این وادی با پیام زیبایی شروعشده، در پیام وادی اشاره میکند که این پیام برای کسانی است که به دنیای تازه قدم نهادهاند یعنی کسانی که چیزهای تازه و جدیدی دریافت کردهاند، به یک تفکرات درستی رسیدهاند، از یک سری مسائل و ضد ارزشها دست کشیدهاند و وارد مرحله دیگری شدهاند.
دنیای تازه یعنی تفکر و دیدگاه تازه و باید شروع به حرکت کند، برای تغییر باید تلاش کند، باید بازیگر باشد، برای همین در کنگره یکی از پارامترهای مهم درمان خدمت محسوب میشود و آنجاست که میگوییم از سخن به مرحله عمل وارد میشود، ولی اگر شخص وارد کنگره شود و هیچ حرکتی انجام ندهد دچار توقف میشود و فقط سر جای خودش در جا میزند، شما وقتی خدمتی انجام میدهید محبت را به دیگران انتقال میدهید و پاداشی در انتظار شماست و آن پاداش چیزی نیست جز کسانی که در این مسیر با شما همقدم میشوند و به شما کمک میکنند.
در این پیام از فرمانها صحبت میکند که منظور از انجام فرمان در این وادی یعنی دوری از ضد ارزشها و قرار گرفتن در مسیر ارزشها، فرمانها چه هستند؟ دستوراتی که در همه ادیان یکی هستند، فرمانها میگویند: دزدی نکن، حسادت نکن، دروغ نگو، رشوه نخور و ... آیا این دستورات را انجام میدهم؟ اگر انجام میدهم اسم خودم را میتوانم دیندار بگذارم که این در اجرا کار بسیار دشواری است. وادی نهم در مورد نقطه تحمل صحبت میکند، وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتر برسد نقطه تحمل پیدا میکند. نقطه تحمل یعنی اینکه ما در هر شرایطی که قرار گرفتیم پذیرش آن شرایط را در خودمان به وجود آوریم. تأثیر نقطه تحمل در همه زمینههای زندگی قابلمشاهده است از حرف زدن گرفته تا درس خواندن و ورزش کردن و برخورد با دیگران و ...
ورزشکاری در زمینبازی دچار خشم و درگیری میشود یا اینکه یک حرف کوچک آنقدر روی من تأثیر میگذارد که حالم خراب میشود، حتی اگر در ظاهر خودمان را حفظ کنیم و بروز ندهیم اما از درون آشفته و بههمریخته میشویم و این چیزی نیست جز پایین بودن نقطه تحمل. پایین بودن نقطه تحمل در ما دلایل بسیاری میتواند داشته باشد که اگر بخواهم به چند نمونه از آنها اشارهای کنم یکی از آنها منیت است و اینکه خودم را خیلی مهم میدانم و در چنین شرایطی دیگر تحمل پذیرش و انتقاد و روبرو شدن با خودم را ندارم و با کوچکترین انتقادی به هم میریزم. دلیل بعدی فکر میکنم این باشد که شخص مقابل را خیلی بیشتر از اندازه برای خودم بزرگ کردم و مهم میدانم که از او انتظار خیلی رفتارها را ندارم و خیلی زود عصبی میشوم.
و موضوع بعدی اینکه به حرف دیگران آنقدر اهمیت میدهم که خیلی راحت حالم را به حرف و نظر دیگران گره میزنم و بهراحتی آرامش زندگیام به هم میریزد و این ناآرامی را به اطرافیانم هم منتقل میکنم. پس همانطور که گفتیم نقطه تحمل تأثیر مستقیم روی تمامی مسائل زندگی و رابطه مستقیم با ظرفیت ما دارد، اگر ظرفیت پول زیاد را نداشته باشم قطعاً داشتن آن برایم مشکلساز میشود. بالا رفتن نقطه تحمل بهتدریج اتفاق میافتد بهعنوانمثال: من فقط ورزش کردن را دوست دارم و چندین سال هم هست که اصلاً هیچ فعالیت ورزشی هم نداشتم، یک روز شور مرا میگیرد و تصمیم میگیرم از فردا روزی 3 ساعت ورزش کنم، چند روز این کار را انجام میدهم و بعد خسته و بههمریخته، پرونده این کار را شاید برای همیشه ببندم، چرا؟ چون نیروی انجام کار و ورزش را از کم شروع نکردم، درواقع باید این کار را از مدتزمان کم شروع میکردم و بهتدریج افزایش میدادم.
زیست شناسان آزمایشی روی قورباغه که حیوان خونسردی است و دمای بدن خود را با محیط هماهنگ میکند انجام دادند، آنها قورباغه را یکمرتبه درون آب جوش انداختند، قورباغه بلافاصله به بیرون پرید اما در مرحله بعد قورباغه را در ظرف آب سردی انداخته و زیرش را روشن کردند، آب بهتدریج گرم شد اما قورباغه هیچ عکسالعملی از خود نشان نداد. ما انسانها هم به همین صورت هستیم، باید این تغییر کمکم و بهتدریج و در طول زمان اتفاق بیفتد. همانطور که در وادی هم به آن اشارهکرده که برای بالا بردن نقطه تحمل باید به دو نکته توجه کنیم:
1 -تکرار منظم موضوع موردنظر
2- در نظر گرفتن پارامتر زمان
و نکته مهم دیگری که در این وادی به آن اشارهکرده این است که در برخورد با انسانها توجه به نقطه تحمل آنها امر بسیار مهمی است، چون اگر ما به این مسئله مهم توجه نکنیم و بیش از توان افراد آنها را تحتفشار بگذاریم آنها به آستانه آشوب میرسند و به هم میریزند و از تعادل خارج میشوند و عواقب خوبی نخواهد داشت و ممکن است تمامی احترامها و حرمتها شکسته شود. امیدوارم همه ما با کسب آموزش و بالا بردن دانایی خود از سخن به نقطه عمل حرکت کنیم.
نویسنده: کمک راهنما محترم همسفر محدثه
لژیون پنجم، نمایندگی قزوین
تنظیم: همسفر ندا
- تعداد بازدید از این مطلب :
614