English Version
English

مشارکت مکتوب؛ فرمان عقل

مشارکت مکتوب؛ فرمان عقل

هم‌سفر فریده از لژیون شماره 2
در مورد دستور جلسه باید بگویم که در وادی‌های اول تا سوم یاد گرفتیم که باید برای رسیدن به خواسته‌های معقول خود تفکر کنیم و در وادی پنجم به این نتیجه رسیدیم که تفکر تنها راه‌حل نیست بلکه توأم با حرکت می‌تواند ما را به نتیجه دلخواه برساند؛ و اما در وادی ششم ما یاد می‌گیریم که فرمان عقل خود را به رسمیت بشناسیم و با نفس اماره خود مبارزه کنیم. در قران داریم کن‌فیکون یعنی همان شو شود.
بنابراین اگر به‌فرمان عقل خود گوش دهیم و هر کار معقولی را در زمان مناسب خود انجام دهیم. این همان شو شود است.
من از وادی ششم آموختم که هر مشکلی که برای ما پیش‌آمده به خاطر تفکرات خودمان بوده و این آموزش‌ها به من کمک کرد تا بتوانم آن‌ها را در زندگی خودم پیاده کنم؛ و اکنون به لطف خداوند موفق شدم که مسافرم را به کنگره بیاورم البته این را مدیون دعاهای شما هم‌سفران می‌دانم. بازهم نیازمند دعاهای شما هستم. از این‌که به من فرصت مشارکت دادید بی‌نهایت ممنون هستم.

هم‌سفر ثریا، از لژیون شماره 8
دستور جلسه؛ وادی ششم، حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا کنیم،
بیشتر آدم‌ها از تنها چیزی که گلایه ندارند عقل است بلکه ادعای عاقل بودن هم دارند، بله درست است قدرت مطلق به تمام مخلوقات خود این نعمت را عطا فرموده، اما نکته در اینجاست که من چه مقدار و چه زمانی به صدای عقل گوش می‌دهم و از آن استفاده می‌کنم و هنر این است که صدای عقل و امر نفس اماره را اشتباه نگیرم، زمانی که مسافرم باحالی خراب در اثر استفاده مواد مخدر را می‌بینم عقل می‌گوید صبر کن برای حفظ زندگی‌ات تلاش کن، گذشت داشته باش، سختی‌ها را باجان و دل بپذیر و نفس می‌گوید دعوایی راه بینداز تا دیگر جرئت نکند از این شکرها بخورد، اصلاً طلاق بگیر و...حواسمان باشد این دو را باهم اشتباه نگیریم، چون عقل آرام و یک‌بار می‌گوید، اما نفس تکرار می‌کند جوری که عقل را با داده‌های غلط به‌اشتباه می‌اندازد، اما چطور عقل را به‌فرمان دهی برسانیم، از کارهای کوچک مثل مسواک زدن، به‌وقت خوابیدن، درست غذا خوردن، از همین‌ها که شروع شود پیوندی بین عقل و نفس ایجاد می‌شود و عقل کمتر دچار اشتباه می‌شود و فرمان‌های درستی صادر می‌کند تا به یاری خدا و تمام کنگره‌ای‌ها به‌فرمان عقل برسیم، تجربه خود من در فرمان عقل بیشتر از روی احساسات بود البته ضربه‌هایی هم می‌خوردم ولی چون نیت خوبی داشتم ضربه‌ها یک‌جورهایی به خیر می‌گذشتند، شکر خدا بعد از آموزش‌ها در کنگره تفاوت احساس و عقل را آموختم چون نیروهای منفی از در احساسات من وارده شده بودند، البته خیلی با خودم کاردارم تا به آن عقلی که در قرآن هم یادشده برسم، ولی به همین مقدار هم شکر می‌کنم و از جناب مهندس، استاد امین عزیزم کمال تشکر رادارم.

هم‌سفر فریده از لژیون شماره 6
دستور جلسه وادی ششم و تأثیر آن روی من
انسان‌ها خواسته‌های زیادی دارند٬
کار عقل این است که برای انجام دادن و یا ندادن آن‌ها حکم صادر کند و در مقابل عقل ٬ نفس با خواسته‌هایش وجود دارد که اکثراً نا‌معقول می‌باشند ٬ غالباً نفس برای رسیدن به اهدافِ خودش به هر کاری دست می‌زند ٬ مثلاً بالباس مبدل یا ظاهری زیبا پیش عقل می‌روند تا عقل حکمِ‌ اشتباه بدهد ٬ برای مثال ٬ همه‌ی‌ ما می‌دانیم پرخوری کار درستی نیست و برای سلامتی مضر است و از عاقبتِ آن اطلاع داریم ولی اینجا نفس اماره با جملات زیبا و اطلاعات نادرست باعث می‌شود عقل حکم اشتباهی صادر ‌کند ٬ و کم‌کم خوردن‌های بیش‌ازحد ٬ مشکلات زیادی را ایجاد می‌کند؛ بنابراین نفس امر کننده فرماندهی ما را در اختیار گرفته است.‌ اکنون برای حل این مسئله باید سعی کنیم به حرف‌هایی که در کنگره به ما گفته می‌شود گوش دهیم و با انجام همین فرمان‌ها ٬ کم‌کم به فرمان‌های بزرگ‌تر‌ می‌رسیم و می‌توانیم فرماندهی عقل را به دست بگیریم و به‌فرمان عقل نزدیک ‌شویم.
با سپاس و خدا قوت.

هم‌سفر رعنا از لژیون شماره 11

 آنچه از این وادی آموختم این بود که فهمیدم عقل یعنی چه؟ قبل‌ها فکر می‌کردم عقل و مغز یکی است اما با آموزش‌هایی که گرفتم فهمیدم که عقل جز صور پنهان است و حتی با مرگ هم از بین نمی‌رود و همیشه با من است. عقل یک پادشاه در جسم من است و یک دشمن قوی دارد به نام نفس اماره که فقط دستور می‌دهد من برای اینکه به شیطان درونم غلبه کنم باید آگاهی خودم را با آموزش‌هایی که در کنگره می‌گیرم بالا ببرم و به صدای عقلم گوش کنم و از نفس اماره پیروی نکنم به این شکل می‌توانم نفسم را تربیت کنم تا به‌فرمان عقل و نفس مطمئنه نزدیک شوم انشا الله

هم‌سفر عفت از لژیون شماره 7
حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا کنیم
به نام قدرت مطلق الله فرمانده کل جهان هستی
همان‌گونه که در آموزش‌های جهان‌بینی کنگره آموخته‌ایم، هر انسانی دارای نفس است که این نفس تعیین موجودیت می‌کند، نفس سه مرحله دارد اماره که در این مرحله از نفس همیشه شخص فقط طبق خواسته و غریزه
عمل می‌کند چه درست باشد چه نادرست در این مرحله عقل هیچ‌گونه دخالت و کارایی ندارد شخص مانند حیوان فقط به خواسته‌اش توجه دارد
مرحله دوم، مرحله نفس لوا مه است که در این مرحله شخص به درجه‌ای از تشخیص رسیده است که می‌تواند درست و نادرست بودن عمل را تشخیص دهد ولی چون به مرحله حق الیقین نرسیده با خود همیشه درگیر است که کدام کار را انجام دهد و با انجام کار نادرست دچار عذاب وجدان می‌شود,
اما مرحله سوم مرحله نفس مطمئنه است که در این مرحله انسان براثر آموزش و تجربه و تزکیه و پالایش به قدرت تشخیص بالایی دست‌یافته و درست یا نادرست بودن رفتارها و اعمال را به‌طورقطع می‌داند، در این مرحله شخص به‌فرمان عقل می‌رسد و کارهای خود را همیشه طبق فرمان عقل انجام می‌دهد
گاهی اوقات امکان دارد از خود سؤال کنیم همه انسان‌ها دارای عقل هستند، چرا عده‌ای تابع عقل عمل می‌کنند، اما عده‌ای دیگر نمی‌توانند تابع فرمان عقل باشند، یا چرا عقلشان درست فرمان نمی‌دهد، در اینجا مشخص می‌شود که شخص در چه مرحله از نفس قرار دارد، چون اگر شخص در مرحله پایین از نفس باشد قطعاً بیشتر تابع فرمان نفس عمل می‌کند و درنتیجه اشتباهات و مشکلاتش بیشتر خواهد بود،
همان‌گونه که میدانیم عقل اطلاعات خود را از طریق حس و آموزش می‌گیرد اگر اطلاعات درستی به آن داده شود قطعاً زمانی که از عقل راهکار می‌خواهیم درست راهنمایی می‌کند و فرمان می‌دهد، مانند رایانه عمل می‌کند اگر به رایانه در مورد هر موضوعی اطلاعات درست بدهیم زمانی که به آن منابع نیاز داریم درست همان را به ما ارائه می‌دهد، عقل نیز چنین است اشخاصی که عقلشان فرمان درست نمی‌دهد قطعاً آموزش‌ها و تجربیات درستی نداشته‌اند، یکی دیگر از دلایلی که باعث می‌شود عقل درست حکم نکند، وجود حس‌های خراب؛ و منفی است که براثر انجام کارهای ضد ارزشی در شخص به وجود میاید که این حس‌های منفی بروی عقل تأثیر منفی می‌گذارد.
همان‌گونه که میدانیم عقل مانند خورشیدی که بر تمام هستی می‌تابد عمل می‌کند، عقل نیز بر تمام جسم ما فرمانروایی می‌کند، زمانی ما می‌توانیم از نور بیشتری بهره ببریم که روزنه‌هایمان باز و بزرگ‌تر باشند جسم ما نیز چنین است زمانی می‌توانیم از نور عقل بهره ببریم و تابع فرمان عقل باشیم که درصدد تلاش برای کسب آموزش‌های درست و تغییر جهان‌بینی و دست یافتن به دیدگاه صحیح و تجربه و تزکیه و پالایش در خود باشیم
به امید روزی که همه انسان‌های جهان به مرحله فرمان‌بری از عقل برسند آمین

هم‌سفر نسرین از لژیون شماره 5
در مورد دستور جلسه وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده اجرا کنید) باید بگویم که تا قبل از ورود به کنگره فکر می‌کردم هر تصمیمی که می‌گیرم عاقلانه است و خیلی انسان عاقلی هستم اما بعد از ورود به کنگره فهمیدم کاملاً در اشتباه بودم و خیلی چیزها را نمی‌دانم و فهمیدم که عقل فرمانده بدن است و هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کند بلکه تحت تأثیر اطلاعاتی که به آن می‌رسد فرمان صادر می‌کند حال اگر این اطلاعات درست باشد فرمان درست صادر می‌شود و اگر نادرست باشد فرمان غلط صادر می‌شود، امیدوارم بتوانم با کاربردی کردن آموزش‌های کنگره و راهنمایی‌های راهنمای عزیزم، به‌فرمان عقل نزدیک شوم و تصمیم‌های درست بگیرم و اجرا کنم.
از جناب مهندس و خانواده‌ی محترمشان سپاس گذارم و خدا قوت به مسئولین سایت.

هم‌سفر زهره
حکم عقل را در قالب فرمانده به اجرا درآوردن
ما در پنج وادی قبلی چگونه تفکر کردن را یاد گرفتیم در این وادی به اجرا درآوردن آن دستور داده‌شده است. این مسئله همچون زمانی است که رود خروشان یک سد مقابلش هست و در جا می‌ماند آنچه اتفاق می‌افتد بی‌حرکتی و از بین رفتن انرژی است انسان وقتی اولین فرمان عقل که آهسته و آرام است را می‌گوید اگر گوش کنیم به‌مرورزمان صدایش قوی‌تر می‌شود اما در ابتدا کم‌رنگ و فقط یک‌بار است پس بهتر است خوب آموزش ببینیم تا بتوانیم عمل سالم را از غیرسالم به‌وسیله عقل تشخیص دهیم.

 

ارائه مطلب: هم‌سفر سونیا

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .