باید بگویم که خودِ من بهشخصه مسافرم را بهطور کامل رها نکردهام، ولی امیدوارم با آموزشهایی که در کنگره میگیرم بتوانم مسافرم را رها کنم تا شاید او هم بهتر به نتیجه برسد و من هم بتوانم دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کنم.
چند سال است که با کنگره آشنا شدهاید و هنوز مسافر شما به درمان نرسیده است، چه چیزی یا چه چیزهایی باعث شد در کنگره ماندگار شوید و هنوز با امید به حرکت خود ادامه دهید؟
حدوداً چهار سال است که با کنگره آشنا شدهام، جو خیلی خوب و صمیمی کنگره و آموزشهای آن باعث جذب من در کنگره شده است. آموزشهایی که ما در کنگره میگیریم در هیچ دانشگاهی آموزش داده نمیشود و اگر در هرکجای دیگری بخواهیم این آموزشها را بگیریم باید هزینههای زیادی را متقبل شویم و در آخر هم به هیچ نتیجهای نمیرسیم، اما در کنگره همهچیز بهطور رایگان و با عشق و محبت وصف ناشدنی در اختیار ما گذاشته میشود.
با توجه به اینکه مسافر شما روش ترک در کمپ را چند بار امتحان کرده است، چه تفاوتی بین روش درمان در کنگره و کمپ وجود دارد؟
به نظر من روش ترک با روش درمان تفاوت زیادی دارد. مسافر من یکروزه معتاد نشده که یکباره بخواهد مصرف مواد را قطع کند و بهاصطلاح ترک کند؛ از نظر من اعتیاد مانند زخم عمیقی میماند که باید این زخم به مرور زمان و بهصورت تدریجی درمان شود. در روش ترک درمانی وجود ندارد و قطعاً فرد به مصرف مواد برگشت میکند.
وادی نهم با یک جمله بسیار زیبا آغاز میشود؟ برای کسانی که به دنیایی تازه قدم نهادهاند... برداشت شما از این پیام چیست؟
برداشت من نسبت به این پیام اینگونه است که وقتی انسان از سخن به نقطه عمل حرکت کند و به رحمت ماوراء ایمان راسخ داشته باشد، قطعاً به آن هدف و خواسته خود خواهد رسید، قدرت مطلق او را در رسیدن به هدف یاری خواهد کرد و همهچیز با حرکت شکل میگیرد.
در این وادی یاد میگیریم که برای پرهیز از ضد ارزشها باید نقطه تحمل خود را بالا ببریم، یک مثال عملی از خودتان بگوئید که چگونه نقطه تحمل خود را در مقابل ضد ارزشها بالابردهاید؟
قبل از ورود به کنگره ضد ارزشهایی مثل قضاوت کردن، غیبت کردن، منیت، تجسس کردن در کار دیگران و ... را داشتم که با ورود به کنگره و آموزشهای کنگره نقطه تحمل خودم را در این زمینهها بالا بردم و تا حدود زیادی روی خودم کار میکنم تا بتوانم این ضد ارزشها را بهطور کامل از خود دور کنم.
نقطه تحمل شما در قبل از کنگره و بعد از گرفتن آموزشها در کنگره چه تفاوتی باهم دارد؟
من در مورد موضوع صبر و گذشت نقطه تحمل خود را بالابردهام. قبل از کنگره در مورد مسائل و مشکلات فقط تحمل میکردم؛ اما در کنگره یاد گرفتم که با گرفتن آموزشها میتوانم صبر کنم و بعد حرکت کنم، توکل به نیروی مطلق هم داشته باشم؛ زیرا میدانم که نتیجه و میوه صبر بسیار شیرین و لذتبخش هست.
نقش وادی نهم در زندگی شما به چه شکل بوده است؟
هرکدام از وادیهای کنگره 60 برای من آموزش مخصوص به خود را داشته است؛ اما در مورد نقش وادی نهم در زندگی خود باید بگویم که کمکهای شایان توجهی به من کرده است تا بتوانم در مورد دوری از ضد ارزشها نقطه تحمل خود را بالا ببرم و از ضد ارزشها کم کنم و به ارزشهای خود اضافه کنم. برای رسیدن به نقطه تحمل لازم است که صبر و استقامت داشته باشیم و آرامش خود را در هر شرایطی حفظ کنیم.
لطفاً از دیدگاه یک مادر و در جایگاه یک همسفر آنچه را در دل دارید به مسافر خود و یا دیگر مسافران که همسفرشان مادر آنهاست، بگوئید؟
من از دیدگاه یک مادری که جگرگوشهاش مصرفکننده شده است به مادران عزیز میگویم که نباید خسته شوند، اگر سالها طول بکشد و مسافر آنها رها نشود ناامید نباشند، زیرا ناامیدی یکی از اضلاع مثلث جهالت هست که مانع از تجربه کردن هر فرد میشود. باید با سعی، کوشش و تلاش خود به خواسته و هدف خود برسیم. اعتقاد من بر این هست که من همسفر باید اول به خاطر آرامش خودم به کنگره بیایم و تحت آموزش قرار بگیرم و دوربینم به سمت شخص خودم باشد نه اینکه دائم به سمت مسافر باشد و انتظار داشته باشم که او به درمان برسد.
آیا شما فرد صبوری هستید، صبر از نظر شما چه مفهومی دارد و تفاوت صبر و تحمل در چیست؟
تا حدودی فرد صبوری هستم. باید مشکلات خود را بپذیرم و برای حل آنها حرکت کنم. صبر یعنی قبول کردن مشکل و حرکت برای حل آن مشکل، صبر یعنی امید داشتن به آینده. به نظر من تحمل یعنی ناامید شدن، تسلیم شدن و حرکت نکردن برای حل آن مشکل است.
عدم تعادل جسمی، فکری و رفتاری در خودتان را در چه چیزی میبینید؟
عدم تعادل جسمی، فکری و رفتاری خود را در ضد ارزشهایی مثل دروغ گفتن، انکار کردن و مصرف مواد مخدر مسافر خود میبینم.
توصیه شما به مادرانی که فرزند مصرفکننده دارند، چیست؟
بهعنوان یک مادر توصیه میکنم درک کنند که مصرفکننده آنها یک بیمار است و تعادل روحی و روانی ندارد؛ باید آنها را بهعنوان یک بیمار بپذیریم و در کنارشان باشیم و خود را در مقابل آنها قرار ندهیم و بال پروازی باشیم برای آنها تا ان شاالله بتوانند خود را از این منجلابی که در آن گرفتارشدهاند رها کنند و همیشه این جمله را به خاطر داشته باشیم که: پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است.
در پایان اگر سخنی دارید بیان نمایید.
در پایان اول از خدای خود شاکر هستم که راه کنگره را برای درمان مسافرم سر راه من قرارداد و امیدوارم که به لطف و عنایت خداوند بتوانم در این راه به سرمنزل مقصود برسم؛ از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان سپاسگزارم که خودشان را وقف کنگره کردهاند تا من و امثال من به رهایی و آرامش برسند و برای ایشان طول عمر باعزت و سلامتی از قدرت مطلق خواستارم و دست ایشان را میبوسم. از زحمت کشان و بزرگواران شعبه شهرری و عزیزانی که در اینجا خالصانه و با عشق خدمت میکنند تشکر و قدردانی میکنم و برای آنها بهترینها را از خداوند خواستارم. به امید رهایی تمام مسافران سفر اول در کنگره 60.
خانم پروین عزیز از اینکه وقت خودتان را در اختیار ما قرار دادهاید صمیمانه سپاسگزارم و آرزوی سلامتی و تندرستی را برای شما از قدرت مطلق خواستارم.
تهیه و تنظیم: همسفر فاطمه لژیون پنجم
عکاس: هم سفر مرضیه لژیون نهم
نمایندگی: همسفران شهرری