نقش ازدواج در رهایی؛ جشن هفتمین سال رهایی مسافر راهنما حامد

همه با این دستور جلسه یک ارتباطی داریم، ما در محیط پیرامون خود مانند محل کار یا کنگره یا در خانواده با پدر و مادر و جاهای دیگر با افراد مختلفی در ارتباط هستیم اما نوع رابطه بین هرکدام از این افراد متفاوت است همه یک‌فاصله‌ای با من دارند ولی وقتی انسان یک زوج برای خودش انتخاب می‌کند باعث تکامل وی می‌شود، شما به برق هم که توجه کنید می‌بینید یک‌فاز و یک نول دارد و با هم هیچ سنخیتی ندارند و زمانی هم که به هم می‌خورند باعث ایجاد جرقه می‌شود ولی اتصال به وجود می‌آورند و فکر می‌کنم برای کامل شدن هر فردی  نیاز به داشتن یک یار است، هرچند ازدواج کار سختی است که بایستی شما انتخاب درستی داشته باشید درواقع این انتخاب درست بایستی در ذهن و تفکر ما باشد، شخص موردنظرمان را بر اساس شخصیت و مرام او انتخاب نماییم.

کسی که دارای مدرک تحصیلی بالایی است یا از تمکن مالی خوبی برخوردار است خوشبخت خواهد شد ولی با کسی که هم حس و در سطح او باشد باید ازدواج کند که به خوشبختی برسد، پس اینکه من چگونه انتخاب کنم و حتی خودم را چگونه ببینم نیازمند جهان‌بینی است، خیلی از ما ازدواج کردیم و به کنگره می‌آییم و آموزش‌های زیادی را می‌بینیم، وقتی دو نفر از هم جدا می‌شوند عرش خداوند به لرزه درمی‌آید، جناب مهندس گفته‌اند که وقتی دو نفر باهم پیوند می‌بندند این پیوند در آسمان هم ثبت می‌شود و گسستن این پیمان‌ کار بسیار سختی است برای همین در کنگره می‌گویند وقتی به کنگره آمدی و به درمان رسیدی تا حداقل یک سال به این مسائل فکر نکن، وقتی به کنگره می‌آیی و حس‌هایت خوب می‌شود و دانایی کسب می‌کنی و خیلی چیزهایی که قبلاً برای تو خیلی مهم بوده بی‌اهمیت می‌شود و مسائل دیگری برای تو مهم می‌شود.

روی صحبتم با افراد متأهل است، وقتی به سیم‌های برق نگاه می‌کنی می‌بینی با این که هرکدام در کنار هم اند ولی دارای یک روکش پلاستیکی هستند که حریم آن‌ها است. در زندگی مشترک هم بایستی این حرمت‌ها وجود داشته باشد و چنانچه این حریم از بین برود اتفاقات ناخوشایند زیادی به وقوع می‌پیوندد و من فکر می‌کنم هم آقایان و هم خانم‌ها بایستی این حرمت‌ها را در خانواده حفظ نمایند، وقتی این حرمت رعایت می‌شود و جریان به وجود می‌آید می‌بینی که درنهایت روشنایی و نور به وجود می‌آید اتفاقات خیلی قشنگی می‌افتد، در این قضیه آقایان بسیار نقش مهمی دارند و باید زندگی خود را مدیریت کنند و در این زمینه توانمندی داشته باشند تا آرامش را وارد زندگی کند و بین همسفر و فرزند صلح را برقرار کند.

خلاصه سخنان استاد درباره مسافر راهنما:

هفتمین سال رهایی حامد عزیز را به خود و خانواده‌اش تبریک عرض می‌کنم، اوایل ورود حامد به کنگره یادم می‌آید در فصل بهار بود و باحال خراب، در محیط کارش به مشکل خورده بود و خانواده‌اش هم در وضعیت مطلوبی نبود، در آن زمان با حامد مدتی صحبت کردم، حامد راهنمایش را عوض کرده بود، افرادی که به کنگره می‌آیند باید خود را خالی از هر آنچه در قبل داشتند بکنند، آن زمان حامد بااینکه مدتی بود به کنگره می‌آمد ولی این کار را نکرده بود و در آن لحظه بود که به این موضوع پی برد و بعدازآن سفر خوبی را طی کرد، ما در کنگره فاصله‌ها را باهم حفظ می‌کنیم ولی می‌بینیم که به‌صورت گروهی وارد کنگره می‌شوند، حامد هم با گروهی واردشده بود که حتی برادر لژیونی هم بودند و در طول سفر به هم کمک کردند و به رهایی رسیدند، کنگره سرزمین زیبایی است و البته سرزمین زشتی هم هست، قبلاً گفتم تمیزترین جا و آلوده‌ترین جا کنگره 60 است بستگی دارد که من میلم به کجا باشد حامد میل به رهایی داشت و زندگی خوب را می‌پسندید، الآن من حامد را با آن روز که مقایسه می‌کنم می‌بینم که ایشان بسیار تغییر کرده‌اند ازنظر شخصیتی، مالی و خانوادگی، من به همسر و پسرش، به بچه‌های لژیون و به کنگره تبریک می‌گویم.

اعلام سفر مسافر :

تخریب هفده سال آنتی ایکس آخر شیشه و تریاک مدت سفر اول دوازده ماه به روش DST با داروی اُپیوم به راهنمایی دیده‌بان محترم جناب آقای علیرضا زرکش رهایی هفت سال و نه ماه ورزش در کنگره ایروبیک و  شنا.

آرزوی مسافر:

آرزو می‌کنم همه مسافران سفر اول رسیدن به رهایی و سفر دوم را تجربه کنند.

خلاصه سخنان مسافر:

در مورد دستور جلسه باید بگویم واقعیت امر این است که اگر ازدواج نکردم و همسرم کنارم نبود من امروز در این جایگاه حضور نداشتم، طی چندین سال صبوری کردن، پا به‌پای من آمدن و ایستادن که این دقیقاً همان نقطه‌ای است که جناب زرکش بیان کردند اگر ازدواج درست انجام شود باعث ارتقاء می‌شود و من همین‌جا از همسرم تشکر می‌کنم که چه در زمان مصرف پای من ایستادند و خیلی خیلی صبوری کردند و چه الآن که ایستادگی و صبوری می‌کنند با توجه به اینکه تعادل برقرار کردن در مثلث کار، کنگره و خانواده کار بسیار دشواری است و من مجبور هستم جاهایی از یکسری چیزها بزنم که اگر حمایت و لطف ایشان نبود من امروز در خدمت شما عزیزان نبودم این را به همه همسفران محترم می‌گویم حال چه پدران و مادران و چه همسران که بداند چه نقش کلیدی در رسیدن مسافر به نقطه رهایی دارند.

جناب آقای زرکش مدت زیادی را صبر و استقامت داشتند تا من دستانم را بالا ببرم جیبم را خالی کنم تا بایستم سفر کنم و من همیشه ممنون ایشان هستم و از ایشان می‌آموزم و همیشه سعی کردم آموزش‌های ایشان را به رهجویانم انتقال بدهم، مطلبی که ایشان گفتند و بسیار مهم است اینکه رهایی در کنگره مانند خوردن یک شکلات است یعنی شما دستانت را دراز کنی شکلات را برداری و دیگر مواد مخدر مصرف نکنی البته اگر در مسیر باشیم، آن اتفاقی که بعدازآن می‌افتد این است که بتوانی این طعم را به دیگران بچشانی، از جناب مهندس دژاکام بنیان کنگره 60، خانواده محترم ایشان و جناب آقای استاد امین تشکر دارم که فکر می‌کنم ما هرچه داریم از این خانواده و آموزش‌هایی که در اختیار ما قرار می‌دهند داریم همچنین از آقای زرکش بسیار تشکر می‌کنم و امیدوارم بتوانم رهجوی خوبی برای کنگره باشم، از راهنمای همسفرم خانم محمدی که نتوانستند تشریف بیاورند تشکر فراوان دارم و آرزوی بهترین‌ها را برای شما عزیزان دارم.

خلاصه سخنان همسفر:

ابتدا خداوند را شاکرم به خاطر نعمت‌های خوب و قشنگی که به ما داد و اتفاقاتی که در زندگی من افتاد، از جناب مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان تشکر می‌کنم همچنین از آقای زرکش و راهنمای عزیزم خانم محمدی تشکر می‌کنم و بهترین‌ها را برای این عزیزان طلب می‌کنم، این روز که مصادف شده با تولد شناسنامه‌ای همسرم را به او تبریک می‌گویم و امیدوارم خداوند بهترین‌ها را برای او رقم بزند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تایپ: مسافر هادی و مسافر عباس

عکاس و ویرایش: مسافر هادی