با حرکت راه نمایان میشود.
اولین کلمهای که در جمله بالا قابلتوجه است حرکت است.
روزی خداوند در آسمانها پس از ترد شیطان با نیروی بازدارنده یا شیطان پیمانی بست که انسان بر اساس آن پیمان باید همواره درحرکت باشد تا به نقطه شروع برگردد، بله حرکت تنها نقطه و صلاح مقابل شیطان یا نیروی بازدارنده است که میخواهد انسان را از حرکت کردن بازدارد چون میداند که انسان اگر به حرکت خود ادامه دهد مثلث دانایی او روزبهروز رشد میکند. تجربه تازه، تفکر و نوع آموزشها جدید که همگی باعث رسیدن او به هدف اصلی یا همان نقطه شروع خلقت است.
حال همه ما میدانیم که تنها راه نجات ما حرکت کردن است. قبل از ورود به کنگره، ما هرگاه با مشکل برمیخوردیم، توقف میکردیم و با انبوهی از شایدها و بایدها سدهای بزرگی بر سر راه خود درست میکردیم و هرچه میگذشت مشکل را سختتر و حل آن را غیرممکن میدانستیم و یا منتظر بودیم معجزهای رخ دهد تا مشکل حل شود؛ اما کاری که کنگره ۶۰ کرد ایجاد جرقهای در وجود مسافران و همچنین همسفران بود تا مفهوم حرکت و راه درست را بفهمند و به همگی آموخت که صلاح بزرگی مثل تفکر در اختیارداریم و باید به جلو پیش رویم و حرکت کنیم و تجربههای تازهای به دست آوریم؛ و مسافران میآموزند تا راه رهایی از بند اعتیاد را پیدا کنند و همچنین آموختیم تا حرکت درست و هدف خود را تعیین کنیم و باجان و دل در مسیر خود حرکت کنیم و برای هدف و خواسته خود تلاش کنیم.
همه ما در این وادی میآموزیم که انسان تا خود نخواهد نمیتواند مسیر درستی انتخاب کند؛ و حرکت درستی داشته باشد و اگر حرکت کرد بهسوی روشناییها پیش خواهد رفت.
همسفر ستاره لژیون نهم
تهیه و تایپ: همسفر جمیله
- تعداد بازدید از این مطلب :
1057