English Version
English

گفتگو با خانم شانی دژاکام؛ نمایندگی پرستار همسفران

گفتگو با خانم شانی دژاکام؛ نمایندگی پرستار همسفران
لطفاً خودتان را معرفی کنید؟

 شانی دژاکام هستم

تا الان در چه جایگاهی خدمت کرده‌اید؟

در همه جایگاه‌ها از کوچک تا بزرگ و الان هم در جایگاه کمک راهنمایی و کار رسانه‌ای آکادمی خدمت می‌کنم.

کدام وادی برای شما کاربردی بوده است؟

همه وادی‌ها، چون وادی‌ها یک سیکل به هم وابسته است

چقدر داشتن هم‌سفر برای مسافر الزامی است؟

داشتن هم‌سفر برای مسافر واقعاً حیاتی است. کسانی هستند که مسافرند و هم‌سفر ندارند؛ آن‌هایی که اصلاً خانواده‌ای ندارند، ماجرایشان جداست؛ اما آن‌هایی که خانواده دارند، تجربه ثابت کرده که در ادامه خانواده‌هایشان دچار مشکل می‌شوند؛ چون به‌قدری مسافران تغییر می‌کنند که این تضاد کاملاً مشهود است. به همین دلیل به مشکل می‌خورند.

چرا ابتدا باید فرمان‌بردار خوبی باشیم تا بتوانیم فرمانده خوبی باشیم؟

به دلیل اینکه ما از صفر شروع می‌کنیم. زمانی که در حال شستن سرویس‌های بهداشتی هستیم تقریباً در درجه صفر خدمتی هستیم یا زمانی که نان و پنیر می‌خریم برای پلاتو تئاتر. تقریباً تمام حس‌ها و جایگاه‌های مختلف را لمس می‌کنیم و در حقیقت تمام شخصیت‌ها در درون ما از ابتدا در حال شکل‌گیری است. از همین (خانم) شانی شروع کنیم برفرض اگر که ۵ گرم تریاک می‌خورده و حالا شده 4 گرم، آن ۵ گرم یک شخصیت است و ۴ گرم یک شخصیت دیگر. زمانی که چای می‌دهد و یا زمانی که وارد لژیون می‌شود نیز یک شخصیت را در حال تجربه کردن است. این جایگاه‌ها به معنی شکل گرفتن ساختارهای آن شخصیت است. البته این ظاهر قضیه است و از درون پر از استرس است که حالا چای نریزد، بعد از شستن سرویس بهداشتی لباسم مرتب و منظم باشد، به‌موقع در جلسه حضورداشته باشم و ... که در هرکدام از این‌ها دائماً در حال تغییر کردن است؛ بنابراین زمانی که به فرماندهی می‌رسد و نشانی داده می‌شود که فرمانده است، دیگر تفکرش تغییر نموده و آدمی را که سرویس بهداشتی می‌شوید خفیف نمی‌داند، چون می‌داند که همان آدم به‌اندازه خودش و جایگاه خودش چقدر می‌تواند در سپاهی که آن فراهم می‌کند، تأثیرگذار باشد. کماکان که سپاه الآن و فرماندهی‌اش ازآنجا شکل‌گرفته است؛ اما کسی که فقط به‌صورت موروثی به آن جایگاه می‌رسد این نوع رفتار را ندارد.

اینکه فلان شخصیت هستیم، بچه فلان شخص هستید، پس می‌توانی فرمانده خوبی باشید اشتباه است. من همیشه یادآوری می‌کنم که نگویید فرزند آقای مهندس است. دختر و پسر آقای مهندس هستیم ولی همیشه آخر خط بودیم؛ به‌قول‌معروف موهای امین ریخت و سفید شد و یا احترامی که مامان دارد، به خاطر اینکه خانم آقای مهندس است نیست، یا خانم کماندار موهایشان سفید شد یا خانم شانی یک‌جور دیگر ... مسئله این نیست که چه کسی بیشتر عذاب کشیده است، مسئله این است که شما در این جایگاه باید خدمت کنید حالا این جایگاه هر بخشی می‌تواند باشد و این ارتباطی به دختر یا پسر چه شخصی هستید ندارد و اینجاست که ماهیت شکل می‌گیرد و تو ظرفت گسترش پیدا می‌کند. حالا این قضیه می‌تواند در تمام خانواده هم صادق باشد. فرض کنید پدری کارخانه‌دار است و می‌خواهد فرزندش را طوری تربیت کند که جانشین او شود. قطعاً باید فرزند تلاش کند و موانع را با رنج و سختی کنار بزند تا به آن جایگاه برسد در غیر این صورت کارخانه را نابود خواهد کرد.

بهترین درسی که از کنگره آموختید، چه بود؟

وقتی پدر بنیان است، ما هم به تبعیت از او در کنارش بودیم؛ و اینکه من با هیچ شخص دیگری فرق ندارم و در کل هیچ شخصی با شخصی دیگر فرق ندارد. منظورم را حتماً می‌فهمید که در جوهره وجودی هیچ تفاوتی وجود ندارد.

شما درزمینهٔ تئاتر فعالیت دارید؟ لطفاتوضیح بدهید

من عاشق تئاتر بودم. ادامه تحصیل دادم، مدرک کارگردانی گرفتم و ۷ سال است که فارغ‌التحصیل شدم. قصد ادامه تحصیل نداشتم تا موقعی که پدرم گفتند که باید تحصیل را ادامه بدهی به دنبال سینما و مستندسازی رفتم. کلاً به سمت هنر رفتم و باورم این بود که تصویر می‌تواند از یک کتاب هم گویاتر باشد. مباحثی در کنگره و نوشتارها وجود دارد که قابل‌بیان نیست و فقط تصویر می‌تواند جای آن را پر کند؛ و آن تصاویر، تصاویر گران‌بهایی است که ما برای رسیدن به آن فناوری، تکنولوژی و خیلی چیزهای دیگر را نیاز داریم که شاید روزی در ایران توانش به وجود آید. ولی در تئاتر این‌گونه نیست. ان‌شاءالله عزم را جزم کرده‌ایم که تئاتر ادموند و هلیا را از تابستان پیشرو آغاز کنیم

کلیپ های ساخته‌شده در کنگره، چه حسی را در شما ایجاد می‌کند؟

واقعیت بالعکس اتفاق افتاده و بیشتر از آنچه که کلیپ‌ها در من حس به وجود بیاورند حس‌ها بودند که این کلیپ‌ها را به وجود آوردند ‌. در حال حاضر مدت زیادی است که کلیپ یا برنامه جدیدی منتشر نکردم، درصورتی‌که ساختم و برنامه دستم است، اما فعلاً متوقف کردیم و تمام تمرکز را در اینستاگرام گذاشتیم تا پربارتر شود. درواقع به نظر من اینستاگرام شخصیت ما را در دنیای مجازی به خارج از مرزها می‌فرستد.

نیروی متخصص کم داریم. خودم هستم و دو تا از بچه‌های لژیون. در ضمن هنوز اعلام نکرده‌ایم که بچه‌ها حمایت کنند و در حال حاضر 1700 نفر بیشتر دنبال کننده در صفحه نداریم. همه کارها نیز ترجمه‌شده در صفحه قرار می‌گیرد.

چگونه به فکر ساختن این کلیپ‌ها افتادید و چند سال است که شروع کرده‌اید؟

 از سال ۹۳ به این نتیجه رسیدم. پروسه تدوین، پروسه دشواری بود. سال ۹۳ اطلاعات من در این حد بود که وقتی به فروشگاه می‌رفتم، می‌گفتم باکس تدوین می‌خواهم و همه می‌گفتند که باکس تدوین چه چیزی هست؟ حتی اطلاعات چندانی در مورد ابزار این حرفه را هم نداشتم و آموزش در این حرفه برایم سخت بود. به‌هرحال شروع کردم و تنها دلیل حرکت من در رشته هنر این بوده که بتوانم چیزی که قابل‌بیان است را به تصویر بکشم. این کار نیاز به انسجام و کار تیمی دارد و در این حیطه خیلی‌ها از بیرون آمدند برنامه بسازند، کار بکنند، حتی از درون خودمان، اما می‌خواهند بیایند بلافاصله برنامه بسازند و از شبکه پخش کنند که ممانعت هم نیست و همیشه راه برایشان باز است اما باید صبور و متکی به کار تیمی بود.

آیا به نظر شما این کلیپ‌ها درروند درمان مسافران و بهبود حال و هوای هم‌سفران تأثیر داشته است؟

 از زمان منتشر شدن آن‌ها در سایت، ۷۰۰ هزار نفر بازدیدکننده داشتیم که برای سایت آمار کمی نیست و این آمار باعث خوشحالی من شد. بعضی‌اوقات می‌بینم که مستندات خیلی پیشرفت داشته است البته بماند افرادی اعتقاد داشتند که این کار بی‌کیفیت است و ارزش چندانی ندارد ولی من به آن اعتقاد راسخ دارم که و انشا الله به‌صورت زیرنویس و اینستاگرام در همه جای دنیا پخش خواهد شد.

برای رسیدن به جایگاه کمک راهنمایی، شما چه پیشنهادی به هم‌سفران می‌دهید؟

برای کسی که می‌خواهد به این جایگاه برسد، باید اول زخم‌های خانواده خودش را درمان کند. به فرض فردی می‌خواهد راهنما شود اما در مورد آن با همسرش دعوا داشته باشد، فایده‌ای ندارد. بعضی‌ها می‌گویند خانم شانی طرفدار آقایان است ولی واقعاً این‌طور نیست. من می‌گویم زمانی که یک خانم، آقایی را به‌عنوان همسر انتخاب و با او زندگی می‌کند، انتخاب خودش است و آن زن می‌تواند آن مرد را آرام کند و اجازه‌اش را بگیرد و کنگره بیاید و کمک راهنما هم بشود؛ اما یک خانمی می‌آید و می‌گوید شوهرم اجازه نمی‌دهد، حتماً یک جای کار تو کم است، حتماً شوهرت احساس کمبود انرژی می‌کند و می‌ترسد که تو را از دست بدهد. حالا شوهرش هر طور مصرف‌کننده که می‌خواهد باشد؛ اما اگر سفر دومی باشد امکانش بسیار کم است که بخواهد هم‌سفرش کنگره نرود. چون حال خوب همسرش باعث حال خوب خودش می‌شود. درهرصورت موافقت همسر ازنظر من ضروری است.

در پایان اگر صحبتی دارید، بفرمایید

ان‌شاءالله یک برنامه رادیویی است که در سال جدید منتظرش باشید و امیدوارم بچه‌ها در این شعبه بیشتر مشارکت کنند. دوست دارم هم‌سفرها و خانواده‌هایشان در برنامه رادیویی شرکت کنند و برای هماهنگی آن معمولاً آقای مازیار اعرابی را معرفی می‌کنم که از بچه‌های کنگره است. الآن هم برنامه‌های تلویزیونی را یک سال است که ستاد مسدود کرده یعنی به‌هیچ‌عنوان فرد رهاشده حق ورود به هیچ برنامه تلویزیونی را ندارد و الآن روی برنامه رادیویی هستیم و اینکه انشا الله خانواده‌ها و بچه‌ها شرکت کنند و پیامشان را انتقال بدهند... 

 

باتشکرازشما که در این گفتگو شرکت کردید

تصویرگر:هم‌سفر زری

تهیه وتنطیم گزارش: همسفرحمیده

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .