گاهی خدا میخواهد با دست تو دست بنده دیگری را بگیرد؛ وقتی دستی را به یاری میگیری، بدان دست دیگرت در دست خداست. کنگره مثل دستی بود برای کمک به من که در سیاهچالهای گیر کرده بودم و در حال دستوپا زدن بودم؛ خیلی جای تاریکی بود، فقط یک نور کوچک بود که با دستهای مهربانش مرا از آن تاریکی و سیاهچاله نجات دادم.
خیلی مدیون کنگره هستم؛ زندگی من کاملاً بهم ریخته و متلاشیشده بود؛ فکر میکردم همه چیز نابود شده و در مورد همهچیز مقصر، دیگران و اطرافیان و مسافرم هستند که من را نابود کردند، حتی سهم کوچکی هم خود را مقصر نمیدانستم ولی با ورود به کنگره همهچیز عوض شد. اوایل فکر میکردم که جای من بین این آدمها نیست ولی نمیدانستم که وارد بهشت شدهام؛ انگار به اجبار میآمدم بعد از مدتی بااینکه مسیر خیلی برایم دور و باوجود یک بچه کوچک، خیلی سخت بود ولی این بار من همه را اجبار میکردم که باید کنگره بروم. روزهایی که کنگره بود برایم بهترین بود وقتی یک هفته نمیرفتم تمام آرامشم به هم میریخت. دستهای پرمهر آقای مهندس و خانوادهاش کمک خیلی بزرگی برای خانواده سهنفره ما بود. مطمئناً اگر کنگره نبود ما خانوادهای نابود شده و جدا از هم بودیم.
کنار اعضای کنگره انرژی خاصی وجود دارد. یادم هست یک روز با حال خرابی وارد کنگره شدم، آدم کمرویی هستم اما این بار ردیف جلو نشستم، نمیدانستم خانم آنی بزرگ هم آنجاست! چون رفته بودم باید مینشستم برگشت وجود نداشت خانم آنی مهربان سمت چپم نشسته بود و من هم کنار ایشان نشستم، کمی بعد خانم آنی کماندار آمد سمت راست من نشست؛ بین این دو بزرگوار خیلی حس خوب و شیرینی گرفتم. انگار این دو نفر تمام انرژیشان را به من دادند و حال من دگرگونشده بود؛ حس فوقالعادهای بود.
عبارت کمک کنگره به من شاید مناسب نباشد چون چیزی فراتر از کمک انجام میدهد؛ وقتی همه میگویند برای اعتیاد درمانی وجود ندارد و در کل جامعه این موضوع برایشان یک باور یا یکچیز اثباتشده است که قطعاً باوجود کنگره این باور غلط برداشته میشود و تا الان هم پیشرفت خیلی بالایی داشته و بهترین مکان و امکانات و حمایتهای بسیار زیاد برای خانوادههایی که چه مستقیم و چه غیرمستقیم اعتیاد را تجربه کردهاند، با آغوشی باز پذیرای آنها هستند و این موضوع با هیچ چیزی قابلمقایسه و قیاس و اندازهگیری نیست و همه امکانات بدون هزینه در خدمت همه است.
همیشه آقای مهندس میفرماید: گذشتگان کاشتند و ما خوردیم، ما نیز میکاریم تا دیگران در آینده از این امکانات بهصورت رایگان بهره ببرند؛ من هم باید بابت اینهمه بزرگواری بازپرداختی بدهم و سعی کنم خدمتی بکنم که در وهله اول برای خود کردهام و بعد برای دیگران.
هر مسلمانی به گروه مسلمانان خدمت کند خداوند متعال به تعداد آنان، خدمتگزارانی در بهشت به او عطا خواهد کرد.
با سپاس همسفر زهرا لژیون بیستم
تایپ همسفر مرضیه رابط وبلاگ لژیون بیستم
ویرایش و ارسال همسفر زهرا لژیون هجدهم
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
3199