرحله رسیدن کار سادهای نیست. دیدهبانان امنیت کنگره را برقرار میکنند. خداوند کنگره و این انسانها را سر راه ما قرارداد تا بتوانیم در آسایش و آرامش بسر ببریم. باید بدانیم در کنگره بحث آموزش یکطرف و حس خوب و انرژی سالمی که از دیدار با یکدیگر حاصل میشود از طرفی دیگر است که نباید از این حس خوب بهسادگی گذر کرد.
اگر در کنگره دیدهبان را به یک درخت تنومند و زیبا تشبیه کنیم، ریشه اصلی آن درخت بنیان کنگره و دیدهبانان تنهٔ این درخت عظیم هستند و شاخههای آن درخت مرزبانان و شاخههای کوچکتر که بارور میشوند و میوه آن درخت را به دوش میکشند راهنمایان هستند که این محصول به دست توانای آنهاست. شکوفههای آن سفر اولیها و میوههای آن مسافرها و برگهای آن درخت همسفران که پشتیبان مسافرهایشان هستند.
من لم یشکر المخلوق و لم یشکر الخالق، از زحمات و کمکهای بیدریغ شما عزیزان درراه خدمت به همنوعان و اعادهٔ صحت و سلامت و درمان در کنگره 60 تقدیر و تشکر مینماییم. امید آنکه در پناه توفیقات الهی بیشازپیش موفق و مؤید باشید و تشکر ویژه از بنیان کنگره 60 برای پرورش چنین انسانهایی از جنس زر و گوهر و اقیانوسی از علم این بزرگوار، دانشمند، محقق، فیلسوف و استاد زمان تشکر و قدردانی به عمل میآوریم. همچنین تشکر از خانوادهٔ محترمشان آرزوی سلامتی، تندرستی و طول عمر برای این عزیزان سرزمین دانایی. تشکر و قدردانی ما را بپذیرید. با سپاس و تشکر از خداوند مهربان.
نویسنده: همسفر صدیقه آتشبار
نگارنده: همسفر اشرف
- تعداد بازدید از این مطلب :
1260