English Version
English

کارگاه آموزشی ویلیام وایت درمان اعتیاد به مصرف سیگار با متد DST

کارگاه آموزشی ویلیام وایت درمان اعتیاد به مصرف سیگار با متد DST

هشتمین جلسه از دوره بیستم جلسات ویلیام وایت (درمان اعتیاد به مصرف سیگار به روش DST) به نگهبانی موقت آقا "وحید" ، استادی دیده بان محترم " علی آقا خدامی" و دبیری موقت مسافر سیگار "احمد" با دستور جلسه "کمک کنگره به من و کمک من به کنگره" و  پنجمین سال رهایی از سیگار آقای کامران رک رهجوی آقای علی خدامی رأس ساعت 8:30 مورخ 21/10/97 در پارک طالقانی شروع به کار کرد.


خلاصه سخنان استاد :
خوشحالم که امروز توفیق شد تا در لژیون ویلیام وایت در کنار هم باشیم. ما روزهای پنج شنبه معمولاً به شهرستان ها سر می زنیم و چند هفته ای بود که توفیق نداشتم به پارک بیایم.
طبق روال جدید در خصوص دستور جلسات و با توجه به اینکه لژیون ویلیام وایت در روز جمعه برگزار می شود و موضوع دستور جلسات از شنبه تا شنبه عوض می شود ، امروز موضوع دستور جلسه کمک کنگره به من و کمک من به کنگره است.
دستور جلسات کنگره به اشکال مختلفی است. گاهی آموزشی و گاهی مثل این دستور جلسه سوالی است. در این دستور جلسه این سوال مطرح می شود که چه کمکی کنگره به تو کرده و در عوض تو چه کمکی به کنگره می کنی؟

 این موضوع جای تامل و تفکر فراوان دارد. کمک کنگره به من  که قابل وصف نیست. اصلاً چطور می توان تغییراتی را که به واسطه آقای مهندس و کنگره در ما ایجاد شده است را بیان کنیم. از علمی استفاده می کنیم که یک ذره آن در هیچ کجای دنیا نیست. مگر درمامن اعتیاد شوخیه؟ مگر این همه تغییرات شوخیه؟ تک تک ما زمان ورودمان به کنگره یادمان هست. با چه شرایطی وارد شدیم؟ از لحاظ جسمی چگونه بودیم؟ عملکردمان در جامعه و خانواده چگونه بود؟ به قول جامعه شناسان پایگاه اجتماعی ما چگونه بود؟ چقدر قبولمان داشتند؟ حالا چطور؟ امروز چقدر روی ما حساب می کنند؟ همه این تغییرات را مدیون علم و دانش کنگره 60 هستیم. واقعاً آیا می شود در مورد همه آن صحبت کرد؟
ما به راحتی سفر می کنیم و به رهایی می رسیم. با هیچ روشی و در هیچ کجای دنیا ، نمونه آن پیدا نمی شود. چقدر در روشهای دیگر خماری و زجر می کشند. چقدر خودمان قبل از کنگره سختی کشیدیم و به نتیجه هم نرسیدیم چون راه آن را بلد نبودیم. همانطوری که آقای مهندس فرمودند: رنج بشر از دانش های کشف نشده است. حالا که کنگره راه و روش آن را به ما نشان داده ، چقدر راحت از دنیای اعتیاد به مواد و سیگار بیرون آمدیم.

و اما قسمت دوم دستور جلسه :

امروز پنجمین سال رهایی کامران عزیز است.
از آقا کامران می خواهم طبق روال کنگره بایستند تا دوستان به افتخارش دست بزنند.
خوب آقا کامران که معرف حضورتان هستند. از بچه های قدیمی کنگره هستند. در نمایندگی استاد معین به راهنمایی آقای ربیعی به رهایی رسیدند و بعد هم در سفر دوم کم کم وارد بازی خدمت شدند.
اولین بار که او را دیدم در جلسه هماهنگی  سایت بود که فیلمبرداری می کرد. همان جلسه قرعه کشی شد و 50 تومان هم برنده شد و خیلی هم خوشحال بود. بعد ها هم مرزبان شد و به دنبال آن هم خودش و هم خانمش کمک راهنما شدند. در حال حاضر هم آقای مهندس با دستیاری دیده بان(تحقیقات) کامران موافقت کردند و شال قرمز به او دادند الان هم انصافاً خیلی عالی خدمت می کند. در لژیون ویلیام هم خدمت می کند و روزهایی که من نیستم خیالم از این بابت کاملاً راحت است که حواسش به همه چی هست.
پنجمبن سال رهایی سیگار او را تبریک می گویم. در کنگره دوستان زیادی از نمایندگی ها به واسطه جاهای مختلفی که میره داره و خیلی هم دوستش دارند و این هم از برکات کنگره و مصداق همان کمک هایی است که کنگره به ما می کند که ما می توانیم چنین دوستانی داشته باشیم و چنین مراسمی را برپا کنیم.
انشالله خدواند توفیق استفاده از این برکات کنگره را به همه ما بدهد.
 ممنونم از اینکه به صحبت های من گوش دادید.

در ادامه 24 نفر (آقایان: علی _ داوود _ علی _ احمد _ علی _ اکبر _ محمد _ سعید _ دانیال _ حسین _ علی _ امید _ شاهرود _ عباس _ حسن _ اهورا _ حشمت _ امین _ میلاد _ مهدی _ محمود _ بهروز _ میثم _ علی) ضمن مشارکت در خصوص موضوع دستور جلسه، تولد آقا کامران را نیز تبریک گفتند.

تازه واردین: 3 نفر
مجید_علی_بهنام

اعلام سفر اول: 4 نفر
بهروز: راهنما حشمت - مدت سفر ۶ماه چندروز - ۵قطعه
حسین: راهنما رضا
سعید: راهنما کامران - مدت سفر ۴ماه چند روز- ۱۶قطعه
علی: راهنما علی - مدت سفر ۱ماه - ۲۰قطعه

در این قسمت مراسم جشن رهایی آقا کامران  برگزار شد که در ادامه آن صحبت های او به شرح زیر بود:


سلام دوستان کامران هستم مسافر سیگار  آنتی ایکس سیگار  مدت سفر 11 ماه و 15 روز به راهنمایی علی آقای خدامی  ، به روش دی اس تی ، دارو آدامس نیکوتین ، ورزش در کنگره شنا فوتسال  ؛ رهایی 5سال و چند ماه
 

پیام (کامران ) :

من اعتقاد دارم ما در گذشته در جنگ با نیرو های تاریکی بودیم که سلاحمان شمشیر و نیزه بود ، امروز جنگمان ، جنگ اندیشه و آگاهی و سلاحمان قلم است . فرمانده مان آقای مهندس است و او فرمان داده که کشیدن سیگار  برای ما عملی است ضد ارزشی ، فرمانِ فرمانده جای هیچ تفکر ندارد و فقط باید به آن عمل کرد .
صحبت های مسافر سیگار آقا کامران:

خدا را از صمیم قلب شکر می کنم که لیاقت حضور درکنگره را به من داده است. پس از اینکه سفر DST من تمام شد ، خیلی دوست داشتم فکری هم به حال سیگار بکنم. اون موقع هنوز این امکان وجود نداشت تا زمانی که آن اتفاق برای آقای مهندس افتاد و راه پیدا شد و روش درمان سیگار توسط آقای مهندس پیدا شد . خدا هم به من لطف کرد و توانستم سفر سیگار را شروع کنم و آقای خدامی را به عنوان راهنمایم انتخاب کنم.
اینکه با نکشیدن سیگار چه اتفاقات خوبی برای ما می افتد برای همه ما روشن است. از بوی نامطبوع آن گرفته تا مسایلی که مصرف سیگار برای سلامتی ما داشته همه تغییر می کند. ولی همه اینها به کنار موضوع این است که مصرف کننده سیگار دارای یک شخصیت و پرستیژی است که جایگاه او را با یک فرد غیر سیگاری متمایز می کند. اصلاً وجهه خوبی ندارد . وقتی آقای مهندس می فرمایند سیگار کشیدن یک کار ضد ارزشی است ، حجت بر من تمام است و من باید به عنوان یک شاگر به حرف استاد را گوش کنم.
شما به من لطف داشتید و در مورد کارهایی که من کردم مطالبی را گفتید ولی من واقعاً هر کاری اینجا می کنم مدیون اعتمادی است که کنگره 60 ، آقای مهندس و آقای خدامی ،  به من کرده است. از اولین باری که آقای خدامی یکسری پرسشنامه در خصوص کار آقای ویلیام وایت به من محول کردند تا به امروز ، هر چند کوتاهی هایی هم بوده ولی تمام سعیم بر این بود که این کار را به بهترین شکل انجام دهم تا خدای نکرده به گونه ای نباشد که آقای خدامی از این اعتمادی که به من داشتند پشیمان شوند.

مثل فرزندی که به پشتوانه پدرش دلگرم است من هم از اینکه آقای خدامی راهنمای سیگار من بوده و اینکه در کنار ایشان و دستیارشان هستم خیلی خوشحالم و پز این را همه جا می دهم و افتخار می کنم و این به من قدرت و توان می دهد.
روز اول آقای خدامی به من گفتند که چه سیگار بکشی چه نکشی این عقربه ها می چرخند و من همیشه این را به کسانی که می خواهند سفر سیگارشان را شروع کنند می گویم و خدا رو شکر الان 5 سال از رهایی سیگار می گذرد و 11 ماه هم سفر سیگار داشتم که حدود 6 سال است که سیگار نمی کشم و خوشحالم که الان در خمت شما هستم .
اگر هم در این مدت دلخوری پیش آمده عذرخواهی می کنم و این مسایل صرفاً برای این بوده که برای برگزاری این جلسات مشکلی پیش نیاید و جلسات هر چه بهتر برگزار شود. همه شما را دوست دارم. از همه شما ممنونم که امروز اینجا حضور دارید. ممنون که به صحبت های من گوش دادید.

در این قسمت 6 نفر سفر دومی به شرح ذیل اعلام سفر نمودند:
محمود: راهنما حسین - رهایی۷ماه۱۰روز
امید: راهنما علی - رهایی۴سال۶ماه
فرهاد: راهنما بهمن - رهایی۵۰روز
علی: راهنما اقایی - رهایی۴سال۹ماه چند روز
اهورا: راهنما کامران - رهایی۳سال۱ماه
مصطفی: راهنما کامران - رهایی۲سال۹ماه

و پس از آن جلسه را با دعای کنگره 60 به پایان رساندیم .
مشارکت ها: 24 نفر  -  تازه واردین : 3 نفر  -  اعلام سفر : 10 نفر    -    تعداد حاضرین :80 نفر

با آرزوی موفقیت برای همه شما.
تهیه و تنظیم: احسان رهجوی آقا حامد شمس از آکادمی
جمعه؛ پارک طالقانی؛ 21 دی ماه 1397

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .