کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60؛ نمایندگی سهروردی

جلسه چهاردهم از دور دهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60؛ نمایندگی سهروردی به نگهبانی مسافر مهدی و استادی مسافر حسین و دبیری مسافر حکمت الله با دستور جلسه وادی هفتم و تأثیر آن روی من در روز پنج‌شنبه مورخه 23 اسفند 1397 رأس ساعت 17 شروع بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد: 

خدا را سپاسگزارم که برای اولین بار توانستم در شعبه سهروردی در این جایگاه قرار بگیرم و در خدمت عزیزان باشم خیلی خوشحالم که در جمع صمیمی شما هستم. دستور جلسه این هفته وادی هفتم، رمز و راز حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگر آنچه برداشت می‌کنیم. اگر بخواهم در مورد رمز، راز یا کشف یا پیدا شدن و... صحبت کنم می‌دانم که در طول هفته صحبت زیاد شده است ولی من خلاصه بیان کنم که دو موضوع خیلی مهمی قرار دارد یکی حقیقت هست و یافتن آن و دیگری آنچه برداشت می‌کنیم. 

باید بدانیم که حتی اگر راه پیداشده باشد ما هیچ‌چیز را مجانی به دست نمی‌آوریم. البته بدانیم که برای پیدا شدن این راه خیلی از بزرگان ما چه خون‌دل‌ها خوردند و چه زحماتی را متقبل شدند تا ما امروز بتوانیم به‌راحتی و به آسودگی این راه را به‌عنوان شاگردان آقای مهندس ادامه بدهیم، مسیر پیداشده و افرادی هستند که عملکرد من حسین را در پنج سال قبل دیده‌اند و رفتار امروز من را هم می‌بینند و بااینکه تا به‌ حال پا در کنگره نگذاشته‌اند به کنگره ایمان دارند و با دیدن تغییرات در من و شما خیلی‌ها کنگره را باور دارند و این در حالی است که شاید برای خود ما اعضا به خاطر عادی شدن تغییرات ایمانمان نسبت به افراد بیرونی ضعیف‌تر باشد. 

بیرون این در اگر یک نفر مصرف‌کننده خوب شود و به تعادل برسد مردم این موضوع را در حد معجزه می‌دانند ولی برای ما که هر روز شاهد این اتفاقات و تغییرات هستیم و شکر خدا مدام رهایی انسان‌ها از بند مواد مخدر را لمس می‌کنیم و می‌بینیم آن‌هم با آنتی ایکس‌های تریاک، شیره، شیشه و چیزهای دیگر با پنج شش سال و یا مدت‌هایی بیشتر تجربه تلخ اعتیاد که اعلام سفر می‌کنند و ما می‌شنویم برایمان عادی شده است در صورتی‌ که بیرون از کنگره تعجب‌آور است. مسیر سالیان پیش توسط آقای مهندس دژاکام کشف شده و ما معجزه را وقتی درک می‌کنیم که کتاب 60 درجه زیر صفر را مطالعه می‌کنیم و موقع خواندن که به تاریخ‌های ذکر شده در بالای مطالب دقت می‌کنیم که این معجزه را بهتر و بیشتر درک کنیم مثلاً در سال هفتاد و پنج که آقای مهندس خودشان درگیر اعتیاد هستند و خودشان هنوز نمی‌دانند که این مسیر انجام‌پذیر هست یا نه وعده‌هایی هست که در اکثر پیام‌ها داده شده است و با دقت بیشتر ما می‌توانیم آن‌ها را درک کنیم ولی الآن که همه‌چیز مهیا شده برای انسان‌ها و ما می‌توانیم به‌ راحتی به دیگر انسان‌ها کمک کنیم و اگر در گذشته همه‌چیز را برای خودمان می‌خواستیم اینجا قرار شده که برای دیگران این لذت را بخواهیم و افرادی که مانند گذشته من هستند را دوست دارم که بتوانم به آن‌ها خدمت و کمک کنم.

انسان چند ساعتی را که در کنگره حضور دارد چیزی را برداشت می‌کند که در همان راه تلاش و کوشش می‌کنند. سفر اولی یا سفر دومی یا ایجنت و راهنما هم همین‌طور باید با سعی خودشان چیزی برداشت کنند راهنما یا ایجنت می‌توانند در کنگره یا پارک حضور داشته باشند، ولی چیزی برداشت نکنند و بروند برداشت کردن این است که ما نگاهمان به هدفمان باشد چه دلیلی دارد که وقتی ما زمان گذاشتیم و در کنگره هستیم و ندانیم چه چیزی می‌خواهیم برداشت کنیم و قرار است چه چیزی با خودمان از کنگره بیرون ببریم. وقتی به کنگره پا می‌گذاریم به فکر بعضی از مسائل که شاید در خواب هم ما را رها نمی‌کنند نباشیم وقتی به این مکان می‌رسیم انگار که با دنیای بیرون قطع رابطه می‌کنیم و مثل اینکه آرامش خاصی پیدا می‌کنیم و وارد دنیای جدیدی می‌شویم دلیل آن‌هم این است که ما قسم یاد کردیم و پیمان بستیم که در جهت صراط مستقیم قدم بگذاریم و به خداوند نزدیک شویم.

پس من حسین حواسم باشد که از کنگره چه چیزی را برداشت می‌کنم که خیلی مهم است که آن چیز چیست و نشانه آن این است که من در زندگی و موقع رسیدن به خانه چقدر آرامش را به همسرم و بچه‌ام رساندم اگر اینجا خیلی خوبم و همه می‌گویند تو خدمتگزار خوبی هستی و همه هم تعریف و تمجید کنند ولی وقتی به خانه رفتم نتوانم آرامش داشته باشم که هدیه بدهم یا ادب لازم را ندارم و کارهایی را که نباید انجام بدهم، انجام می‌دهم معلوم است که از کنگره هیچ‌چیزی برداشت نکرده‌ام. این مثل وزنه‌برداری است که در تمرینات باشگاه وزنه پانصد کیلویی را می‌زند ولی در مسابقات نمی‌تواند آن وزنه را بالای سر ببرد این شخص نمی‌تواند موفق شود ما هم در کنگره می‌آموزیم و تمرین می‌کنیم برای بیرون آن شخص هم قرار است در مسابقه وزنه بزند نه در باشگاه و باکمی تفکر می‌توانیم بفهمیم که راه را درست می‌رویم یا نه. بنده در پارک شهدای شهرداری خدمتگزار شما عزیزان هستم از همه عزیزانی که در مدت تقریبی دو سال با من همکاری کرده‌اند صمیمانه تشکر و قدردانی می‌کنم.

نویسنده: مسافر محمود
عکس و ارسال: مسافر سعید
وبلاگ نمایندگی سهروردی