English Version
English

رسیدن به مقصد با بهترین وضعیت

رسیدن به مقصد با بهترین وضعیت

سلام دوستان زهره هستم یک هم‌سفر؛

در کتاب عشق چهارده وادی وجود دارد که برای رسیدن به خود، یادگیری آن‌ها الزامی است. از وادی یکم تا چهارم بر روی تفکر متمرکز می‌شویم و در وادی پنجم باید افکار و اندیشه‌هایمان را از قوه به فعل درآوریم و کاربردی کنیم، در وادی ششم عقل را به‌عنوان یک فرمانروای عادل به رسمیت می‌شناسیم. وادی هفتم مبحث روی پیدا کردن راه درست است و اینکه ما از این راه درست چه برداشتی می‌کنیم. درست است که عقل فرمانروای مطلق است ولی باید تعقل کرد تا راه به ما نشان داده شود. چه‌بسا افراد زیادی بوده و هستند که راه را پیدا نکردند و سر از مسلخ درآوردند وزندگی آن‌ها متلاشی شد، یک‌راه ما را به مسلخ می‌برد و یک‌راه ما را به مرغزار می‌رساند. در مسیر زندگی ممکن است یک دوستی ما را به نابودی و بدبختی بکشاند و یک دوستی باعث سعادت و کامیابی ما در زندگی شود.

پیدا کردن راه درست و صحیح در زندگی ما اهمیت فراوانی دارد به‌عنوان‌مثال فردی که قصد لاغری دارد از شیشه استفاده می‌کند که این راه او را به نابودی می‌کشاند و بدترین راه برای رسیدن به هدفش هست. در زندگی برای هر کاری هزاران راه وجود دارد و ما مختار هستیم که انتخاب کنیم. انتخاب دوست، انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب شغل، انتخاب همسر و ... پیدا کردن راه درست در زندگی اهمیت زیادی دارد. در این وادی می‌گوییم رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌کنیم. همیشه انسان بر سر دوراهی قرار می‌گیرد و اگر اشتباه انتخاب کند تا آخر اشتباه می‌رود و اگر راه درست را انتخاب کند قطعاً به بالاترین موفقیت‌ها دست پیدا خواهد کرد. برای رسیدن به راه درست باید تفکر و اندیشه کرد، برای حل هر مشکلی باید راه چاره و کلید آن را پیدا کنیم. هر قفلی با کلید مخصوص به خودش بازخواهد شد و هر مشکلی هم با راه و روش خاص خودش حل خواهد شد. همیشه فقط سازان زیادند ولی کلیدسازان اندک هستند.

انسان‌ها در حالت کلی به دو گروه تقسیم می‌شوند گروه کم‌خردان و گروه خردمندان. نشانه کم‌خردی این است که اول حرف می‌زنیم و بعد فکر می‌کنیم، وقتی به مشکل برمی‌خوریم تازه دنبال راه‌حل می‌گردیم درنتیجه همیشه برای خودمان و دیگران مشکل درست می‌کنیم و مدام در حال عذرخواهی از دیگران هستیم می‌گوییم نفهمیدم، تقصیر من نبود، معذرت می‌خواهم و ... انسان کم‌خرد همیشه دنبال کوتاه‌ترین راه است و دوست دارد راحت و آسان به هر چیزی برسد و زیاد تلاش نمی‌کند. گروه خردمندان همیشه قبل از حرف زدن فکر می‌کنند؛ چون می‌دانند سخن گفتن به‌نوعی تعیین مسیر است آن‌ها در هر مورد هر کاری اول با تفکر همه جوانب را می‌سنجند و سود و زیان آن را محاسبه می‌کنند سپس اقدام و عمل می‌کنند. این افراد به گنج درون خودشان اعتقاددارند و می‌دانند باید آن را کشف کنند. آن‌ها می‌دانند خوش‌خیالی هست اگر فکر کنند کسانی هستند که انرژی‌های ناشناخته را مجانی و رایگان در اختیارشان قرار می‌دهند. به اعتقاد خردمندان از ناشناخته‌های مرموز کمک گرفتن مثل پنیر است در تله‌موش و باعث می‌شود شخص با دستان خودش درب خانه یا شهر وجودی خودش را باز کند و به انواع انرژی‌های مثبت و منفی اجازه ورود به کالبد خود را بدهد او می‌داند این باعث تخریب و ویرانی‌اش می‌شود.

افراد خردمند برای یافتن هر راهی اول تفکر و بررسی می‌کنند تا راه درست را بیابند و به مقصد نهایی که همانا صلح، آرامش، آسایش، درستی و محبت است برسند. یکی از نشانه‌های راه درست رسیدن به هدف و مقصد نهایی با وضعیت مناسب است. در طول زندگی اتفاقاتی برای ما می‌افتد و گویی راه‌هایی را جلوی پای ما باز می‌کند تا ما را به مقصد برساند در اینجا باید با تفکر و اندیشه ژرف پیرامون مسائل و اتفاقات همه‌ی جوانب را در نظر بگیریم تا این راهی که برای ما بازشده است ما را به صلح و آرامش برساند. اگر تصمیمات عجولانه و غیرمنطقی بگیریم ما به نقطه‌ای می‌رسیم که جز طوفان و زمین‌لرزه و گردوغبار برایمان هیچ ارمغانی ندارد؛ بنابراین عکس‌العمل ما باید واقعی، صبورانه منطقی و متفکرانه باشد. در آخر آرزومندم همه ما بتوانیم از راه و مسیر درست بهترین و باارزش‌ترین چیزها را برداشت کنیم.

نویسنده: همسفر زهره (لژیون دوم)

نمایندگی: همسفران شهرری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .