جلسه هشتم از دوره دهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه مسافران کنگره شصت نمایندگی اروند آبادان با استادی "دیده بان محترم آقا کامران شریفیان" و نگهبانی"آقا حسین" و دبیری"آقا هادی"با دستور جلسه "وادی هفتم و تاثیر آن روی من و مراسم پیمان و اهدای شال ایجنتی"در روز سهشنبه مورخ 97/12/21 رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خیلی خوشحالم که امروز در خدمت شما عزیزان هستم. از خداوند سپاسگزارم که اجازه داد امروز در خدمت شما باشم، از استاد عزیزم جناب آقای حکیمی سپاسگزارم که اجازه دادند من به نیابت از ایشان در خدمت شما عزیزان باشم و همانطور که اطلاع دارید امروز تمدید دورهی ایجنتی آقا مرتضی عزیز راداریم و پیمان ایشان امروز اجرا میشود.
قبل از اینکه صحبتهایم را شروع کنم، تبریک میگویم هفته راهنما را بهتمامی راهنمایان خوب شعبه اروند آبادان و امیدوارم در کاری که پیش گرفتید موفق و پاینده باشید و ضمن اینکه خدمت خالصانهای را به انجام میرسانید، تولیدات خیلی خوب و اساتید بزرگی را برای آینده شعبه پرورش دهید انشالله.
به مرزبانان عزیز و ایجنت خدا قوت میگویم و براشون آرزوی موفقیت میکنم که در جهت رشد و شکوفایی هرچه بیشتر شعبه تلاش میکنند.
به پیشواز سال جدید میرویم و سال نو را تبریک میگویم و امیدوارم سال جدید سالی پربار، پربرکت باحالی خوش همراه باشد، برای سفر اولیها سال رهایی باشد و برای سفر دومیها، سال دریافت شال زیبا و مقدس راهنمایی باشد و در کسوت راهنمایی در آزمون قبول بشوند و همینطور برای مسئولین آرزوی توفیق دارم و امیدوارم سال آینده سالی پربرکت برای همه شما باشد.
من یکچیز را باور دارم این دعایی رو که در موقع تحویل سال میخوانیم، در آنجا که میگوید "حول حالنا الی احسن الحال..." این بها دارد و مفت و مجانی به دست کسی نمیآید.
اینکه ما امسالمان با سال گذشته هیچ تغییری نداشته باشد و هیچ تفاوتی در تفکرات و اندیشههای انسان به وجود نیامده باشد و اندیشهها به سمت اندیشههای انسانی پیش نرفته باشد، بعید میدانم حال انسان حال خوشی شود.
بعضاً معیارها و تعاریف انسان برای حال خوش تعاریف مادی میباشد ولی باید بدانیم که هر مادیاتی یک روزی رنگ خودش را میبازد و اون چیزی که هیچوقت رنگ نمیبازد رنگ عشق است که اگر در راه خدمت به مخلوقین خدا تجلی پیدا کند مطمعنا هر روزش یک رنگ و بوی دیگری خواهد داشت و هیچوقت انسان را دچار کهنگی و روزمرگی نمیکند. بههرحال آرزو میکنم امسال سر سفرههای هفتسین باحال خوش، در کنار خانواده حضورداشته باشید و سال خیلی خوبی باشه برای شما.
اما یک واقعیت اینکه اگر بخواهیم در کنگره کاری انجام شود و یک کاری اثرگذار باشد و نمود خوبی داشته باشد بهعنوان یک عضو که بههرحال هرکدام از ما از سفر اولی گرفته یک مسئولیتهایی دارند، مرزبان، ایجنت، راهنماها هم همینطور یک مسئولیتهایی دارند و هرکدام از ما اگر وظایفمان را بتوانیم تمام و کمال و بدون کموکاست انجام دهیم وقتی در قالب تیم و گروه و خانواده و در اینجا بهعنوان نمایندگی قرار بگیریم این آرامآرام میتواند اثرگذاری خودش را نشان دهد،اگر هرکدام از ما در جایگاهی که هستیم وظایف خود را کامل انجام ندهیم مطمئن باشید روی کار دیگران هم اثر منفی میگذارد. مثلاینکه ما نشسته باشیم و منتظر باشیم ایجنت و مرزبانها تمامی کارها را انجام دهند و انتظار داشته باشیم شعبه به آن رشد خودش برسد ولی محال است این کار در اختیار یک یا دو نفر باشد.
حقیقت درمان با بادی به هر جهت بودن به دست نمیآید. بزرگان ما برای رسیدن به اهدافشان کلی مسیرهای صعبالعبور را پیمودهاند؛ و خیلی از آنها به حقیقت واقعی نرسیدند ولی شما ببنید که جناب مهندس چقدر زیبا در این وادیها مسیر راه را به ما نشان میدهد تا در سفر دوم خیلی راحت به خود برسیم. این سفر هم سخت است و هم سهل؛ یعنی اگر قوانین را رعایت کنیم بسیار آسان و سهل است ولی اگر قوانین را رعایت نکنی محال است که به آن حقیقتی که در پی آن هستی برسی، چه در سفر اول و چه در سفر دوم. باید سعی کنیم که حضورمان مؤثر باشد. ما در اینجا مثل یک تابلو فرش هستیم که هرکدام از ما مثل یک گره از این فرش است. باید سعی کنیم این گره را جایی بزنیم که نقش قالی را قشنگتر بکند نه اینکه اشتباه بزنیم و سیستم نقشهی قالی را به هم بزند. ما هرکداممان در هر جایگاهی هستیم، فرقی نمیکند سفر اولی باشیم یا دیدهبان، ایجنت باشیم یا راهنما، مهم این است که هرکدام از ما در نقش خودمان خوب بازی کنیم تا جذب کنگره بالا برود. پس حالا که به کنگره آمدهایم، آن چیزی که راهنما از ما میخواهد را درست انجام بدهیم.
اساتید جناب مهندس فرمودهاند که: انجام راه درست، انسان را به انوار الهی نزدیک میکند. با انجام هر کاری که درست انجام میشود، شما چه بخواهید چه نخواهید موردعنایت خداوند قرار میگیرید. جناب مهندس همیشه میفرماید که: خداوند ما همیشه روی زمین ما را همانگونه که ما خودمان را میبینیم، نظاره میکند؛ یعنی خود خداوند هم بهاندازهای که من برای خودم ارزش قائل هستم، برایم ارزش قائل هست. پس برای اینکه مورد لطف خداوند قرار بگیریم، باید به کاری که میکنیم، ارزش بدهیم. چون خداوند بهاندازهای که من در حق خودم معجزه میکنم، برای من معجزه میکند. پس باید هم در جهت خیر و کمک به خودمان قدم برداریم هم در جهت خیر و کمک به دیگران. جناب مهندس همیشه میگوید که ما هزار نفریم که ایستادیم بالای یک چاه و طناب انداختیم درون چاه تا یک نفر را بالا بکشیم و نجات بدهیم. باید از خودم بپرسم آیا من هم سر طناب را گرفتهام یا نه؟ آیا من هم کمک میکنم یا نه؟ ما هرچه به همدیگر کمک کنیم قدرتمان بیشتر است. پس باید همه در دست هم بگذاریم و این شعبه را به پیشرفت برسانیم. برای پیشرفت کردن ما باید بتوانیم آموزشها را بهموقع و سروقت خودش انجام بدهیم تا اثرگذار باشد.
برایتان آرزوی موفقیت میکنم.
سپس آقا مرتضی ایجنت شعبه در جایگاه قرار گرفتند:
خلاصه سخنان آقا مرتضی:
خیلی خوشحالم که در خدمت شما عزیزان هستم. خوشحالم که دیدهبان محترم آقا کامران عزیز در جمع ما حضور پیدا کردند و جلسهی خیلی خوب و پرانرژیای را برای ما برگزار کردند. هر موقع هرکدام از بزرگان به شعبهی ما میآیند، شعبه حس خیلی خاصی پیدا میکند و بعد از همیشه تبعات خیلی خوبی برای دوستان شعبه، کمک راهنماها و عزیزانی که در شعبه هستند بوجود میآید. چهارده ماه خدمتم خیلی زود گذشت. انشاالله که مفید و تأثیرگذار بوده باشم و در مسیر کنگره حرکت کرده باشم. اگر کاری یا عملی انجام دادهام که موجب تکدر خاطر عزیزی شده از همینجا عذرخواهی میکنم و انشا الله در دوره جدید، بهتر، مفیدتر و کنگرهایتر عمل بکنم که انشا الله شعبه از در مسیر پیشرفت حرکت خود را ادامه دهد.
خلاصه سخان آقا کامران در باب پیمان ایجنت:
اگر قرار است که بتوانیم در مسیر اهداف کنگره قدم برداریم، باید حتماً مطیع قوانین باشیم. قوانین کنگره همه در جهت خیر و صلاح شماست؛ یعنی اگر کسی فکر میکند که قانونی سختگیرانه است و یا ممکن است کسی را به مشکل بیاندازد، کاملاً اشتباه میکند. سالهای سال روی این قوانین کارشده است و بعضاً تعدادی از آنها بازنگری شده است و مطمئن باشید که خود جناب مهندس و شورای دیدهبانان دقتشان روی این قوانین خیلی بیشتر از شمایی است که تازه وارد کنگره شدهاید. ما اگر هدفمان غیر از رهایی انسان چیز دیگری باشد، باید مطمئن باشیم که دیر یا زود هیچ اثری از ما نمیماند و اگر سودای دیگری در سر داشته باشیم، باید مطمئن باشیم همان کسی که این جایگاه را به ما داده است، جایگاهمان را از ما پس میگیرید. پس این جایگاه چیزی نیست جز برای خیر رساندن به انسانها. اگر در شعب یک سیستمی اینچنینی ایجادشده است، سیستمی که در شعب کنگره وجود دارد در هیچ جای دنیا وجود ندارد و دوستان جناب مهندس که در خارج از کشور هستند، از این سیستم تعجب کردند و این چیزی نیست جز علمی که در کنگره بوجود آمده و ساختاری که جناب مهندس برای ادارهی این سیستم تعریف کرده است. بر همهی ما واجب است که مطیع این قوانین باشیم. ایجنت در شعبه یعنی بزرگتر شعبه و حرف اول را در شعبه، ایجنت شعبه میزند و مطمئن باشید که ایجنت هیچوقت حرفی نمیزند که خارج از چهارچوبی باشد که شورای دیدهبانان برای او طراحی کردهاند. در شعب هیچچیز سلیقهای نیست و مطمئن باشید هر قانونی که در این شعبه اجرا میشود در اصفهان شهرکرد و قزوین و شعب دیگر هم اجرا میشود. لازمه که به ایجنت احترام گذاشته شود و بهعنوان یک بزرگتر از او حرفشنوی داشته باشیم و فرقی نمیکند در چه جایگاهی قرار داشته باشیم. حرف ایجنت، حرف دیدهبانان و حرف جناب مهندس است. شعبی که با ایجنتشان بهصورت تیم عمل کردند، خیلی زود به اهدافشان رسیدند. اگر فقط بخواهیم که ایجنت و مرزبان برای ما کار انجام دهند، مطمئن باشید که تا بیست سال آینده هم شعبهای برای خودتان نخواهید داشت. اینزمانی محقق میشود که همهی شما در راستا و یکجهت تفکر کنید و حرکت کنید.
من یادمه جناب مهندس که سال ۸۷ به اصفهان تشریف آوردند، آن زمان یک جملهی کلیدی به ما گفتند: اگر قرار است که شما از خودتان مکان داشته باشید باید امروز این تفکر را در ذهن خودتان بکارید و در جهت آن تلاش کنید؛ یعنی اندیشهی خالی هم هیچ فایدهای ندارد و اسمش رؤیا و توهم است. برای تحقق این موضوع باید همه باهم حرکت کنند، بر ای مثال در جشن گلریزان، درختکاری و... .
ما باید بتوانیم قدرت درمان کنگره را نشان بدهیم و نمود بیرونی این قدرت، همین حرمتهایی است که در روز درختکاری و در همایشها انجام میشود. ما بهعنوان یک شخص کنگرهای باید بتوانیم دیسیپلین و اخلاق کنگرهای را به مسئولین نشان بدهیم و به آنها نشان بدهیم که درمان واقعی یعنی چه. ما در کنگره مثل دوی امدادی هستیم که اگر هرکدام از ما در این دو کمکاری بکنیم، تیم میبازد. اگر کسی کمکاری کند، نفر بعدی باید کمکاری قبلی را جبران نماید و تلاشش باید مضاعف شود؛ اما اگر درست عمل بکنیم میتوانیم در زمان مناسب جایگاه را به نفر بعدی بدهیم. از آقای بیات خیلی تشکر میکنم، تلاش خودشان را کردند و بعدازآن آقا مرتضی در این جایگاه قرار گرفتند و مطمئناً نفری بعدی یکی از شماها خواهید بود. باید بدانیم که پیمان چیز کمی نیست و نباید آن را شوخی گرفت. همین دفترچهی کوچکی که پیش شماست و راهنماهایتان برایتان در آن پیام و برنامه مینویسند، همین برای شما یک پیمان است. این دفترچه همان عهد و پیمانی است که باخدا بستید و باید پلههای ۲۱ روزه را طبق آن پیمان بگرانید. اگر روی این عهد و پیمان هستید قطعاً به درمان و نتیجه درست میرسید. من خدا قوت میگم به آقا مرتضی عزیز و برای ایشان آرزوی موفقیت میکنم.
مراسم پیمان و اهدای شال اجرا شد:
نگارش:آقا بهزاد،آقا سهراب
عکاس:آقا سهراب
تهیه و تنظیم:مسافر محمدسعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
2807