سومین جلسه از دوره پانزدهم سری کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی شعبه آزادی با استادی مسافر امیر و با نگهبانی مسافر بهزاد و با دبیری مسافر قدیر با دستور جلسه کمک کنگره به من و کمک من به کنگره در روز پنجشنبه مورخ ۹۷/۱۰/۲۰ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود. همچنین با شادی فراوان سومین سال رهایی مسافر بهروز را جشن میگیریم .
خلاصه سخنان استاد:
خدا رو شکر میکنم که یکبار دیگر توفیق حاصل شد تا در خدمت عزیزان در شعبه آزادی باشم و از نگهبان محترم تشکر میکنم.
در اینجا که حضور دارم حس خوبی دارم و یکی از اعضای کنگره ۶۰ هستم و میتوانم در بین اعضا حضورداشته باشم و از حال خوبی برخوردار باشم و این حال خوب را باهم تقسیم کنیم .
جلسه امروز ۲ بخش است بخش اول دستور جلسه هفتگی و بخش دوم تولد بهروز عزیز ، و رسمی که گذاشتهشده است برای تولدها خدمتگزاران و مرزبانها قرار شد بهجای راهنما با حضور ایجنت برگزار شود، در مورد دستور جلسه همه بچهها میتوانند دلی و نظر خودش رو بهصورت شخصی مطرح کنند، اولین قسمت کمک کنگره به من و بیشتر رو این قسمت میشود کارکرد و اسم برد در سال ۸۰، ۸۲ من در کنگره یه دوره سفر کرده ام و به رهایی رسیده ام و رفتم بعد از ۶ سال همسفرم حضور پررنگی داشتم و در اواخر سال ۹۱ در کنگره حضور پیدا کردم و ماندم سال ۹۰ اوج تخریب من بود و در تاریکی به سر میبردم با مصرف شیشه، تریاک و قرص حس و حال خوبی نداشتم کار و فعالیت میکردم ولی محیط اداری که کار میکردم مکان من برای مصرف شیشه یک اتاقکی بود در آسانسور پشتبام و خانمم فهمیده بود و متوجه شده بود و مچم رو میگرفت خیلی ازلحاظ تفکر و دانایی پایین بودم که فقط دنبال این بودم که یک جا را پیدا کنم و مواد را مصرف کنم ، بچههای که مصرفکننده شیشه بهخوبی اطلاع دارند که آدم تعادل درستوحسابی ندارد مصرف در روز و شب برای مصرفکننده معنای ندارد فیزیولوژی هم بهم میرزد و خیلی تخریبهای که بچهها در دستور جلسه شیشه مطرح میکنند و قسمت شد و راه باز شد و با حضورم در کنگره ۶۰ به من زندگی دوباره داده شد نگرش و طرز تفکر من و خانوادهام را تغییر داد،
اگر کنگره ۶۰ نبود من هم نبودم همه اینها را مدیون کنگره ۶۰ هستم تفکر و نگرش و آموزشهای آقای مهندس بود که من توانستم آموزش بیبنم و تا حدی کاربردی کنم و همان خوب زندگی کردن و حال خوشی که همه دنبالش هستند را به من داده و انسانهای دیگری در زندگی مگر به دنبال چه چیزی هستند حالا هر کس یک اندیشه و تفکری و یک انگیزهای مدنظرش است حالا آن چیز واقعی که من دنبالش میگردم چه چیست ؟
چه جوری میخواهی به دست بیاوری و بهش برسی چیست ؟ قبل از کنگره که دنبال همچنین چیزی نبودیم اصلاً حرفی نمیزدیم عقلمان قد نمیداد ولی در کنگره آمدیم دیدیم خیلی چیزهایی هست آبمیوههای دیگری هست که من امیر ازش دور بودم و این ها را کنگره به من تعارف کرد و به من مزه داد و ازش استفاده کردم و هنوز ازش استفاده میکنم و ارزشی که کنگره ۶۰ برای من به وجود آورد و جایگاه ورزشی که داریم وقتی چند جلسه نرم تیراندازی باکمان مثل این است یه چیزی کم دارم تو زندگیام و واقعاً لذت میبرم حاضرم از کار نمود. و همهچیزم بزنم و اونجا را از دست ندهم و خودبهخود تنظیم میشود همهچیزمان برنامهریزی میشود میفهمیم چه جوری کاری بکنیم و چه جوری زندگی کنیم خدا را شکر این ها همه با لطف کنگره و آقای مهندس شامل حال ما شده انشالا که سالیان سال سایشون بالای سر ما باشد بتوانیم آموزش بدهند و ما از آموزش هاشون استفاده کنیم و آقای مهندس هم گفته با کنگره حسابی ندارم و حساب من صفر است ، اینهمه کار میکنند اینهمه زحمت میکشند برای همسال من و ایشان میگویند حساب من صفر چه برسد به من امیر و چیزهایی که من میدانم اینکه حضورم خوب و محکم باشد در کنگره در هر جایگاه و مسئولیتی که دارم و هم حال خودم را خوب کنم و هم حال کسای دیگر را نه حال کس دیگر را بد کنم نه حال خودم را ، به نظر من جایگاه یک مرزبان و حضورش در جایگاه مرزبانی و عمل سالم انجام دادن و نهایت سعی کردن و برای کارهای که یک سفر دومی باید انجام بدهد و سفر دومیها باید فالو آپشان را بهموقع انجام بدهند و کسایی که فالو آپشون را انجام ندهند نمیتوانند در لژیون حضورداشته باشند، من هم بهنوبه خودم از این قضیه مستثنا نیستم و دنبال این هستم که هرلحظه حال خودم رو خوب کنم
سخنان استاد مربوط به رهجو:
سومین سال تولد بهروز عزیز یکی از زحمتکشهای کنگره ۶۰ و شعبه آزادی است یادم میآید زمانی که اینجا مسئولیت و ایجنتی شعبه آزادی را به عهده گرفتم بهروز نگهبان بود بهروز در حین حال که نگهبان بود سیگار هم میکشید و در لژیون سیگار هم شرکت میکرد و در مرزبانی هم کاندیدای مرزبانی شد و رای آورد و در طول سفر مرزبانی هم به سیگار روی آورد بچههای که خدمت میکنند من موظفم که پی گیری کنم و باهاش صحبت کردم و گفتم یا جایگاه مرزبانی یا سیگار، ایشان براش خیلی سخت بود چون یک سری مشکلات هم داشت خدا را شکر بااراده قوی ای که داشت کارش رو انجام داد و رهایی سیگارش را هم گرفت.
بهروز در دوره مرزبانی که باهاش بودم خیلی مرزبان موفقی بود و هست و ازلحاظ کاری ، کاری را بهش واگذارمی کنیم انجام میدهد و خیلی پی گیر است که کارها را انجام دهد کارهای نوشتاری را نه ولی کارای عملی را خوب انجام میدهد ، به نظر من بهروز این جایگاهی را که دارد مدیون همسفرش است و همسفرش خیلی کمکش کرد و بهروز و همسفرش وقتی میان هنوز سیدیها را مینویسند و میان هم خودش به جایگاه رسیده و هم کمک کرده بهروز به یه جایگاهی برسد اون تغییراتی را که باید انجام میشد رو شده و اون اتفاقی را که باید میافتاد تو مرزبانی افتاد و آبدیده شد و نگرشش تغییر کرد و اتفاق افتاد، یک وقتی عصبانی میشد و کنترلش را از دست میداد و یه موقع هم نمیشد کنترل کرد و بچهها از بهروز گلایه میکردن جواب من هم این بود که همه بچهها یکی نمیشوند ولی الآن از حال خوبی برخوردار است،این جایگاه را به او تبریک می گویم امیدوارم جایگاهای بالاتری را تجربه کند به همسفرش تبریک میگم و به پسرای گلش تبریک میگم سپاسگزارم که به صحبتهایم گوش کردید
اعلام سفر مسافر:
سلام دوستان بهروز هستم مسافر آخرین آنتی ایکس مصرفی شیشه وشیره طول سفر اول 11ماه یازده روز به روش DST داروی درمان OT راهنمای عزیزم آقای وحید هاشمی مدت 3سال و 3 روز است که آزاد و رها هستم در ضمن سفر سیگار داشتم به مدت 10 ماه و 7 روز با راهنمایی آقای میثم رهایی از نیکوتین هم حدود 20روز میباشد .
سخنان مسافر بهروز :
زمانی که من مصرفکننده شیشه بودم سنی که مواد مصرف میکردم را به یاد ندارم از حضور همه دوستان انرژی میگیرم و خیلی خوشحالم که در این جایگاه هستم، قبل از آشنای و ورود به کنگره ۶۰ بدونِ تفکر صحبت میکردم و با دوستان و همکاران بهتندی برخورد میکردم و خدا را شکر میکنم که وارد کنگره ۶۰ شدم و این آموزشها رو مدیون آقای مهندس هستم و طرز بیان و جهانبینی را تا درصدی آموزش گرفتم و هنوز هم نیاز به آموزش دارم تا خودم را ارتقاء بدهم از آقای امیر خرم شاهی تشکر میکنم که در این ۱۴ ماه دوره مرزبانی ازش آموزش گرفتم و ازش خیلی چیزهای خوب آموختم و از راهنمای سفر اولم آقای وحید هاشمی تشکر میکنم خیلی برای من زحمت کشیدند، در سفر اول خیلی کمک کرد تا به کنگره وصل باشم از آقای رحمت گل محمدی راهنمای سفر دومم و آقا میثم راهنمای سیگارم تشکر میکنم خیلی برای من زحمت کشیدند و از آقا روحالله تشکر میکنم خیلی آقا روحالله رو اذیت کردم جوری شد که از لژیون سیگار طرد شدم یادم میآید که رهایی آقا پرویز بود که من منتظر آقا روحالله بودم که نقطه تحمل نداشتم و انتظار برام سخت بود و به آقا روحالله گفتم من بهجای شما خسته شدم ولی الآن خدا را شکر میکنم در درمان سیگار هم به رهایی رسیدم و از همه کمک راهنمایان و مرزبانهای محترم شعبه آزادی تشکر میکنم ، و واقعاً بهخوبی گفتهشده که همسفر بال پرواز یک مسافر است اگر همسفرم نبود نمیتوانستم به درمان برسم از همسفرای خوبم و راهنمای همسفرم تشکر میکنم ممنونم که توجه کردید.
سخنان کمک راهنمای محترم خانم مدینه همسفر آقا بهروز
خدا را شکر میکنم که شاهد این روز شاد و زیبا هستم و این جایگاه را تجربه میکنم این روز قشنگ را به آقای امیر خرم شاهی و به آقای وحید هاشمی تبریک میگم به آقا بهروز تبریک میگم و به راهنمای خوبم خانم سکینه تبریک میگم، مسافر من در اوایل در نوشتن تکالیف و سیدیها کوتاهی میکرد در این راه به مسافرم خیلی کمکهای زیادی میکنم تا در این راه مستدام باشد و برای من جنبه آموزشی بسیار بالای دارد و آقا بهروز سیدیها رو گوش میکند و کاربردی میکند و در این ۱۴ ماه دوره مرزبانی با تمام توانش و از ته قلبش در کنگره ۶۰ در حال خدمت کردن بود، جا دارد تشکر ویژه بکنم از مسافرم که اجازه داد تا در جایگاهای مختلف کنگره ۶۰ خدمتگزار باشم از بچههای عزیزم تشکر میکنم که در این شرایط ما را درک کردند و از همه کمک راهنمایان محترم تشکر میکنم و آرزو میکنم همسفرای که می ایند کنگره ۶۰ و مسافراشون بهخوبی سفر نمیکند و باعث آزار و اذیت هستند این روز قشنگ براشون فراهم بشود و گل رهایی را در دستهایشون بیبنم ممنونم که توجه کردید.
تهیه و تنظیم : مسافرمصطفی و علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1942