پنجمین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاههای آموزشی جهانبینی کنگره60، نمایندگی ارتش با دبیری مسافر کیوان و نگهبانی مسافر پیمان و استادی مسافر روح الله با دستور جلسه (کمک من به کنگره و کمک کنگره به من) در روز پنجشنبه تاریخ 97/10/20 رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
بسیار خوشحال هستم که دوباره توانستم این جایگاه را تجربه کنم و از نگهبان و دبیر محترم نیز کمال تشکر را دارم که اجازه دادند تا خدمت کنم. دستور جلسه این هفته «کمک کنگره به من و کمک من به کنگره» است، در جلسه چهارشنبه، جناب مهندس فرمودند که پیام این دستور جلسه به ما این است که (چه اندازه باید هوشیار باشیم)، بعد از شنیدن سخنان جناب مهندس دژاکام از خود پرسیدم که من در مقابل کمکهای کنگره 60 چه کردهام؟ اما بعد از فکر کردن در مورد این مسئله، متوجه شدم که من در مقابل کمکهای کنگره، هیچ کاری نکردهام. من باید هرچند وقت یکبار این سؤال را از خود بپرسم.یکی دیگر از نکاتی که جناب مهندس فرمودند این بود که هزینه درمان یک مسافر در کنگره 60، شانزده میلیون و هشتصد هزار تومان است.
من از کمکهای کنگره به خود و کمکهای که من به کنگره کردهام یک لیست تهیهکردهام که در اینجا قسمتی از آن را میخوانم. یکی اینکه کنگره 60 من را از یک تاریکی مطلق، رها کرد و نور را به من نشان داد درواقع من را از یک صفر مطلق به سمت بالا حرکت داد. دومین کمک کنگره به من، جهانبینی و علمی است که در کنگره به من آموزش داده میشود درصورتیکه من میدانم، اگر بیرون از این در بخواهم به دنبال کسب این علوم باشم باید یک مسیر بسیار طولانی را طی کنم و ازنظر من دلیل طولانی بودن این مسیر این است که مثلاً جزوه جهانبینی یک و دو، عصاره هزاران کتاب است که بهصورت چکیده و با زبانی ساده در اختیار من گذاشتهشده است و این موضوع در مورد تمام کُتُب و نوشتارهای کنگره60 صادق است.
دیگر چیزی که من از کنگره 60 دارم، داشتن حق انتخاب است واژهای که پیشازاین با آن بیگانه بودهام برای مثال یک تازهوارد میتواند راهنما و استاد خود را به خواست و حس خود انتخاب کند این در حالی است که در حوضه فعالیت کاریم ، اگر من بخواهم در محضر یک استاد سینما که موردعلاقه من است، آموزش ببینم باید ماه ها دوندگی کنم تا بتوانم تنها یک سؤال را از او بپرسم مگر اینکه ایشان کلاسی را برگزار کنند تا من بتوانم از این طریق، از ایشان بیاموزم درصورتیکه در اینجا از روز اول به من گفته میشود که میتوانم هرکدام از لژیونها را که دوست دارم انتخاب کنم.
دیگر اینکه کنگره 60 امکاناتش را در اختیار من گذاشته است تا من سفر کنم و به درمان برسم مثلاً یک سقف بالای سر، گاز و آب، برق و تلفن را در اختیار من است تا به درمان برسم و اما این مورد بسیار به دل خودم میچسبد آنهم این است که کنگره60 دوستانی را به من داده است از جنس خودم عزیزانی مثل شما، زمانی که ارتباطات من در کنگره60 گرم شد حس من نسبت به ارتباطات بیرون از کنگره عوض شد زیرا در اینجا حسهای ما به هم نزدیک است پس بنابراین رفاقت ما از یک جنس دیگر است که البته قابل توضیح نیست و من هیچگاه نمیتوانم چنین حس و رفاقتی را بیرون از کنگره بیابم. اما از اینها که بگذریم تصمیم گرفتم تا کمکهای خود را به کنگره 60 بفهمم و متوجه شوم که من چه کمکی میتوانم به کنگره60 بکنم؛ ازنظر من، اولین کمک من به کنگره 60 این است که همانطور که گفتم ، بفهمم کنگره60 برایم چه کرده است؟ و برای این کار باید اول فکر کنم که اگر کنگره 60 نبود و من قدم درراه آن نمیگذاشتم ،حالا کجا بودم؟ من هر وقت این سؤال را از خود میپرسم، ترس وجودم را در برمیگیرد پس باید قدردان کنگره باشم. در ادامه کمک من به کنگره، من باید در هر جایگاهی که هستم بهدرستی و عالی سفر و خدمت کنم از سفر اول تا به جایگاه مرزبانی و راهنمایی، اگر هرکسی در هر جایگاهی که هست بهدرستی خدمت کند، کنگره60 روزبهروز بهتر خواهد شد، همانطور که در حاضر مشاهده میکنیم.
مسئله دیگر این است که من بدانم که کنگره60 یک سازمان مردمنهاد است و از طرف دولت هیچ تغذیهای نمیشویم و این خود ما هستیم که به خود، کمک میکنیم، مثلاً خود اعضا هستند که در اجاره و پرداخت پول پیش، نمایندگی مشارکت میکنند اما در آخر تمام این موضوعات تصمیم گرفتم که یک نکته منفی را در کل کنگره60 بیابم اما نهتنها به هیچ نکته منفی نرسیدم بلکه فهمیدم که از لحظه ورودم به کنگره 60 همهچیز مثبت بوده است از چایی خوردن در کنگره تا به راهنما شدن. زمانی که به این موضوعات فکر کردم، بیشتر از پیش به عظمت و خوبی کنگره60 پی بردم و فهمیدم که اینجا مکانی نایاب است که نظیرش هیچ کجای دیگر نیست.
همانطور که بزرگی فرمودند (اگر بهاندازه ریگهای بیابان برای پدر و مادر خودکار انجام دهید بازهم کم است) و این مصداق بارز کنگره 60 است که من هر کاری که بکنم، بازهم کم کردهام وقتی جناب مهندس دژاکام میفرمایند من هر کاری برای کنگره بکنم کم است دیگر حساب من مشخص است. در پایان باید بگویم که این دستور جلسه تلنگری است که هر کس از خود بپرسد که برای کنگره 60 چه کرده است؟
و در ادامه شاهد اهدای لوح تقدیر به مسافر محمد بابت کسب مقام اول در مسابقات تنیس روی میز توسط ایجنت محترم شعبه بودیم...
نگارنده: مسافر روزبه
عکاس:مسافر محمد حسین
تهیه و تنظیم:مسافر محمد حسین
منبع:کنگره60؛نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
1462