97/10/26
بیل عزیز
امیدوارم خوب باشید، من خوب هستم.
تحقیقات در مورد ماندگاری در درمان اعتیاد با روش DST و داروی OT که روی 500 نفر از اعضای کنگره 60 که بالای یک سال رهایی داشتند با موفقیت به پایان رسید و نتیجه تحقیقات، تائید دو استاد دانشگاه که ناظر بر اجرای پروژه بودند به پایان رسید و نتیجه آن به مرکز تحقیقات و پژوهشهای ستاد مبارزه با مواد مخدر که صاحب پروژه بود تحویل گردید که تصور میکنم نتیجه بایستی بسیار شگفتانگیز باشد و من منتظر هستم که نتایج توسط سازمان مربوطه بهزودی اعلام گردد.
در بیست سال گذشته تجربه من روی آقایان و خانمهای مصرفکننده مواد از 18 سال تا 85 سال بوده . در بین این افراد، حتی کسانی بودند که قلب باز عمل کرده بودن و یا انواع و اقسام بیماریهای مختلفی را با خود داشتند و کسانی هم بودند که سرطانهای مختلفی داشتند و درمان همه آنها با متد DST بهخوبی انجام میگرفت و هیچچیز نمیتوانست مانع درمان با روش DST با شربت OT گردد.
و همینطور بهصورت خاص روی خانمهای حامله و نوزادهای آنها و کودکان خردسال تا حدود 4 الی 5 سال تجربیات بسیار خوبی را کسب کردهام و بهخوبی قادر به درمان آنها با DST بودهایم.
نکته مهمی که در مقایسه اعتیاد بین حیوانات و انسان و خانمها و آقایان و نوزادان مطرح کردم خواستم این مطلب را بیان کنم که مهمترین موضوع تعیینکننده در درمان اعتیاد مواد مخدر طبیعی بدن موجودات است که جنس کاملاً حیاتی دارد و متأسفانه در جهان علمی و غیرعلمی امروز تنها چیزی را که در درمان اعتیاد در نظر نمیگیرند همین مواد مخدر طبیعی جسم انسان است که در اثر اعتیاد از تعادل خارج گردیده و در درمان بایستی به تعادل برسد . بااینوجود ما در درمان اعتیاد به روش DST و OT برای خانمها و آقایان بهصورت مشترک از یک پروتکل پیروی میکنیم. ولی در زمان حاملگی خانمها مقدار درصد کاهش مواد کمی متفاوت میشود و کاهش داروی OT با شیب ملایمتری انجام میگیرد.
در مورد اعتیاد کودکان و یا نوجوانان از 5 سال تا زیر 18 سال من تجربه چندانی ندارم و شاید تعداد افرادی که به درمان رسانیدهام از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر باشد ولی از نظر درمان سیستم X این افراد تصور میکنم تفاوت چندانی با افراد بزرگسال نداشته باشند.
موضوعی که سالها روی آن متمرکز بودم این بود که اعتیاد را میگفتند مولتی فاکتور است، دقیقاً مثل یک معادله ریاضی بود که دهها یا صدها مجهول دارد و نیک میدانیم که اینگونه معادلات هیچگاه قادر به حل شدن نمیباشند و این مسئله مثل این میماند که بخواهی فیلی را در یک فنجان جای بدهیم. بنابراین اعیاد را یک مثلث در نظر گرفتم که اضلاع آن را جسم روان و جهانبینی تشکیل میدادند و بر همین اندیشه معادله بهراحتی حل گردید . هر هزاران نفر به درمان قطعی اعتیاد رسیدند .و اکنون بگویم درمان اعتیاد در کنگره 60مثل آب خوردن آسان میباشد افرادیکه مایل به درمان باشند این کار خیلی بهراحتی انجام میگیرد، زیرا به قول خودتان این جاده که اکنون به یک بزرگراه تبدیلشده است کاملاً نشانهگذاری شده است. اگر بخواهم یک مقایسه بکنم تا موضوع روشن شود، باید بگویم که یک فرد در گروه NA بایستی 50 برابر یک عضو کنگره 60 برای پاکی خودش تلاش بکند و زحمت بکشد.
همانطوریکه گفتم مثلث ما شامل جسم، روان و جهانبینی بود که شما کاملاً با آن آشنا هستید در این سالهایی که گذشت موضوع جسم برای من کاملاً روشن بود که محور آن سیستم X بود و مسئله جهانبینی که مربوط به اندیشه یا نگرش و یا طرز فکر است را هم بهدرستی میدانستم که برای آن کتاب 14 وادی را به نگارش درآوردم. ولی موضوع روان برای من مثل جسم و جهانبینی کاملاً روشن نبود و در فضائی تاریک و روشن قرار داشت.و همیشه میگفتم که اگر جسم به تعادل برسد روان هم به تعادل خواهد رسید و همیشه به دنبال یک تعریف ساده و آسان برای روان میگشتم که موضوع را کاملاً بفهمم و لمس کنم درنهایت به این نتیجه رسیدم که روان یعنی خلقوخوی هر انسانی یا رفتار و کردار انسان در صور آشکار و پنهان . البته این موضوع و یا این تعریف ارزش آن را دارد که انسان ساعتها و یا روزها روی آن فکر کند . حال موضوعی که بسیار مهم و باارزش است این است که روان را چه چیزی میسازد ؟
که در حقیقت این موضوع میتواند شاهکلید درمان اعتیاد و همینطور شاهکلید درمان بیماریهای روانی باشد.
نتیجهای که من به آن رسیدم این است که روان از ازدواج فیزیولوژی جسم با جهانبینی به وجود میآید. به سخن دیگر یک ساق مثلث ما جسم است و ساق دیگر آن جهانبینی و قاعده مثلث روان را تشکیل میدهد.
یعنی یک فرد معتاد، بایستی سیستم X او ترمیم و بازسازی گردد که قطعاً احتیاج به مصالح با دارو داریم و همینطور طرز تفکر و نگرش او تغییر کند که احتیاج به جهانبینی داریم. ( برای مثال جهانبینی Na یا َAA همان 12 قدم میباشد)
بنابراین با این تفکر یا نگرش در حقیقت سه مجهول ما (جسم . روان . جهان بینی) تبدیل می گردد به جسم و جهانبینی؛ منظور من این است که در حقیقت ما روی جسم و جهانبینی مستقیماً کار میکنیم و اگر درست کارکنیم درنتیجه روان خودش، خودبهخود ترمیم میگردد.
یعنی هیچگاه نمیتوانیم مستقیم روی روان کارکنیم، چون روان مانند صدای یک ساز موسیقی است. که مثلاً یک نوازنده گیتار مینوازد، برای اینکه صدای دلپذیری را بشنویم هم باید گیتار کوک باشد و سالم باشد و هم نوازنده، توانایی نواختن را داشته باشد. به سخن دیگر برای رسیدن به یک روان متعادل هم باید فیزیولوژی و سیستم X سالم باشد و هم تفکرات و جهانبینی صاحب جسم.
به سخن آخر و به اعتقاد من کلیه درمانهای مختلف برای اعتیاد، اگر بخواهند فقط روی جسم کار کنند و یا فقط روی جهانبینی کار کنند روش آنها غلط و نادرست است و هرگز به درمان اعتیاد نخواهند رسید و به قطع مصرف میرسند، ولی به درمان و تعادل نمیرسند. زیرا کار کردن فقط روی جسم مثل کارکردن و ساختن گیتار است که بدون نوازنده است. و یا کارکردن فقط روی نوازنده آن هم با یک گیتار شکسته باسیمهای پاره است که تکالیف معلوم است.
روان = جسم + جهانبینی
دوست و برادر همیشگی شما در زمین و آسمان
حسین
Jan 16,2019
Dear Bill,
I hope you are fine, I am well.
The research on retention rate of the DST method with OT (was carried out on 500 individuals who were at the one year after treatment completion milestone) is done. Two supervisors of this research whom are respected university lecturers handed the results to the project owner which is drug control headquarters of Iran.
I am waiting on the results to be published however, I am certain that the results are going to be amazing.
During the past 20 years I had experience with men and women who were between 18 to 85 years old. Among them I have encountered with some who had chronic illnesses or they had heart surgery or even they had different types of cancer however, nothing could stop the process of the DST treatment.
I have also been able to cure pregnant women and their babies quite well with the DST method.
The reason why I spoke of the difference between animals, human and, men and women was to point out a very important issue:
The most important factor in addiction treatment is the natural opioids of the body and, unfortunately this prime factor has been neglected in addiction treatment programs. The natural opioids of body in drug abusers are out of balance and it must be fixed.
For pregnant women the doses deduction rate is a bit slower. I don’t have a profound experience with youngsters between 5 to 18 years old. However, I do believe “the repairing of the natural opioids law to achieve addiction treatment” is same for them.
It is said that addiction treatment has multi factors just like an equation which has ten unknowns and, we know well these equations can’t be solved. It is like placing an elephant into a cup!
Therefore, I have established a triangle (body, psyche, and worldview) for addiction treatment. That is why I was able to solve this equation and thousands reached true recovery.
Let me tell you that completing addiction treatment process is very easy within Congress 60.
This road to addiction treatment is like a highway now.
An individual in NA must try for his sobriety 50 times more than a Congress 60 member.
As I mentioned before and, you are well aware our addiction treatment is a triangle (body, psyche, and worldview).
The body or physiques was clear for me and the X theory speaks of it. I knew the worldview or notion aspect and, I wrote “14 valleys” to cover this section.
However, psyche was not very clear for me. I used to say if body reaches a balance then psyche would follow.
I was always looking for a simple definition for psyche and, eventually I learned that psyche is equal to mood or human behavior in both visible and invisible attributes.
We must reflect for hours on this definition. But a very important question is: what is creating psyche? And the answer to this question could be the key to addiction treatment and other psychological illnesses.
I have come to this conclusion:
Psyche is created of the combination of physiology and worldview.
To re-balance the X system of the body we need medicine and worldview (could be contents of NA or AA).
What I am saying is that in the process of rebalancing body and worldview, the psyche or mood will change.
In other words, we can never work directly on the psyche.
Psyche is like the sound of an instrument and if we are not hearing a lovely sound then we must fix the instrument as well as the player.
I believe all addiction treatment programs are wrong if they are focusing on one aspect only. If they are focused on body only or they are trying to change the worldview only they will not achieve addiction treatment. Perhaps they could achieve withdraw which is miles away from balance and what we are getting within Congress 60.
If we are to hear a lovely voice we need a well-made instrument as well as an experienced individual who knows exactly how to play that instrument.
Psyche = body + worldview
Friends and brothers on heaven and earth forever
Hossein
مترجم: احسان رنجبر
- تعداد بازدید از این مطلب :
3798