English Version
English

کارگاه آموزشی کنگره 60 نمایندگی عطار نیشابوری

کارگاه آموزشی کنگره 60 نمایندگی عطار نیشابوری

ششمین جلسه از دوره دهم، از سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60، نمایندگی عطّار نیشابور، ویژه مسافران، روزهای یکشنبه مورّخ 1397/10/16، با استادی: کمک راهنما مسافر عباس، نگهبانی: مسافر حسین، دبیری: مسافر مهران، با دستور جلسه: "کمک من به کنگره و کمک کنگره به من"، رأس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان عباس هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکرم که یک‌بار دیگر در این جایگاه قرارگرفته‌ام برای کسب آموزش و تجربه جدید؛ از نگهبان و دبیر جلسه متشکرم که این فرصت را در اختیار من قراردادند تا بتوانم خدمت کنم. دستور جلسه امروز کمک کنگره به من و کمک من به کنگره است. امروز می‌خواهم از تجربه شخصی خودم سخن بگویم چراکه فکر می‌کنم بهتر است هرکسی کلاه خودش را قاضی کند و داشته‌ها و ندا شته‌های دیروزش را با امروز مقایسه کند تا بهتر این دستور جلسه را درک کند. هرکسی در زندگی خود مشکلاتی دارد و یکی از بزرگترین مشکلاتی که من براثر جهل و ناآگاهی و با دستان خودم برای خودم به وجود آوردم؛ ورود به دنیای تاریک اعتیاد بود.

 
 
راه‌های زیادی را تجربه نمودم و سعی و تلاش بسیار نمودم که مواد را ترک کنم؛ اما همیشه به در بسته می‌خوردم و این تلاش‌های ناموفق و شکست‌های پی‌درپی از من مردی ناامید و افسرده ساخته بود که هیچ راهی جز مصرف مواد پیش روی خود نمی‌دید؛ تا اینکه در میان تاریکی جرقه‌ای از نور را دیدم و با مسیر کنگره 60 آشنا شدم. حدود 140 کیلومتر راه را می‌رفتم و برمی‌گشتم؛ اما چون کنگره نور امید را در دلم روشن کرده بود این مسیر همواره برایم زیبا و لحظه‌لحظه‌هایش برایم خاطره‌انگیز بود. پس از سه جلسه مشاوره تازه واردین، قدرت اختیار من را محترم شمردند و انتخاب راهنما را بر عهده خودم گذاشتند تا با توجه به حس خودم راهنما انتخاب کنم. ناامید، حیران و سردرگم وارد لژیون شدم. سؤالات زیادی در ذهنم بی‌جواب مانده بود، دائماً از سفر دومی‌ها می‌پرسیدم که مشکلی ندارید؟ احساس خماری نمی‌کنید؟ حال خوش یعنی چه و... و جواب‌هایی که می‌شنیدم برایم غیرقابل‌باور بود. با نشستن در لژیون، آموزش گرفتن من شروع شد. دیدم اینجا با همه جای دیگر فرق می‌کند؛ علمی که کنگره آموزش می‌دهد بسیار بالاتر از علم و دانش بیرون است.
 
 
ما در کنگره آموزش‌هایی می‌بینیم که در هیچ دانشگاهی تدریس نمی‌شود. آموزش‌های کنگره، علم و هنر چگونه زیستن را به ما می‌آموزد. افراد تحصیل‌کرده زیادی در کنگره هستند که تحصیلات عالی و دانشگاهی دارد. معلم، مهندس، دکتر و... هستند؛ اما آیا علم و دانشی که آنها آموخته‌اند جدا از بحث شغل و درآمد تأثیر دیگری در زندگیشان داشته است؟ آیا توانسته از اعتیاد آنها پیشگیری کند یا در درمان اعتیاد به آنها کمک کند؟ اما علم ناب کنگره می‌تواند انسان‌ها را از جهنمی که برای خودشان ساخته‌اند بیرون بیاورد و در نوع نگرش و دیدگاه آنها نسبت به خودشان و جهان اطراف تغییر ایجاد کند. زمانی که میان انسان و نیروهای تخریبی پیوند برقرار می‌شود، دو چیز از انسان گرفته می‌شود؛ اول قوای جسمانی و جسم سالم، دوم قدرت تفکر و تعقل عقل زایل می‌شود. کنگره در بحث جسمانی با شربت ot ومتد dst فرد را احیا نموده و سلامت جسمانی را به او بازمی‌گرداند و در بحث تفکر و تعقل، روی افکار و اندیشه فرد کار می‌کند. آموزش‌های جهان‌بینی کنگره، سی‌دی‌ها و... فرد را به صراط مستقیم، صلح و آرامش و دوری از ضد ارزش‌ها راهنمایی می‌کند. کنگره 60 به من آموخت که باید تفکر کنم، چگونه تفکر کنم، کجا تفکر کنم و یاد گرفتم به چه چیزهایی فکر کنم، آموختم که به گذشته‌ای که انرژی مرا می‌گیرد و ذهن من را درگیر می‌کند فکر نکنم. من به‌عنوان یک مصرف‌کننده مواد نمی‌توانستم ارتباط درستی با فامیل و اطرافیانم برقرار کنم، پیوندهای محبت در حال از هم گسستن بود و حتی در خانه و زندگی خودم کسی از من محبت نمی‌دید؛ چراکه وقتی انسان در مسیر ضد ارزش‌ها قرار می‌گیرد محبت افول پیدا می‌کند و در پایین‌ترین حد خودش قرار می‌گیرد.
 
 
شاید بزرگ‌ترین کمک کنگره به من آموزش و در ادامه خدمت به هم نوع بود؛ چراکه خدمت یعنی بیداری عشق و محبت، یعنی انرژی و نشاط، یعنی لذت و خوشحالی. افراد زیادی بیرون از کنگره میلیاردها سرمایه دارند؛ اما آیا با تمام پولشان می‌توانند لحظه‌ای از حال خوش خدمتگزاران و بچه‌های کنگره 60 را بخرند؟ سرمایه ما عشق و محبت ماست، دوستان زیادی است که اینجا باهم آشنا شده‌ایم، پیش از کنگره تمام دوستی‌ها ازمیان‌رفته بود و یا تبدیل به دشمنی شده بود. حال من برای کنگره چه کرده‌ام؟ هزینه رهایی هر فرد در کنگره شانزده میلیون و هشتصد هزار تومان است. من ازلحاظ مالی و معنوی چقدر توانسته‌ام به کنگره جهت پیش برد اهدافش کمک کنم؟ اگر تا امروز توانسته‌ام کاری و کمکی کنم باید آن را ادامه بدهم وگرنه باید این دستور جلسه جرقه‌ای شود برای مشتعل‌شدن و استارت کار را از همین‌جا بزنم و به جرگه خدمتگزاران کنگره بپیوندم؛ چون خدمت در انسان جهش ایجاد می‌کند و به او انرژی می‌بخشد.
از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبت‌های من گوش کردید متشکرم.
 
 
 

نگارش و تایپ: مسافر حسین (لژیون پنجم)، مسافر رسول (لژیون سوم)
عکاسمسافر جواد (لژیون یکم)

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .