سلام دوستان سولماز هستم، همسفر
سردار: باید بدانیم که ما همه برای خدمت و آموزش پا به حیات نهادهایم.این دستور جلسه خیلی پربار و سنگین است و در چند سطر و بهصورت خلاصه نمیشود حق مطلب را ادا کرد.
کمک کنگره ۶۰ به من:
هرکدام از ما انسانها با رسالتی، انتخاب کردهایم که در این جهان باشیم، ولی بنا بر فرمان، رسالتمان را فراموش کردیم و اینچنین شد که سرگردان در این سرزمین، نتوانستیم راه برگشت به سرمنزل هستی، بهسوی آن یگانه هستیبخش را بیابیم.
زمانی که من از سال ۱۳۹۱ با کنگره ۶۰ آشنا شدم، فقط خاص بودن مطالب و متفاوت بودنش برای من جذابیت داشت، ولی وقتی این فرصت به من داده شد و توانستم با کنگره ۶۰ درونی ارتباط برقرار کنم، تازه متوجه شدم که چه موهبتی در دستانمان داریم. اینکه من فرصت آشنا شدن با کنگره ۶۰ را در این زندگی داشتهام، از بزرگترین نعمتهای زندگیام هست. حال چگونه میتوانم قدردانش باشم؟ این مهم است که در برابر هرچه که از هستی میگیریم، سپاسگزار باشیم. سپاسگزاری انواع مختلفی دارد و بالاترین نوع از سپاسگزاری، خدمت و جاری کردن عشق الهی که به سمتمان آمده است، میباشد؛ مثل جناب مهندس دژاکام که با نیروی نادیدنی از عشق، با جاری کردن تعالیم و دریافتهای درونیشان نور و رهایی به ارمغان آوردند.
کنگره ۶۰ به من داشتن حالِ خوش را آموزش داد، کنگره ۶۰ به من عشق بلاشرط را آموزش میدهد، عشق به زندگی، عشق به همنوع، عشق به خانواده، عشق به همسایه، عشق به مسافر، ولی مگر میشود به دیگران عشق داد، درحالیکه عاشق خودمان نباشیم! پس در وهله اول کنگره، ۶۰ عشق به خویشتن را به من آموزش داد، کنگره ۶۰ مدرسهی خودشناسی است. مدرسهای که چگونه تجلی کردن صفات خداوند را اینجا در زمین برایمان آموزش میدهد. صفاتی که در تکتک آفریدههای خدا بهصورت بالقوه در درون هرکسی به ودیعه گذاشتهشده است. منتهی ما به تمامیت آن هوشیار و آگاه نبوده و نیستیم.
کنگره ۶۰ این آگاهی را به من داد و مرا وصل به درون کرد، وصل بهحق تا بدانم من در جهان فیزیکی هستم تا بتوانم حتی ذرهای از عشق الهی را به منشأ خودش برگردانم، اینجا هستم تا خدمت بیشتری انجام دهم و بتوانم بخشهای بیشتری از بینهایتِ "الله" آن یگانهی مطلق را کشف کنم. کنگره ۶۰ شهر وجودیِ شورهزار مرا تبدیل به زمین حاصلخیزی کرد که خاصیت رشد گیاهان اهورایی چون پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک را داشته باشد. مگر با کلمات محدود زمینی میشود، حق کنگره ۶۰ در قبالمان را با نوشتن چند سطر اَدا نمود؟
خدمت من به کنگره ۶۰:
پس من چه خدمتی میتوانم، در مقابل این هدیهی الهی انجام دهم؟ هر چه دارم از کنگره ۶۰ است، حتی این درک و فهمم که کنگره ۶۰ آن پیکر واحدی است و تکتک مسافران و همسفران بهمانند سلولهای این پیکر. پس اگر خدا فرصت خدمت را به من بدهد، درواقع در حال خدمت به خود هستم. اینکه خود را بشناسم تا بتوانم با آن بارقهی الهی درونم ارتباط برقرار کنم و صفات روح چون عشق و رسالت را تجلی کنم.
خدمت ما چه بهصورت مادی و چه بهصورت معنوی، از دیدی وسیعتر خدمت به خودِ کُلِمان است و تنها راه کسب عشق و دریافت هدایای الهی، از طریق دادن عشق و خدمت به جهان هستی و آفریدههای خداوند میسر میشود. هر چه بیشتر ایثار کنیم، بیشتر میگیریم و تنها راه ایثار عشق این است که خود را آنچنان از آن پرکنیم تا لبریز شود و اینگونه به مغناطیس عشق بدل شویم.
ما میدانیم که در طبقات پایین هستی، هر چیزی بهایی دارد، برای اینکه هدایای الهی به سمتمان جاری باشد، پس باید بهایش را با خدمت چه بهصورت مادی و چه معنوی پرداخت کنیم و این میشود، همان مقولهی خدمت به خود، زیرا اینگونه به هستی پیام میفرستیم که شاکر و قدردان هدایایش هستیم و بهایش را پرداخت میکنیم تا بسان چشمهای خالص، به سمتمان جاری باشد و این میشود همان خدمت به خود در قالب خدمت به همنوع، خدمت به دیگران، خدمت به کنگره ۶۰ و اینگونه است که میتوانیم خود را بهعنوان مجرای الهی و مجرای نیروهای مطلق الهی قرار دهیم تا خواست و اراده الهی برقرار و جاری باشد.
نویسنده: همسفر سولماز
وبلاگ نویس: همسفر ظریفه
همسفران نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1423