English Version
English

وظایف رهجو و راهنما

وظایف رهجو و راهنما

یکسری لغات را به ما می‌گویند و ما می‌توانیم از خود لغت معنی آن را درک کنیم. راهنما راه را نشان می‌دهد. اطلاعات و تجربهٔ درست را در اختیار رهجو می‌گذارد. رهجو (جوینده راه) مانند دانشجو و دانش‌آموز و ...هرکدام به دنبال آموزش هستند.

مسیری که راهنما و رهجو در حال حرکت هستند، کمک خواستن رهجو است که در تاریکی‌های زندگی خود گرفتار است و قادر نیست از آن اصول عدول کند و حتی پیش‌بینی کند و بفهمد. برای همین، رابطهٔ بین راهنما و رهجو کاملاً صادقانه و بدون حاشیه است و متمرکزشده روی حل مشکل فردی که گرفتار در دام اعتیاد شده. آن‌ها روابطی که با بیماران خوددارند قادر نیستند به‌تنهایی مشکلات خود را حل کنند.

در کنگره همه جور امکانات ورزشی و هنری وجود دارد تا توسط آن‌ها راهنما بتواند به یک رهجوی گرفتارشده در تاریکی‌ها کمک‌های شایانی بکند. در کنگره راهنما کسی است که تمام مراحل و کوچه‌پس‌کوچه‌های زندگی را گذرانده و با کمک خداوند و ابداع روش دی اس تی و شربت اوتی و بسیاری از مسائل که در پروسهٔ طولانی‌مدت بوده توانسته است به رهایی برسد؛ اما رهجو کسی است که هنوز ته چاه ایستاده و نیازمند کمک است و می‌خواهد یک نفر دست او را بگیرد و آن شخص کسی نیست جز راهنما. رهجو باید کاملاً تابع راهنما و فرمان‌بردار دستورات او باشد؛ زیرا راهنما رنج‌کشیده است و مسیری را پیموده که در آن مسیر به دانایی رسیده. این دانایی خیلی بالاتر از دانش‌هایی است که در کتاب‌ها می‌خوانیم که آن‌ها دانایی نیست.

آن دانایی چیست؟ دانایی آن است که ما در عمل بتوانیم یک فرد را نجات بدهیم و در او تحولی به وجود بیاوریم. درجایی باید رهجو باشیم. رهجو هم می‌تواند موفق شود و یک روز تبدیل به راهنما شود. رهجو باید آموزش‌ها را خوب یاد بگیرد و در زندگی اجرا نماید. راهنما هم با تمام وجود زحمت می‌کشد به همین دلیل است که کار به زیبایی انجام می‌گیرد؛ زیرا چاشنی مهمی بنام محبت و عشق در این مسیر استفاده می‌گردد. وظایف رهجو این است که با تمام وجود فرمان‌های راهنما را اجرا نماید. اگر به این شکل باشد درمان اعتیاد برایش آسان می‌شود، در غیر این صورت در تاریکی‌ها غوطه‌ور خواهد شد.

یک رهجو یا یک تازه‌وارد وقتی‌که وارد کنگره می‌شود بعد از سه جلسه مشاوره، کمک راهنما انتخاب می‌کند و راهنما فقط راه را نشان می‌دهد. درمانگر خود رهجو است که بستگی به نحوهٔ آموزش گرفتنش دارد؛ و یا چقدر خدمت می‌کند و از جهان‌بینی استفاده می‌کند. نه این‌که هر کاری را خودش دوست یا ندارد را انجام بدهد. این وظایف چیست؟ شروع آن تازه‌وارد تابع قوانین کنگره و تسلیم راهنما شدن است که اگر چنین نباشد نمی‌تواند آموزش بگیرد و به مسافرش و خودش کمک کند. سر ساعت معین در جلسه و به‌موقع در لژیون حاضر باشد. اعتراضی روی صحبت راهنما نداشته باشد. تسلیم در مقابل آموزش‌ها باشد. راهنما انگشت اشاره است و راهنمای راه درست است.

رهجو جویندهٔ راه و خروج از ترس‌ها، حقارت‌ها، نفرت، ظلمت و از تاریکی به نور رسیدن است. باید راه را پیدا کند و بداند کنگره هدف نیست یک‌راه است و باید به دنبالش برود. ابزار و وسیله را باید خودش مهیا کند. رهجو باید مثل ققنوس پرهایش را آن‌قدر به هم بزند تا آتش بگیرد و از خاکسترش ققنوس دیگری پدید آید.

رهجو پنج پارامتر را باید اجرا کند. (1) خواسته داشته باشد، با جبر و ترس نباشد. (2) باید فرمان‌برداری خوب باشد. (3) نظم و انضباط نسبت به خودش، کنگره و حرمت‌ها داشته باشد. (4) در حیطه دارو و درمان خود صداقت داشته باشد. (5) کوشش و تلاش رهجو مهم است و سپاسگزار راهنما باشد و برای رسیدن به هدف دنبال راه درست و صراط مستقیم باشد؛ مانند همان جاده‌ای که اگر مبدأ و مقصد راندانیم مسیر طولانی می‌شود. گاهی اوقات هم دورتر می‌شود و شاید هم دوباره گم شویم و به هدف نرسیم و راه‌ها بن‌بست و ناپیدا شود.

یک رهجوی موفق باید ساعت خودش را با ساعت کنگره میزان کند. درست حرکت کندو مطیع راهنمایش باشد. مطیع کلام او و فرمان‌برداری خوب و قانونمند باشد و در مسیر نور حرکت کند، چون راهنما کلیدی است برای باز کردن قفل‌ها و گره‌ها. پیوند محبت و عشق خالصانه راهنما در دل رهجو هرگز از ذهن و دیده‌اش پاک نخواهد شد. این پیوند محبت است که ما را به استادانمان وصل نموده و در جریان است و بین همهٔ مسافران و هم‌سفران ادامه دارد. این راهنماست که رهجویان را تبدیل به استاد می‌کند و استاد هم تربیت می‌کند.

هر جا که نور و صوت و حس باشد آنجا مکان مقدس و ارزشمند است. علم در آن مکان جا ریست. کنگره درختی است گران‌بها و ارزشمند که ریشه و تنهٔ آن بنیان کنگره است. شاخه‌ها و برگ‌هایش راهنماها و میوه‌های آن رها یافتگان‌اند که از بند اعتیاد آزاد و رهاشده‌اند و در جمع به تکامل و تعادل رسیده‌اند. میوهٔ مرغوب ریشهٔ با اصل آن است و با توجه به ریشه، ساقه، شاخه و برگ، میوهٔ خوب هم به وجود می‌آید. رهجو باید سپاسگزار این سیستم الهی باشد.

فرمان‌ها این سیستم الهی بوده که کنگره از آن الگوبرداری شده و ساختارش رسالتی است که توسط انسانی فرهیخته بنام جناب مهندس دژاکام به وجود آمده. پس سعی کنیم از یک جرقه و یک نقطه در این مکان به اقیانوس ملحق شویم. از نور کوچک تبدیل به خورشید کوچک شویم تا بتوانیم از نور علم و دانش این مکان به دیگران بتابانیم. شمع روشنی باشیم تا بتوانیم بقیهٔ شمع‌ها را روشن کنیم. بهترین کاری که می‌توانیم انجام بدهیم انتخاب باقی ماندن در روشنایی‌هاست.

فروردین سال 80 استاد رعد، کسانی که دیگران را به‌عنوان حیات درس گرفته‌اند و آموزش‌دیده‌اند از این نسخه‌پیچی‌ها عاجز هستند و حالا که می‌خواهند بیایند به مسافرها بگویند عاجز هستند. فقط شما هستی که اجرا کردید آری، کسی بنام آقای دژاکام می‌آید و آن رسالت را برای خودش گرفته و استفاده کرده و ادامه داد به دیگران و در ادامه باید تداوم دار باشد.

 

نویسنده: همسفر صدیقه آتش‌بار
نگارنده: همسفر اشرف

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .