جلسه اول از دور بیست و ششم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی وحید؛ با استادی مسافر مهدی و نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر مسعود با (دستور جلسه الهام از رمضان و پنجمین سال رهایی مسافر رضا) روز پنجشنبه مورخ 98/02/12 ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
در ابتدا خداوند را شاکرم که این توفیق را پیدا کردم که در این جایگاه خدمت کنم. در ابتدا روز معلم را خدمت همه استادانی که در کنگره، چه در گروه همسفران و چه در گروه مسافران خدمت میکنند و در رأس آن جناب آقای مهندس و استاد امین عزیز تبریک میگویم. دستور جلسه ما در این هفته ماه مبارک رمضان و الهاماتی است که از این ماه میگیریم. درگذشته و قبل از ورودم به کنگره در آموزههای دینی شنیده بودم که در ماه مبارک رمضان ابلیس و شیاطین بهحکم خداوند اسیر میشوند و درجایی بسته میشوند و در این ماه نمیتوانند کارشان را انجام بدهند. همیشه برای من سؤال بود که دلیل اینکه من در این ماه دارای یک سری خواستههای نامعقول هستم و در جهت منفی حرکت میکنم چه میتواند باشد تا اینکه وارد کنگره شدم و این را متوجه شدم که انسان همانطوری که یک پیامبر درونی و بیرونی دارد به همان منوال هم یک شیطان درونی و یک شیطان بیرونی نیز دارد. اگر من بتوانم بهدرستی در مورد این ماه تفکر کنم بسیار الهامدهنده است و مشخص میکند که من چقدر درگیر نفس اماره هستم یعنی خواستههایی که از درون من میآید،چقدرشان مربوط به نفس اماره میباشد و من میتوانم از ماه مبارک رمضان بهعنوان یک سنگ محک استفاده کنم و ببینم چقدر از خواستههای نامعقولی که در وجود من است مربوط به نفس اماره من میباشد.
این ماه بسیار ماه عزیزی است که ما بتوانیم این شناخت را نسبت به خودمان و نسبت به درونمان پیدا کنیم و بتوانیم بیشتر در جهت مثبت حرکت کنیم. مادر کنگره یاد گرفتهایم که همه مطالب در درون و برون ماست و خیلی از اوقات این خود من هستم که دارم یک سری مسائل را به خودم القا میکنم. یعنی اگر من در طول سفرم بهطور منظم دارویم را مصرف و تیپر میکنم ولی هنوز درگیر یک سری القائات هستم بدانم که خیلی از این الهامات از درون خودم میباشد؛ اینجاست که میگویند در آخر، امر اول انجام میشود یعنی باید اول از خودم شروع کنم و قاعدتاً وقتیکه تزکیه را از خودم شروع کنم در آینده بهجایی خواهم رسید که در تواناییهای من خللی ایجاد نشود. ما در کنگره بهجایی وصل نیستیم و از جایی حمایت مالی نمیشویم و در قوانین کنگره میخوانیم که کنگره توسط خود اعضا اداره میشود پس وظیفه من که از این مجموعه استفاده میکنم این است که در جشن گلریزان ماه مبارک رمضان در حد توانم شرکت کنم.
طبق فرمایش جناب آقای مهندس نیروی انسانی و علم و بحث مالی سه ضلع مثلث میباشد و هرکدام از این اضلاع ناقص باشد ما نمیتوانیم حرکت درستی داشته باشیم و وظیفه من این است که در امر گلریزان در حد توانم شرکت کنم. در قسمت دوم جشن آزادمردی و تولد پنجسالگی مسافر رضا میباشد. اینجا حضور من بهعنوان برادر لژیونی آقا رضا میشود و قاعدتاً میبایست آقای حدادی بهجای من حضور داشتند ولی به دلایلی ایشان نتوانستد در اینجا حضور پیدا کنند و من آرزوی سلامتی برای ایشان دارم و مهم این است که انسان بذری را در هستی بکارد و این بذر تا ابدیت در هستی حرکت میکند و هستی اطلاعاتش را از دست نمیدهد. در هنگام حضورم در کنگره آقا رضا اولین سال رهایش بود و آن موقع تعداد مرزبانهای شعبه چهار نفر بودند و آقای ترابخانی شخصاً آقا رضا را بهعنوان مرزبان پنجم انتخاب کردند. ایشان بهجز نشریات در تمام قسمتها خدمت کردهاند و پلهپله رشد کردند و هماکنون کمک راهنما هستند. از خوشروزگار من و آقا رضا همکار شدهایم و در محیط کار، ایشان همیشه دارای سطح انرژی بسیار بالایی هستند و باقی همکارهای ما از سطح انرژی بالای آقا رضا تعجب میکنند و انسانهایی که حتی کنگره را نمیشناسند از رفتار خوب آقا رضا ترغیب میشوند که مطالب کنگره را بدانند و آنها هم از حال خوش برخوردار شوند. در آخر این تولد را به خودش و خانوادهاش و همه رهجو هایش در لژیون چهارم تبریک میگویم و امیدوارم در جای بالاتر که لیاقتش رادارم بتواند خدمت کند.
اعلام سفر
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر. آنتی ایکس: تریاک؛ روش درمان DST؛ داروی درمان: شربت اوتی؛ مدت سفر اول: ده ماه و بیست و هشت روز؛ راهنما: آقای حمید؛ رشته ورزشی شنا؛ مدت رهایی: 5 سال و 15 روز
آرزوی مسافر:
برای همه دوستان آرزوی سلامتی میکنم
سخنان مسافر:
از همه دوستان ممنونم که در این جشن حضور دارند. از آقای مهندس دژاکام ممنونم، از راهنمای عزیزم آقای حمید حدادی، از آقای شفیعی خیلی ممنونم که قبول زحمت فرمودند. من از ایشان خیلی آموزش گرفتم. اگر به ابتدای وادی نهم در کتاب عشق توجه کرده باشیم که میگوید پیام برای کسانی است که به دنیای تازه قدم نهادند و به خویش خویشتن تفکر میکنند و واجب و ضروری است که از نقطه سخن به عمل حرکت کنند. من وقتی وارد کنگره شدم به من گفتند که باید فرمانبردار باشیم و گوش به حرف راهنما بدهیم. از ابتدا چون خواسته درمان داشتم فرمانبرداری کردم. اگر چشمهای را در نظر بگیریم چشمهای که جوشان است نیاز به منابع آبی دارد و اختلاف ارتفاع بسیار مهم میباشد چون باعث میشود چشمه به جوشش دربیاید و تبدیل به رود میشود و به بحر و اقیانوس میرسد. اختلاف ارتفاع در انسان همان آگاهی و داناییفرد میباشد. اگر بخواهد به چشمه تبدیل شود و به اقیانوس برسد باید این اختلافپتانسیل را پیدا کند و آگاهی و آموزش دریافت نماید. تا زمانی که من آموزش نگیرم به هدفم که رهایی میباشد نمیرسم. آموزشهای کنگره را جدی بگیریم. ممکن است در امری به دانایی برسیم مانند پزشک و... اما ممکن است در زندگی در بسیاری موارد باشد که در مورد آن آگاهی نداشته باشیم و بدون آگاهی از چاله دربیایم و به چاه بیفتیم. من در کنگره آموزشها را گرفتم و حرکت کردم و از نقطه سخن به عمل رسیدم و به رهایی رسیدم. از همه راهنمایان کنگره بهخصوص راهنمایان شعبه وحید بسیار ممنونم، امروز روز معلم است و این روز را به همه راهنمایان تبریک میگویم. برای رسیدن به رهایی سعی کنید به حرف راهنمایان گوش دهید و فرمانبردار باشید تا به رهایی مدنظر کنگره برسید. از همه خدمت گذاران تشکر میکنم و از آقای شفیعی و همه دوستانی که در جلسه حضور دارند تشکر میکنم.
تهیه و تنظیم: مسافر عطا و مسافر مسعود
- تعداد بازدید از این مطلب :
1191