English Version
English

باور درمان اعتیاد؛ اولین سال رهایی مسافر هاشم

 باور درمان اعتیاد؛ اولین سال رهایی مسافر هاشم

روز پنج‌شنبه 98/02/05 جلسه هشتم از دور نوزدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60؛ نمایندگی شیخ بهایی با نگهبانی مسافر  علیرضا و استادی کمک راهنما مسافر محمدرضا و دبیری  مسافر  اکبر بادستور جلسه اول سیگار و دستور جلسه دوم جشن اولین سالروز رهایی مسافر هاشم رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را بسیار شاکرم که توفیق پیدا کردم در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. امروز دو دستور جلسه داریم؛ سیگار و اولین سال رهایی مسافر هاشم عزیز است. این جلسه، سومین جلسه است که در کنگره ۶۰ و در این هفته در خصوص سیگار صحبت شده است. همه عزیزان مطالعات خودشان و تجربیات خودشان را در این سه جلسه به مشارکت می‌گذارند. انشا الله که افرادی که هنوز درمان سیگار خود را شروع نکرده‌اند یا ترس از این دارند که سیگار خود را درمان کنند با این ۳ جلسه که در طول سال یک هفته به آن اختصاص داده می‌شود، این جرقه برای آن‌ها زده‌شده باشد که می‌توانند سیگار خود را درمان کنند.

در ابتدای آغاز به کار کنگره سیگار نه‌تنها مذمت نمی‌شد، بلکه شاید ارزشمند هم بود. عده‌ای می‌گفتند که چون سیستم ایکس خوب کار می‌کند، شخص بدون مصرف مواد خواهان مصرف سیگار است. یا در زمان‌های استراحت در قدیم اگر کسی وارد کنگره می‌شد و حجم مصرف سیگار را در بین اعضا می‌دید، شاید متصور نمی‌شد که این افراد بخواهند درمان شوند. حالا چه اتفاقی افتاد که کنگره رسید به‌جایی که الآن حتی افرادی هم که مصرف‌کننده مواد مخدر و سیگار نیستند کاملاً به درمان توسط روش دی اس تی اعتقاد پیدا کردند و حتی خواهان حضور و دریافت علم کنگره هستند؟

 

این چیزی نبود، جز صبر و اندیشمندی مرد صبوری به نام مهندس دژاکام که بامحبت خود توانست در اندیشه‌ من مصرف‌کننده که سالیان سال به یک ماده مخدر یا سیگار نیازمند شده بودم، نفوذ کند و من را به این باور برساند که می‌توانم درمان شوم. آقای مهندس پس از درمان سیگار خود و آموزش آن بین پیشکسوتان و تحقیقات علمی زیادی که انجام گردید، مشخص گردید که سیگار آنتی ایکس محسوب می‌شود و درمان سیگار برای اعضاء کنگره ۶۰ الزامی گردید. حالا چرا آنتی ایکس است؟

زیرا سیگار کشیدن صرفاً یک عادت رفتاری نیست بلکه جایگزینی مزمنی است که ناقل‌های عصبی که مامور خلق‌وخوی فرد هستند را تحت تأثیر نیکوتین خارجی قرار می‌دهند. فرد مصرف‌کننده مواد مخدر اگر مواد به او برسد، خلق‌وخوی مهربان دارد و اگر مواد نرسد، پریشان و عصبی است. فرد سیگاری هم همین‌طور زمانی که سیگار مصرف می‌کند، خوب و وقتی سیگار مصرف نمی‌کند ناراحت و عصبانی است.

یکی از ناقل‌های عصبی استیل کولین است که دو نوع گیرنده دارد که یکی از آن‌ها گیرنده نیکوتینی است و نیکوتین خارجی این گیرنده را مختل می‌کند. حال مصرف سیگار باعث کارکرد دوپامین و یا انرژی سازی راحت‌تر در سلول می‌شود. حال با ورود شخص به مرحله سیگاری شدن وقتی سیگار یا نیکوتین مصرف نشود، علائم محرومیت آن‌هم آشکار می‌گردد و شخص که دارد مواد مخدر خود را تیپر می‌کند و سیستم ایکس را به تعادل نزدیک می‌کند با مصرف سیگار و توجه نکردن به این موضوع که سیگار به ناقل‌های عصبی آسیب وارد می‌کند و روزنه‌ای برای برگشت به مواد خود باقی خواهد گذاشت و درمان خود را ناقص می‌گذارد.

خیلی از افراد ازجمله خود من در زمان سفر اول از درمان سیگار خود ترس دارند. بعضی هم از درمان سیگار خود ناامید هستند و افرادی هم‌فکر می‌کنند، سیگار زیاد مهم نیست و در این صورت اضلاع مثلث نادانی در مصرف سیگار به‌شدت قابل‌رؤیت است و فرد سیگاری جهان ذهنی بسیار ترسناکی از موضوع درمان سیگار برای خود به وجود می‌آورد اما با روش دی‌اس‌تی بسیار راحت می‌توان به درمان رسید. همه افراد خواهان رهایی از اعتیاد باید به این نقطه تفکر برسند که دو ماه که از سفر اول آن‌ها گذشت در لژیون‌های ویلیام وایت حضور یابند و نسبت به درمان سیگار خود اقدام نمایند.

خلاصه سخنان استاد درباره مسافر هاشم:

هاشم در تاریخ ۹۶/۲/۳۱ و با ۳۱ سال تخریب شیره و تریاک وارد کنگره شد و درمان خودش را زیر نظر راهنمای عزیز و گران‌قدر خودش آقا رسول آغاز کرد و اینجا جا دارد من به‌نوبه خودم از آقا رسول صادقیان تشکر کنم بابت زحماتی که برای هاشم در سفر اول کشیدند. واقعاً شخصی مثل هاشم با آن تخریبی که داشت، تغییر او نوعی معجزه بود. اما نکات مثبت هاشم این بود که حضور مرتب قبل از ساعت ۵ در جلسات کنگره، حضور مرتب در پارک شهدای شهرداری در سفر اول و در سفر دوم توجه کردن به ورزش شنا در سه جلسه در هفته است.

آقا هاشم در طول سفر اول مشارکت کردن در جلسات عمومی و گوش‌به‌فرمان بودن ایشان از دستورات راهنما و همچنین مهم‌تر از همه اقدام به درمان سیگار خودش با حضور در لژیون ویلیام وایت به راهنمای استاد گران‌قدر  حسین آقا این بود که منجر شد تا هاشم بتواند از بند اعتیاد رها بشود. من این روز را به خود هاشم، خانواده محترم ایشان، راهنمای سفر اول ایشان آقا رسول صادقیان  و راهنمای ویلیام وایت و استاد خودم حسین آقا و در رأس به آقای مهندس تبریک می‌گویم و بهترین‌ها را برایش از خداوند خواستارم.

 

اعلام سفر مسافر هاشم:

سلام دوستان هاشم هستم یک مسافر. تخریب 31 سال - آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک - روش درمان دی اس تی همراه با داروی شفابخش اوتی - سفر اول 11 ماه - راهنما آقای محمد - رهایی 1 سال و 1 ماه

آرزوی مسافر هاشم:

آرزو می‌کنم همه جوانانی که به اعتیاد رو آورده‌اند در کنگره 60 به رهایی برسند.

 

سخنان مسافر هاشم:

قبل از اینکه بخواهم صحبت‌هایی از خودم داشته باشم، تقدیر و تشکر دارم از همه شما دوستان که در جشن من شرکت کردید. من با ۳۱ سال تخریب وارد کنگره شدم. آمدن من همان‌طور که بعضی از دوستان در مشارکت خود گفتند شاید برای خودم هم عجیب است. از آقای مصطفی جعفری که پیام کنگره را به من دادند بسیار تشکر می‌کنم.

از تاریکی‌های اعتیاد دوست ندارم صحبت کنم. به سفر اولی‌ها خوش‌آمد می‌گویم که راه خودشان را پیدا کردند. زمانی که وارد کنگره نشده بودم و بچه‌های کنگره را می‌دیدم زیاد اهمیت نمی‌دادم به درمان و پیش خودم می‌گفتم این‌ها هم یک ماه یا دو ماه است اما وقتی می‌دیدم که چهره‌ها روزبه‌روز بازتر و شاداب‌تر می‌شود تعجب می‌کردم کلاً صحبت من رو به سفر اولی‌هاست و می‌خواهم به شما بگویم که اینجا یک کاری برای خدا کرده‌ای که وارد کنگره شده‌ای، یک دعای پشت سر شما بوده است که اینجا هستید.

  

من ۵۸ سالم بود که وارد کنگره شدم. اگر عکس دو سال پیش مرا کسی ببیند و با الآن مقایسه کند، باور نمی‌کند که این هاشم، هاشم دو سال پیش است. موقعی که آمدم کنگره و سه جلسه اول را نشستنم، زیاد امیدوار نبودم ولی آمدم و همان‌طور که گفتم دوستان و همکاران من ازجمله آقا مصطفی مرا دیدند و خوشحال شدند اما شاید آن‌ها هم باور نداشتند که من درمان بشوم.

یکی از کارهای لذت‌بخش نشستن روی صندلی سینما و دیدن فیلم است اما من طاقت نشستن و دیدن دو ساعت فیلم را نداشتم دیگر چه برسد به اینکه بخواهم بیایم کنگره و ۳ ساعت روی صندلی بنشینم و صحبت‌ها را گوش کنم. من به خودم نمی‌دیدم که بتوانم رها شوم و تولد بگیرم. من آدمی بودم که زیر بار یک کلمه حرف هم نمی‌رفتم دیگر چه برسد بخواهم حرف‌های راهنما را گوش کنم.

اینجا جا دارد از آقای رسول صادقیان تشکر کنم، که با صحبت‌های خود و نه گفتن‌های به‌موقع خود مرا روی صندلی نشاند و من را وادار کرد بنشینم روی صندلی؛ ایشان کاری کرد که برای من کارستان است. واقعاً از توصیف آن موقع نمی‌توانم چیزی بگویم چون این‌قدر به من آقا رسول خدمت کردند و از ایشان تشکر می‌کنم. آقا رسول در اوتی هم خدمات صادقانه‌ای داشتند و به گردن ما حق‌دارند و همچنین راهنمای دوم آقا محمد تشکر می‌کنم و مدیون ایشان هستم. با صحبت‌های خودشان در سفر دوم خیلی به من کمک کردند و می‌گویند پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. من در سفر دوم تازه سفرم را شروع کردم و تازه فهمیدم کجا آمده‌ام و چه‌کار باید بکنم.

از همسفرم تشکر می‌کنم چون خیلی ایشان را طی ۳۰ سال اذیت کردم. باید قدردانی کرد از چنین خانم‌هایی که واقعاً پایمردهای خود می‌ایستند. بااینکه نیامد همسفر من کنگره اما ثانیه‌شماری می‌کرد که زمان کنگره را به من یادآوری کند ،لباس‌هایم را آماده می‌کرد و سفارش می‌کرد که بروم کنگره. اگر نیامد به کنگره اما در درمان من خیلی نقش داشت.

برای سفر اولی‌ها می‌خواهم بگویم، فرمان‌بردار راهنمای خود باشند تا به رهایی برسند. اگر واقعاً می‌خواهید که رها شوید، فقط گوش بده ببیند راهنما چه می‌گوید.

از کلیه عزیزان تشکر می‌کنم و آرزو دارم که همه سفر اولی‌ها از ظلمت بتوانند به روشنایی برسند. از حسین آقا که راهنمای درمان سیگار بنده بودن دو بسیار برای من زحمت کشیدند، تشکر می‌کنم. از آقای آقای مهندس و خانم آنی که هر چه داریم از ایشان است و زحمات زیادی برای ما کشیدند، تشکر می‌کنم و از خدا می‌خواهم که هر چه این عزیزان از خدا می‌خواهند به ایشان عطا نماید.

 

در ادامه جشن تولد...

=

تایپ: لژیون پنجم
عکاس: مسافر مجتبی لژیون چهارم
ارسال و تنظیم: مسافر مصطفی

 

 

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .