English Version
English

کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژه همسفران کنگره ۶۰؛ نمایندگی سمنان

 کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژه همسفران کنگره ۶۰؛ نمایندگی سمنان

این جلسه  ششمینجلسه از دوره سی و چهارم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژه همسفران کنگره ۶۰؛ نمایندگی سمنان روزهای دوشنبه با استادی کمک راهنما خانم مرضیه و نگهبانی همسفر راضیه و دبیری همسفر سمانه با دستور جلسه  در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی می کنیم؟در تاریخ 98/03/27 رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

در ابتدای صحبتم جا دارد خداوند را شاکر باشم که در این جایگاه قرارگرفته‌ام و آمدم که به حال خوش برسم. از خانم راضیه نگهبان جلسه و خانم سمانه دبیر جلسه سپاس گذارم که به من فرصت خدمت دادند.

اگر بخواهم در مورد قدردانی در کنگره صحبت کنم فکرم  به ابتدایی که وارد کنگره شده بودم رفت، تنها بودم افرادی در کنگره بودند که من را با آغوش باز پذیرفتند، بغلم کردند و به من انرژی دادند من را آرام کردند و توانستم از تاریکی به سمت روشنایی حرکت کنم و همین باعث شد که من تا امروز در کنگره بمانم. همیشه خدا را شاکر و قدردان آن‌کسانی که به من خدمت کرده‌اند هستم؛ و سعی می‌کنم همان طور که آن‌ها درکنگره با من خوب برخورد کردند من هم همان حس و حال خوب را به تازه واردین کنگره انتقال دهم.

یک پیام در کنگره هست که می گوید: چشمان باز را ببندید و دریچه‌های قلب را بازکنید آنگاه خواهید دید قدم‌هایتان به سویی می‌رود که روزی از آن راه به زمین آمدید. پس خوب گوش کنید تا صداها را بشنوید و به فراسو راه یابید. این فراسو می‌تواند برای تک‌تک ما همان قدردانی باشد هراندازه قدردانی بالاتر باشد به حال خوش بیشتری می رسیم. مهندس عزیز در صحبت‌های چهارشنبه خودشان به سه گزینه اشاره کردند که می‌توان یک مثلث درست کرد به نام مثلث قدردانی.

یک ضلع آن تشکر زبانی، ضلع دیگر تشکر قلبی و یک ضلع آن‌هم تشکر عملی است. وقتی این سه ضلع باهم باشند در واقع انسان قدردانی را انجام می‌دهد ودر نتیجه به حال خوش می رسد. اولین ضلع تشکر زبانی است که من با زبان از راهنمای خودم تشکر می‌کنم، از مهماندار از مرزبان که از ساعت دو و نیم بعدازظهر اینجاست تشکر می‌کنم با زبانم از همسفر سفر اولی و دومی که خوب مشارکت می‌کند و توانسته یک نقطه تفکر در من ایجاد کند تشکر می‌کنم، تشکر قلبی هم یعنی اینکه با تمام وجود  میل و رغبت به تشکر و قدردانی کردن داری و تشکر عملی که درکنگره یاد گرفتیم و همیشه هست که همان پاکت دادن است.

 یادم می‌آید اولین سال تولد مسافرم هنوز پاکت دادن خوب جا نیفتاده بود، موقع تولد که نشسته بودیم تعداد زیادی پیراهن مردانه و شال زنانه خریده بودیم که از عزیزان قدردانی کنیم همه کادو شده بودند و به‌اندازه‌ای بودند که میز را شلوغ کرده بود و جلوی دید ما را گرفته بودو نمی توانستیم اعضای کنگره را به خوبی ببینیم ، کم‌کم کادوها را که دادیم میز جلوی ما خلوت شد. اما اکنون زمان تولد کادوها در یک پاکت که حجم کمی دارند اما پر از برکت است دریک سینی قرا  می گیرند. زیرا قیمت پیراهن و شلوار که هدیه می‌دهیم مشخص است اما پولی که در پاکت می‌گذاریم مشخص نیست و کاملاً با خلوص نیت است.

وقتی با تمام وجودت پول را درون پاکت می‌گذاری مقدارش کم یا زیاد هم باشد، هرچند که راهنما به آن نیاز ندارد اما حس خوب رهجو را درک می‌کند که رهجو با چه حسی این پول را در پاکت گذاشته است. خود من به‌عنوان کمک راهنما گاهی اوقات پاکتم خالی بوده است یا پول داخل پاکت خرج شده است اما آن نوشته داخل پاکت را هنوز می‌خوانم با اینکه به کنگره نمی آیم اما انرژی خاصی می‌گیرم. زمانی که پاکت در کنگره باب شد تشکر و قدردانی شکل قشنگ تری به خودش گرفت.

قدردانی در کنگره جنبه‌های مختلف دارد که سه مورد آن را به شما می‌گویم، اول قدردانی از راهنما، فرمان‌بردار راهنما بودن که  همان قدرشناسی می شود، دومین قدردانی همان خدمت کردن است. هر خدمتی که در کنگره می‌کنیم یک‌کلمه‌ای که به یک سفر اولی یاد می‌دهیم همان خدمت کردن است که انسان به حال خوش می‌رسد؛ و سومین قدردانی مناسبت‌ها و جشن‌هایی است که در کنگره‌داریم و همه می‌شناسیم. هر مناسبتی که با جشن همراه است بدانید که باید قدردانی کنیم از یک هفته قبل دبیر جلسه دستور جلسه را اعلام می‌کند پس خودمان را برای قدردانی کردن و پاکت دادن آماده کنیم که به نظر من این عمل،خیر است و حال آدم واقعاً خوب می‌شود.

به نظر من باید ما از خانم آنی الگو بگیریم که قدر مسافرش را دانست و با ایثار و ازخودگذشتگی که از خود نشان داد اجازه نداد که حرمت مسافرش جلوی بچه‌هایش چه در زمان مصرف و چه بعدازآن شکسته شود .همان‌طور که در کتاب ۶۰ درجه آمده است که  استادامین عصبانی می‌شود و به میز می‌کوبد که این چه اوضاعی است؟ خانم آنی او را دعوت به آرامش می‌کند و می‌گوید که پدرت دارد کارهایی می‌کند. خانم آنی با تمام صبوری خودشان این را به من یاد می‌دهند که قدردان باشم.

شب هنگام  که می‌خواهم بخوابم برای همه چیز خداوند راشکر کنم. برای داشتن مسافرم اگر مصرف کننده هست شکر کنم چرا که باز هم پشت محکمی برای من خواهد بود این خیلی مهم است.برای بچه‌هایی که دارم و سالم هستند و امید زندگی من می‌شوند شکر کنم. این‌ها همه شکر دارد . هراندازه انسان داناتر باشد قدردان‌تر می‌شود، هراندازه انسان نادان باشد و ناشکری کند کاملاً منیت او را نشان می‌دهد. منیت که داشته باشم زمانی که سبد قانون یازده از جلوی من رد می‌شود به خودم اجازه نمی‌دهم که دست در جیب‌کنم و مبلغی را در سبد بیاندازم. مشارکت ما، حضور ما، طی کشیدن ما، هر خدمتی که در کنگره می‌کنیم به‌نوعی قدردانی کردن است که اگر خوب انجام دهیم مشخص است که خوب قدردانی کرده‌ایم. از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید سپاس گذارم.

 

در ادامه جلسه گل نمادین رهایی همسفر خانم لیلا ره جوی خانم آرزو توسط اسیستنت شعبه خانم سمانه تقدیم گردید...

خدمتگزاران جلسه:

مرزبان کشیک: خانم زری

 

 

عکاس: همسفر خانم ناهید رهجوی خانم مهین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .