English Version
English

مراسم تودیع و معارفه ایجنت نمایندگی دانیال اهواز با حضور دیده بان محترم آقای حکیمی

مراسم تودیع و معارفه ایجنت نمایندگی دانیال اهواز با حضور دیده بان محترم آقای حکیمی

جلسه سوم از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی دانیال اهواز با استادی دیدبان محترم جناب آقای احمد حکیمی، نگهبانی مسافر امین و دبیری مسافر رامین و با دستور جلسه " وادی دهم و تاثیر آن بر روی من" در روز پنجشنبه مورخ 98/03/23 راس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.

در ادامه مراسم تودیع و معارفه ایجنت جدید نمایندگی نیز با حس و شور خاصی برگزار شد.

سلام دوستان احمد هستم یک مسافر

از خداوند سپاس‌گزارم که توفیق داد امروز در این جلسه و در محضر شما عزیزان حضور داشته باشم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که اگر امروز در جهت درمان حرکت می‌کنیم که همه از زحمات این عزیزان است که باید قدردان و شاکر خداوند باشیم.

دستور جلسه هفتگی: صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است. من به یاد حرکت انسانی می‌افتم که روزی اسیر و دربند مواد مخدر بوده و چه اتفاقی درون او می‌افتد که به انسانی سازنده و یاری‌رسان تبدیل می‌شود که مسافتی طولانی را طی می‌کند تا تجربیاتش را در اختیار دیگران قرار دهد و به آن‌ها محبت کرده و راه را نشان می‌دهد. یقیناً برای اینکه چنین اتفاقی در شخص بیفتد، شخص باید با تمام وجود خواهان این تغییرات بوده و علم تغییر نیز باشد، باید به شخص اجازه‌ی تغییر داده شود که برای ما، اجازه همان ورود به کنگره است که با علم کنگره و خواستی که درون ما وجود دارد، برای تغییر بتوانیم صفت‌هایی که درگذشته کسب کرده‌ایم و باعث شده‌اند از آرامش زندگی و بسیاری از مسائل محروم شویم و دست به تخریب بزنیم را تغییر داده که آقای فرشید یکی از آن‌هاست و همه‌ی ما داریم از این راه عبور می‌کنیم.

این حالات و صفات کسب کردنی است، انسان می‌تواند با حس‌های مختلف این صفت‌ها را جمع‌آوری کرده که این صفت‌ها نشان‌دهنده‌ی حال‌وروز روانی شخصی است که در آن جایگاه قرار دارد. باید واقعاً خدا را شکر کنیم که اجازه‌ی خروج از تاریکی‌ها به تک‌تک ما داده‌شده، باید قدرش را بدانیم، زحمت بکشیم و از سختی نترسیم و وقتی در دل سختی و ترس برویم خواهیم دید که فرومی‌ریزد و راه پیدا می‌شود چون نیروهایی وجود دارند که به شخص کمک می‌کنند. وقتی ما وارد کنگره شده و سفر اولمان را آغاز می‌کنیم، هزاران مشکل بر سر راه ما قرار می‌گیرند که خودمان آن‌ها را درگذشته به وجود آورده‌ایم والان چون در تفکرمان چرخش به سمت نور به وجود آمده و می‌خواهم تغییرات ایجاد کنم، مشکلاتی بر سر راهم قرار می‌گیرند که باید از آن‌ها عبور کنم و نباید بترسیم. برای انسان هیچ‌گاه مشکلات تمامی ندارند که باید از آن‌ها برای رشد و ارتقای خودمان استفاده کنیم.

آقای فرشید سالیان سال است که به اهواز می‌آید، سوختی که انسان را وادار می‌کند تا بدون خستگی ازنظر صور پنهانی و بدون ناامیدی، با دقت و آگاهی تمام این کار را انجام داده که حتماً سوخت و مخزن ذخیره‌ای بنام عشق و محبت دارد. وقتی انسانی از اعتیاد بیرون می‌آید و به درمان رسید، عظمت درمان را درک می‌کند و اگر فاصله نگیرد، عظمت ان را حس نمی‌کند. تفاوت بین انسان‌ها در ارتباط با حس‌های درونی‌شان است که حس انسان جایگاه خیلی بزرگی دارد که اگر حس را از انسان بگیری، کاملاً موجودی بی‌حرکت می‌شود. انسان‌هایی که حس را پالایش کرده و به باور می‌رسند و با تلاش و کوشش در مسیر باورها به ایمان رسیده و دیگر اگر بخواهند در مسیر موضوعی حرکت کنند، دیگر هیچ‌چیز جلودارشان نیست.

آقا فرشید 6 سال این مسیر را رفتند و آمدند که این کار کمی نیست و از یک باور قوی می‌آید. به کلمات و واژه‌ها توجه کنید؛ ما در دعای شکرگزاری می‌گوییم تنها تو را می‌ستاییم برای انجام این عمل عظیم، کسی این عمل عظیم را حس می‌کند که از آن بیرون آمد و خودش را با آدم قبل مقایسه می‌کند و حس انجام عمل عظیم فرد را وادار به این کار بزرگ می‌کند که این مسیر را طی کند. ما از سیستم الگو استفاده کرده و از هم الگو می‌گیریم. پس باید قدر یکدیگر را بدانیم و فکر نکنیم که دیگران می‌توانند کاری را انجام دهند و ما نمی‌توانیم.

بعضی مواقع می‌گویند ما به کنگره رفتیم و جواب نگرفته‌ایم! کنگره به همه جواب می‌دهد این شما هستید که به کنگره جواب نداده‌اید. باید حس‌ها و آموزش‌ها را باور داشته باشیم و آن هنگام تجلی نور خداوند در انسان دیده می‌شود و انسان باور می‌کند و ایمان می‌آورد و باایمان آوردن روی ریل افتاده و حرکت می‌کند.

خدمت‌گزاران کنگره به این باور رسیده‌اند که زندگی آسوده داشتن درگرو زندگی آسوده ساختن برای دیگران است. انسان‌ها کاملاً به یکدیگر وابسته و نیازمندند و انسان کج‌فهم خیال می‌کند که فقط خودش است و به کسی نیاز ندارد. باید برای برطرف کردن نیازهایمان در مسیر درست و ارزش‌ها پیش برویم.

کسی که برای درمان به کنگره می‌آید به کمک راهنما و راهنما برای کسب تجربه به رهجو احتیاج دارد. مرزبانان که مدیران اجرایی‌اند برای کسب تجربه و مدیریت به اعضا نیازمندند پس همه‌ی ما منسجماً به هم نیازمندیم.

من به‌عنوان یک عضو و مسئول از آقای فرشید تشکر می‌کنم و به او خدا قوت می‌گویم. ما باید قدر یکدیگر را بدانیم، البته هرکس قدمی درکنگره برمی‌دارد برای خودش است و طلبی ندارد ولی در هستی که این‌گونه نیست و هر کاری که انجام دهی نتیجه‌اش به ما برمی‌گردد که آقای مهندس در سی دی کنش این نکته را بیان کرده‌اند.

امروز شعبه به‌جایی رسیده که می‌تواند روی پای خودش بایستد و مستقل شود. ما باید به یکدیگر فضای حرکت بدهیم. آقا شارود تاکنون ایجنت نبوده‌اند و ممکن است چندین اشتباه هم مرتکب شوند که اصلاً ایرادی ندارد. در گروه مسافران ایجنت و در گروه خانواده اسیسانت بزرگان شعبه‌اند که باید به آن‌ها کمک کرده و احترام بگذاریم. هرجایی که صحبت از من به میان آید، محبت کنار می‌رود ما همگی به یکدیگر نیازمندیم پس باید من بودن و جایگاه من و این چیزها را کنار بگذاریم.

امیدوارم که اعضا بتوانند الگوهای خوبی برای یکدیگر بوده و قدردان بودن، رفتار و زبان خوش درکنگره برای ما بسیار اهمیت دارد. تمام جایگاه‌های کنگره چرخشی‌اند که این چرخش صورت می‌گیرد تا شعاع اضافه کند و اگر در حاشیه برویم، شعاع کم می‌شود. باید پیام تقدیرنامه را درک کنیم و قدرت و توان الله دقیقاً همان نیرویی است که پشت سر خدمت‌گزاران وجود دارد و وقتی می‌گوید: تلالو و الماس درخشش و قیمتی بودن را تشبیه می‌کند و می‌گوید انسان تو موجودی بسیار قیمتی هستی ولی خودت ارزشت را نمی‌دانی و با اعمال و رفتارهایت خودت را پایین می‌آوری و از خود چهره‌ای می‌سازی که کسی دوست ندارد به آن نگاه کند. در پیام‌ها دائماً جایگاه مارا بالابرده ولی ما خودمان با اعمالمان جایگاه خود را پایین می‌آوریم، آیا این قدرنشناسی نیست که ساده‌ترین و قابل‌فهم‌ترین آموزش از طریق کلام‌الله در اختیار ماست ولی قدر آن را نمی‌دانیم؟ باید آن را به اجرا درآورده و این مسیری است که همه‌ی ما طی کرده‌ایم و هنوز هم در حال پیمودن هستیم.

به آقای شارود عزیز تبریک گفته و همه باید در حد توان کمک کنیم تا شعبه به‌خوبی اداره شود و مجدداً به آقای فرشید عزیز خدا قوت می‌گویم و امیدوارم بهره‌ی لازم را از خدماتی که در این نمایندگی انجام دادند، برده باشند. قطعاً جایگاه‌های دیگری انتظار آقای فرشید را می‌کشد که می‌تواند در این جایگاه نیز سازندگی به وجود آورد و نباید هیچ‌گاه ایجنت جدید را با قبلی مقایسه کنیم. از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید، سپاس‌گزارم.

 

دراین مراسم گروه مرزبانی شعبه با تقدیم لوح تقدیر از طرف مسافران و همسفران شعبه دانیال از اقای فرشید تفرشی تقدیر کردند...

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.

جناب آقای فرشید تفرشی:

 شما تمام تلاش و کوشش خود را در راستای خدمت به ما مسافران و همسفران این نمایندگی و همچنین اعتلای اهداف کنگره ۶۰ به کار می بستید. شما همواره محبت ،عدالت ،معرفت و عمل سالم را سرلوحه افکار ،گفتار و کردار سالم خود قرار می دادید و به ارزش های والای انسانی و قوانین و حرمت ها پایبند بودید، شما تلاش خود را در رضایت ایزد منان بکار می بندید و شادابی ،سلامتی و نشاط را ترویج می نمایید.

ما در مقابل تلاش های خستگی ناپذیر شما سر تعظیم فرود می آوریم و همچنین به رسم یادبود و به پاس قدردانی از خدمات صادقانه  شما که با محبت و تقویت حضور و برای هرچه بهتر شدن سرانجام ما،  اهتمام ورزیدید این لوح تقدیر پیشکش حضور پر مهرتان می گردد و از ایزد متعال بهروزی و پیروزی شما را در هرجا و هر زمان خواهان و خواستاریم. 

باتقدیم احترام 

مسافران و همسفران نمایندگی دانیال اهواز.

صحبت های مسافر آقای فرشید:

سلام دوستان فرشید هستم یک مسافر

بسیار خوشحال هستم که چنین روزی را میبینم و شاید از درک کلماتی که امروز به کار می‌برم عاجز باشم. از خانواده آقای مهندس و از خود ایشان بسیار بسیار سپاسگزارم که فرصت دوباره زندگی کردن را به من دادند. امروز باید بدانیم که توسط آقای مهندس و رهنمودهای اساتید ایشان چه راه سخت و دشواری پیموده شده است. امروز باید قدر این مسئله را بدانیم و متوجه باشیم که چه سختی هایی برای به دست آمدن این روش درمان کشیده شده است. از راهنمایم آقای ترابخانی تشکر میکنم که مسیر درست را به من نشان دادند. از آقای حکیمی و دیدبانان به خاطر فرصت خدمتی که به بنده دادند بسیار سپاسگزارم. امروز می دانم که این خدمت کردن مسئله محرومیت تا محرم شدن است. بسیار خوشحال هستم که با کنگره با خانواده کنگره و مرام کنگره آشنا شدم و این فرصت به من داده شد تا در هر جایگاهی که امکانش بود خدمت کنم. این فرصت خدمت، فرصت بسیار بالایی بود تا من بتوانم به خودم کمک کنم و آموزش بگیرم. خیلی اوقات انسان در گوشه می نشیند و هیچ فرصتی ندارد و منتظر می ماند تا یک نوری به زندگیش بتابد و شاید همه ما این لحظات را احساس کرده باشیم و من شکرگزار خداوندم برای این فرصتی که به من داده شد و خدا را شکر می کنم که اینجا هستم. خیلی از اوقات من باید از خود بگذرم تا به مرحله بعدی برسم و چیز جدید و با ارزش تری به من داده شود این مسئله در کنگره کاملاً مشخص و واضح است و اصولی که آقای مهندس و دیده بان های عزیز در کنگره ایجاد کردند مسبب این مسئله می باشد. خیلی اوقات من باید در مقابل فرشید بایستم تا حق پیروز شود و آنگاه است که من خویش حق می شوم.

در اینجا به آقای شارود و تمامی مرزبانان عزیز در گروه مسافران و خانواده تبریک و شادباش میگویم و خیلی خوشحالم که در کنار هم صادقانه خدمت کردیم تا به امروز رسیدیم. همچنین به آقای علیرضا بیات عزیز که در نمایندگی اهواز با هم همسنگر بودیم و امروز ایشان در نمایندگی آبادان در خدمت هستند. یکی از الگوهای بنده آقای حکیمی هستند و با اینکه مدت رهایشان بالاتر از ایجنت نمایندگی که ایشان در آن خدمت میکنند است اما هر گاه در شعبه ای که خدمت میکنند ایجنت شعبه را می بینند به احترام ایشان می ایستند . شاید روزی برسد که ایجنت چند نسل بعد از من باشد و برای پیشبرد کار به من کاری را بسپارد رسم کنگره این است که به ایشان و حرفشان احترام بگذاریم تا بتوانیم ادامه مسیر دهیم . امیدوارم که شعبه اهواز هم امتحان خودش را به خوبی پس بدهد و به جایگاه خیلی خوبی برسد. خیلی خیلی خوشحال بودم که در کنار هم بودیم و همچنان در کنار هم هستیم، فاصله ها مهم نیست مهم این است که ما دلهایمان درکنار یکدیگر است و مسیرمان یکیست.

در ادامه مراسم معارفه، پیمان و اهدای شال  ایجنت جدید نمایندگی، مسافر شارود برگزار گردید:

 
 
 
عکس: مسافر ایرج لژیون سوم ، مسافر عبدول لژیون دوم
نگارش: مسافر نوید لژیون سوم، مسافر پوریا لژیون هفتم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .