English Version
English

حس حال خوب

حس حال خوب

اکنون‌که این دل نوشته را با عشق و محبت فراوان می‌نویسم حال بسیار خوبی دارم،شاید انسان‌های بیرون کنگره ۶۰ تعجب کنند از حال خوش من اما اعضا کنگره حال من را خیلی خوب می‌دانند که چه حالی دارم. حال خوش یعنی چه؟ در طول تخریبی که داشتم خیلی احساس پوچی می‌کردم و همیشه به دلیل اعتیادم خودم را از انسان‌های اطرافم پنهان می‌کردم، از کار کردن خسته می‌شدم، از درس خواندن خسته می‌شدم، از حرف زدن خسته می‌شدم و در تمام شرایط اعصابم خیلی زود برهم می‌ریخت.

 امااکنون‌که پله‌های آخرم را سپری می‌کنم بسیار خرسند هستم. زمانی که وارد کنگره شدم جلسه اول وادی نهم بود که مختص خودم بود، اینکه من تا چه حدی می‌توانم نقطه تحملم را بالا ببرم و هر چیزی که در کنگره از استادم در مورد اعتیاد شنیده بودم را به فال نیک گرفته‌ام تا به تعادل برسم. من در طول سفرم هیچ‌وقت گریز نزدم همیشه پله‌های۲۱ روزه‌ام را رعایت کردم سعی می‌کردم فرمان‌بردار خوبی باشم و حالا نتیجه سفرم را می‌بینم شرایطی برایم پیش آمده که هر کس من را می‌بیند سؤال می‌کند که مگر تو قبلاً معتاد نبودی! باورشان نمی‌شود که من هم سفر کرده‌ام. خیلی حال عجیبی دارم و از صمیم قلب دوست‌ دارم که این حال خوب را با دیگر مسافران کنگره تقسیم کنم. از تمام اعضای کنگره ۶۰ قدردانی می‌کنم که من را به این حال خوش رساندند و از راهنمای عزیزم کمال تشکر و قدردانی را دارم.

 

تنظیم:مسافر محمدرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .