ازدواج اساس و بنیان وجود موجود است. نیاز عاطفی و ادامه سلسله انسان، امر مقدس که مورد تأکید و توجه اسلام و بزرگان مکتب و پیشینیان ما بوده و هست. ازدواج قراردادی است رسمی برای پذیرش یک تعهد متقابل بهمنظور تشکیل زندگی خانوادگی تا طرفین ازدواج در سایه آن در حفظ معین و شناختهشدهای از زندگی قرار میگیرند. این قرارداد با خواسته زن و شوهر بر مبنای آزادی کامل دو طرف منعقد میگردد.
ازدواج به این دلیل اهمیت دارد که بدانید جامعه در سلامت خانواده که کوچکترین جز آن همان جامعه است که اگر جامعهای از آسیبهای اجتماعی رنج میبرد هنوز نتوانسته سلامت خانواده را تأمین نماید. تأمین سلامت خانواده بستگی به معیارهای درست در انتخاب و تشکیل اولیه هسته آن یعنی معیارهای صحیح انتخاب همسر دارد.
دین اسلام ازدواج را عامل حفظ نیمی از ایمان میداند و معتقد است فردی که ازدواج میکند باید برای تکمیل نیمی دیگر از ایمانش بکوشد. دگرگونی آدابورسوم ازدواج در طول و زمان و میان افراد جوامع مختلف بهصورت عرفهای این مرزوبوم درآمده است و باید بادید احترام و منطقی به آن نگریست. مراسم بهدوراز هرگونه ظاهرسازی تجملات، فخرفروشی و درعینحال توأم با عشق و محبت امروزه به مراسمی و صحنه نمایش قدرت و توان مادی خانوادهها درآورده است؛ و این امر هشدارها و نگرانیهایی در جامعه سبب شده است.
بیشک یکی از دلایل دلمشغولیهای مهم جوانان جامعه ما و خانوادههای آنها ازدواج و تشکیل زندگی مستقل است که برای رسیدن به آن، با مشکلات و موانعی روبرو هستند. جوانان تمایل دارند امکانات زندگی را خودشان داشته باشند و از این لحاظ نیازمند دیگران ازجمله خانوادههای خود نباشند. چراکه در حال حاضر در جامعه دیگر کمتر جوانی است که بعد از ازدواج در کنار خانواده خود زندگی میکند و برای یافتن شغل و غیره مجبور است خانواده را ترک کند. درحالیکه درگذشته پسر خانواده وقتی ازدواج میکند در کنار پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده میماند و کار عملی خانواده را ادامه میدهد.
امروزه جوانان جامعه ما برای ازدواج با مشکلات اقتصادی و اجتماعی زیادی مواجهاند. ازدحام و کمبود امکانات و منابع و مسکن و کار و ...ازجمله مشکلات هستند؛ اما میتوان باهمت و ارادهٔ جمعی و واقعنگری از میان برداشت.
و نوید زندگی را با دغدغه نگری از میان برداشت و از انتظارات واقعبینانهتر همراه بامحبت و صفای بیشتر به جوانان داد و در این زمینه رسانههای ارتباطی جمعی، دولتمردان و افراد فرهیخته میتوانند نقش به سزایی را ایفا کنند و همراه با خانوادهها ساده زیستی و عدم تجملات تشریفاتی و الگو گرفتن از زندگی را ترویج دهند و به این باور برسند که خوشبختی در زندگی به خرج کردن پول زیاد و یا مهریه و شیرینی بسیار زیاد نیست.
اگر مثلثی را در نظر بگیریم
الف: ضرورت فردی، طبیعت و فطرت انسان ایجاب میکند که ازدواج کند.
ب: ضرورت اجتماعی، ازدواج یکی از مهمترین و مقدسترین سنتهای اجتماعی است.
ج: ضرورت مذهبی، عامل حفظ پاکدامنی و کسب اخلاق نیک عامل تکمیل دین به جهت ازدیاد نسل و نیز موجب ازدیاد روزی، پیروی از سنت پیامبر، جلب رضایت الهی و کسب طهارت معنوی و عبادت است.
در آیین و مسلک دین اسلام ازدواج یا همان پیوند زناشویی یک سنت دیرینه پیامبری است که تمام اقوام به گرفتن همسر یا زوج و تشکیل خانواده دعوتشدهاند؛ بنابراین ازدواج مکمل و پایهگذار زندگی انسان است و بهنوعی میتوان گفت که زن و مرد لازم و ملزوم یکدیگر میباشند. در پیدایش خلقت خداوند یکبار برای هر موجودی حقیقت آن را خلق کرده تا بتواند خود را ارتقاء بخشد و به تکامل برسد؛ مانند آدم و حوا که بنیانگذار نسل بشریت هستند.
انسانها همواره برای پایبند بودن به تعهدات خودشان در مسیر حرکت زندگی به درگاه ایزد بیهمتا پیمان میبندند و این عهد و پیمان میتواند در هر موجودی صادق باشد که پیمان ازدواج هم یکی از همین موارد است. ازدواج و انتخاب همسر یعنی انتخاب شریک زندگی و حرکت در جهت ایجاد آرامش و آسایش. انتخاب همسر یعنی رشد نسل و بقا در جهت ساختن آیندگان و در یککلام انتخاب همسر اصلح یعنی تشکیل خانواده در جامعه. با ازدواج سفر عشق آغاز میشود و دریغ از یکی از همسفران که در این سفر رفیق نیمهراه باشند و به نظر من اصالت و فرهنگ و تربیت خانوادگی در انتخاب همسر بسیار مهم است. باید بادید کلی به هر موضوعی نگاه کرد و اندیشید و متفکرانه و آگاهانه وارد عملی شوند که راه به عقب نداشته باشند.
نویسنده: همسفر صدیقه آتشبار
نگارنده: همسفر اشرف
- تعداد بازدید از این مطلب :
5027