سلام دوستان حسین هستم مسافر. جلسه را در اختیار استاد قرار می دهم.
سخنان استاد:
سلام دوستان مهران هستم یک مسافر؛ سپاسگزارم از جناب مهندس که به من فرصت دادند تا در این جایگاه در خدمت شما باشم. من دکتر مهران نیکبخت هستم، متخصص بیماری های عفونی و همکاری خودم را از سال 89 با کنگره آغاز کردم.
دستور جلسه امروز در مورد گل ریزان است و حالا چرا این اسم انتخاب شده و چرا چنین رسمی در کنگره باب شده، آقای مهندس در این سی دی یکسری صحبت ها می کنند که یک نکته جالبی در آن بود که در ابتدای این بحث در مورد تغذیه صحبت می کنند و اینکه دوای ما غذای ماست و غذای ما، دوای ما؛ و این مسئله را بسیار در کنگره مطرح می کنند و در مورد ریزترین مسائل، آقای مهندس صحبت می کنند و در مورد تغذیه خود افراد و درمانشان و اینکه انتقادی می کنند از روش های خرافاتی در درمان اعتیاد؛ ابوالفضل درمانی و غیره که ما از این مسئله می گذریم و به دستور جلسه اصلی که گل ریزان است می پردازیم.
در کنگره همانطور که شاهد هستیم، یکسری سلسله روالی وجود دارد و افراد به شکل رایگان روی صندلیهای کنگره مینشینند و لژیونها و گوش میدهند و استفاده میکنند و عضو میشوند و اینها برای درمان و رهایی خودشان است و معمولاً یک فرد متخصص و آموزش داده شده از سوی کنگره بهعنوان کمک راهنما این مسئولیت را به عهده میگیرد و بههرحال آن لژیونها میبایست درجایی تشکیل بشود، مکانی تهیه شود و برای تهیه این مکان، هزینههایی نیاز هست و خودتان کلینیک دارید و میبینید که چقدر این روشن نگهداشتن چراغ این کلینیکها هزینه دارد. کنگره 60، تمام این آموزشها و خدماتی که در اختیار افراد قرار میدهد بهصورت رایگان است و کمک راهنماها هیچگونه پولی از کنگره و یا افراد دریافت نمیکنند و درواقع ارتباط مالی بین کمک راهنماها و افراد وجود ندارد و این یکی از ایراداتی است که در سیستم خودم ما و مراجعهکننده به کلینیکها وجود دارد ولی در کنگره میبینید که اینگونه نیست؛ اساس کارش این بوده که بهصورت رایگان خدمات میدهد و این چیزی است که ما باید الگو بگیریم و سعی کنیم این را عملی کنیم.
در کنگره 60، هرگونه تراکنش مالی از طریق حساب بانکی به نام کنگره 60 است و هیچگونه حساب نقدی وجود ندارد و افراد اگر بخواهند کمکی بکنند به همان حساب بانکی مبالغی را واریز میکنند. قانون یازده که در کنگره وجود دارد، گردش سبدی است که در جلسه به گردش درمیآید و پولی جمع میشود، آقای مهندس میفرمایند: میانگین مبلغی که از این سبد در لژیون پزشکان جمع میشود، بین 200 تا 300 هزار تومان است؛ و اگر محاسبه کنیم، اگر هر جلسه همین مبلغ جمع شود، این فقط کفاف هزینههای قند و چای جلسات میشود. کنگره برای اینکه بتواند هزینههای دیگر را جبران کند، لژیون مالی را تشکیل داده که در هر شعبه افرادی که توانایی مالی دارند میتوانند عضو آن بشوند و از این طریق کمک بکنند و به نظر من، موتور محرک مالی هر شعبه، همین لژیون مالی است که در آن شعبه وجود دارد و شرط عضویت در این لژیونهای مالی، پرداخت مبلغ 5 میلیون تومان برای یک سال است.
دکتر مجید هفته گذشته اشاره کردند که افراد سفر اولی نمیتوانند عضو این لژیون شوند و هدف این است که فرد به ثبات داشته باشد و هیجانی تصمیم نگیرد و در خیلی موارد در گرفتن همین مبلغ، دقت لازم به عمل میآید که این مبلغ از چه طریقی به دست آمده است.
کنگره بههیچعنوان از بیرون مثل ارگانهای دولتی، شهرداری و غیره کمک مالی دریافت نمیکند و اساس گردش کارش همین بحث لژیون مالی است و در کنار این، آقای مهندس یک ایده درست کردند به اسم جشن گلریزان؛ استثنائا میشود بادکنکی نصب کرد و گل آورد؛ خارج از این تایم، کنگره اجازه نمیدهد که ما گل بیاوریم چون معتقد است این، اتلاف هزینه است؛ من اوایل که با کنگره آشنا شده بودم، یک جلسه به آکادمی که رفتم، با جعبه شیرینی و گل رفتم و آقای مهندس همانجا برجک من را زدند که چرا گل آوردی و این چند روز دیگر پوسیده میشود و از بین میرود، بهتر بود هزینه گل را به کنگره کمک کنی.
در کلینیکها هم این جشن راه افتاده و من شاهد بودم که این مبالغ در قالب گلریزان جمعآوری میشود و بههیچعنوان آقای مهندس قبول نکردن که این مبالغ بهحساب کنگره واریز شود و کلینیکهایی که لژیون تشکیل دادهاند میتوانند این مبالغ را در خود کلینیکها هزینه کنند و کنگره چشمداشتی به این مبالغ ندارد. کل ساختار کنگره 60، وقف عام است و اگر خداینکرده اتفاقی بیافتد و کنگره تعطیل شود، همه حسابهای مالی کنگره شخصی نیست و عام است و وقف عام میشود و یک ریال از این پولهایی که جمعآوری میشود، بهحساب آقای مهندس و خانواده ایشان واریز نمیشود و همه پولها خرج خود کنگره 60 میشود. روال بر این است که هر شعبهای منابع مالی خودش را از طریق اعضای همان شعبه تأمین میکند و در مواردی خاص اگر کمکی نیاز باشد، دفتر مرکزی نیز به شعبه کمک میکند. من اعتقادم بر این است که کنگره 60، همهچیزش درونگروهی است؛ از غنی گرفته تا به فقیر بدهد، چیزی که ما نتوانستیم این را در کلینیکهایمان جا بیندازیم. ما بهعنوان درمانگرهای خط مقدم این بیماری، نمیتوانیم از معتادان متجاهر استقبال کنیم؛ به دلیل مسائل مالی که دارند و مزاحمتهایی که در کلینیک ایجاد میکنند ولی میبینم که کنگره 60، این قابلیت را دارد. یکی دو هفته پیش یک مصاحبه رادیوی در کنار آقای دکتر افشار معاونت ستاد مبارزه با مواد مخدر داشتم که ایشان اشاره داشتند که جدیداً یکسری کوپنهایی تهیهشده برای کسانی که معتاد متجاهر هستند که از سوی نیروی انتظامی دستگیر میشوند و به کمپ میروند، بعدازاینکه از کمپ بیرون میآیند میتوانند از این کوپنها استفاده کنند یعنی یک حمایتی است از طرف دولت برای رفاه حال عمومی این افراد. در این مصاحبه فرصت نشد من نظرم را بیان کنم؛ خودتان میدانید که فرد میتواند آن کوپن را بگیرد و نقدش کند و دوباره به مصرف برگردد؛ یعنی هرگونه ارتباط مالی که ما از بیرون توقع داشته باشیم که به این سیستم کمک کند، اینها همگی از بین بردن هزینه است. خودتان در کلینیکها بارها افرادی را دیدهاید که اینها مصرفکننده بودند و میآیند و کل هزینه خانواده را از بین میبرند و هرچقدر هم به این افراد کمک کنید، این کمکها توسط آنها بلعیده میشود و برای رهایی و بهبودی خودش استفاده نمیکند. ولی در کنگره اینگونه نیست؛ پول هزینه کسی میشود که برای بهبودی و درمان خودش، در لژیونها شرکت میکند و به کنگره میآید.
جناب مهندس
از مهران عزیز تشکر میکنم. سلام دوستان حسین هستم مسافر
چون بحث گلریزان و لژیون مالی بود، به مهران گفتم که تو استاد بنشین و بعد از صحبت، جلسه را به من بده. دفعه قبل هم صحبت کردم که یک انجیو باید دارای 3 ویژگی باشد؛1- علم و دانش 2- نیروی متخصص 3- منابع مالی. الآن یک خانواده هم باید همینطور باشد؛ یک کشور و اداره هم همینطور و همچنین یک کلینیک همینطور. کلینیک هم باید علم و دانش این کار را داشته باشد، نیروی متخصص داشته باشد و پول هم داشته باشد؛ هرکدام از اینها نباشد، کار پیش نمیرود. اگر کلینیک پول داشته باشد، نیروی متخصص هم داشته باشد ولی علم و دانش لازم را نداشته باشد، در کارش موفق نخواهد بود. این 3 مورد، پایه اصلی هر مسئله است. در یک کشور و دانشگاه هم همینطور است و در همهجا نیز این موارد نیاز است.
مسئله بعدی این است که آمده بودند و یک دیدگاهی به وجود آورده بودند و در سطح جامعه القا کرده بودن؛ هم مسئولین، هم معتادان، هم خانوادهها و پزشکان که آن 1% و 1/5% معتادان که متجاهر هستند، الگوی اعتیاد کشور شدند؛ یعنی هر وقت صحبت اعتیاد پیش میآید، معتادی که کارتنخواب است میشود آئینه عبرت یا آئینه تمام نمای اعتیاد. به عقیده من، این دیدگاه بسیار بسیار غلط است. البته این را ثابت میکنم و ثابت هم کردم؛ چون خیلیها را داریم که متجاهر هستند ولی معتاد نیستند؛ در قدیم اردوی کار داشتیم که معتاد نبودن ولی بیخانمان بودند. خیلیها را داریم که سارق و جیببر هستند ولی معتاد نیستند، حالا ممکن است معتاد هم باشند. اعتیاد این نیست. حالا ممکن است حدود 50 هزار معتاد کارتنخواب داشته باشیم، اینها ربطی به اعتیاد ندارد و داستان چیز دیگر است. ممکن است خانوادههایشان را از دست داده باشند و بیخانمان باشند و این در همه جای دنیا وجود دارد؛ در ایران هست، در اروپا هست، در آمریکا هست؛ اینها برگرفته از اعتیاد نیست که بگوییم اینها معتاد هستند و کارتنخواب شدهاند.
حدود 98% مصرفکنندههای مواد مخدر از اقشار مختلف جامعه هستند؛ از صفر بگیرید تا صد و بالای صد. آیا ما در میان پزشکان، مصرفکننده مواد مخدر نداریم؟ آیا بین مهندسین نداریم؟ آیا در قضات نداریم؟ آیا در روحانیون نداریم؟ آیا بین زنان خانهدار نداریم؟ دختران دانشجو چطور؟ حال یک الگوی دیگر درآمده که بسیار غلط در غلط است اینکه، هرکسی معتاد است، بیآبروست؛ یا خداینکرده هر خانمی که مصرفکننده است، هزار برچسب به او میچسبانند. خانمهای مصرفکنندهای داریم که پاکترین انسانهای کره زمین هستند و مصرفکننده شدند. پس اینها برداشتهای کاملاً غلط و غیرواقعی است؛ و چون برداشت ما غلط بوده، برخوردمان با تمام معتادین اینگونه است که خیال میکنیم اینها همه اینطوری هستند. من بارها گفتهام که بیشترین تخصصها در بین معتادین هستند؛ شما بروید و بررسی کنید. روزهای چهارشنبه که رهایی میدهم، هنرهای دستی برایم کادو میآورند که هرکدام میلیونها تومان میارزد؛ یک سال روی این کاردستی وقت گذاشته و آن را برای من هدیه آورده. فرش بافته با ابریشم که عکس من هست و در مدتزمان یک سال تا به رهایی برسد روی آنوقت گذاشته، از بهترین نخ ابریشم استفاده کرده. تابلوهای منبتکاری، کارهای مسی و غیره که همگی کار هنرمندهاست. بیشترین قدرت بین معتادین است؛ اگر صور پنهان را ببینید متوجه میشوید.
بیشترین سرمایه را معتادین دارند. بین اینها افراد سرمایهدار کم نداریم. اینها در پنت هاوس مینشینند و با تریاک سناتوری کنار منقل مینشینند و معامله خانه و کشتی و بار کشتی میکنند. نه هر که سر بتراشد قلندری داند؛ این نیست که هر کس مصرفکننده شد، بیناموس و بیشرف و بیخانمان و فقیر و دزد و فلان باشد؛ اصلاً این داستانها نیست.
دایی من در 84 سالگی فوت شد و 60 سال تریاک مصرف میکرد، شاید در زمانی که فوت شد، یکی از ثروتمندترین افراد کرمان بود؛ نیمی از زمینها و باغهای کرمان مال ایشان بود و خیلیهای دیگر همینطور بودند. تمام ملاکها و اربابها در زمان قدیم تریاکی بودند. اکثر آنهایی که تاجر بودند، همه در بهترین باغهایشان در کنار موتور آب مینشستند و با وافور تریاک مصرف میکردند. پس نگاه جامعه باید به معتادان عوض شود. اگر نگاه عوض شود، به نفع همه است.
تمام انجوی ها به دنبال خیِر میگردند که یک پولی به آنها بدهد و مخارجشان تأمین گردد. سالن اجتماعات شعبه آکادمی چیزی حدود 150 مترمربع میباشد که 200 نفر بهزور در آنجا میشوند؛ روز دوشنبه هفته گذشته که جشن گلریزان بود، از آقایان مسافر مبلغ 402 میلیون تومان کمک شد. روز بعد که خانمهای مسافر هستند، مبلغ 127 میلیون تومان جمع شد. عصر همان روز که مخصوص خانمهای همسفر هست، مبلغ 28 میلیون تومان کمک شد. دیروز که آقایان همسفر جلسه داشتند، مبلغ بالای 60 میلیون جمع شد؛ حال ممکن است خانم همسفر هم داشته باشند و کمک کرده باشند. درمجموع شعبه آکادمی (سهروردی) حدود 800 میلیون تومان جمعآوری شد. ما 50 شعبه دیگر هم داریم و اینطور که گزارش دادند، شعبه سلمان فارسی اصفهان حدود 700 میلیون تومان در جشن گلریزان جمعآوریشده است. اینها همه برای کنگره است. شما هیچ کجا نمیتوانید چنین پولی را جمعآوری کنید. چرا این پول را میدهند؟! برای اینکه به درمان میرسند؛ اگر به درمان نرسیده بودند، یک ریال هم نمیدادند. پس اگر روش ما درست باشد و بتوانیم اینها را به درمان برسانیم، باکمال میل اینها کمک میکنند.
من روز سهشنبه به بچهها گفتم من یک نقشهای دارم و این را اجرا میکنم. اعضای لژیون مالی میبایست 5 میلیون تومان بدهند، من روز دوشنبه گفتم اعضای لژیون مالی 5 میلیون میدهند تا عضو شوند ولی اگر کسی 50 میلیون تومان بدهد من به او عنوان دنو را میدهم دنو یعنی (بخشنده). در همانجا یک نفر 50 میلیون تومان داد و تا امروز 9 نفر در کنگره 60 عنوان دنو را دریافت کردهاند. 100 میلیون هم دادند، 70 و 60 هم همینطور. خب این پولها جمع میشود برای خود کنگره و وقف است و ریالی از اینها مال من نیست، من خودم هم باید پرداخت کنم. این کار را در لژیونها هم انجام دادند و جشن گلریزان برگزار کردند که کلینیک ماکان شهریار مبلغ 620 هزار تومان جمعآوری کرده، کلینیک مهرنام تهران مبلغ 3 میلیون تومان، کلینیک شادزی تهران یکمیلیون تومان، کلینیک انصار رباطکریم 3 میلیون و چهارصد هزار تومان، کلینیک روشنگر تهران مبلغ 10 میلیون تومان، کلینیک دانشگاه آزاد دکتر مسعود مبلغ سه و نیم میلیون تومان. جمعآوری شد. به من گفتن بهحساب کنگره واریز کنیم؛ گفتم نه. این پول مال خود کلینیکهاست؛ این منابع برای بهسازی خود کلینیکها باشد و اگر هزینهای دارند، میزی میخواهند، لوازمی نیاز دارند، از این پول خرج کنند و این یک رسمی میشود که در خود کلینیکها هرسال یک جشن گلریزان برگزار شود و یک فرهنگ راه بیافتد و یک کمکی بکنند که کلینیکها تقویت بشوند. بعضی کلینیکها این کار را نکردند که از امروز این کار را بکنند. به من گفتند که بعضی از کلینیکها مبالغ را بهحساب کنگره واریز کردند، گفتم آنهایی که بهحساب کنگره ریختند که پس نمیدهیم ولی کسایی که واریز نکردن، در حساب خود کلینیک بماند.
اگر ما روش درست را پیاده کنیم، پول خودش میآید؛ اصلاً جای نگرانی نیست. اگر ما پول داشته باشیم، میتوانیم بهجاهای دیگر نیز کمک کنیم. ما سال گذشته به کنگره دانش اعتیاد مبلغ 80 میلیون تومان کمک کردیم و دوباره کمک خواهیم کرد. اصولاً انجیوها باید به این شکل باشند که اگر وضع مالی خوبی دارند، بتوانند کمکهایی به بقیه بکنند.
من میدانم که فقیرترین قسمت، همین لژیون پزشکان است که از همه کمتر جمع خواهد شد؛ البته کسانی که در کنگره کمک میکنند خودشان مسافر بودند و به درمان رسیدند و خودشان خوب شدند و داستانش فرق دارد. کلینیکها در حال حاضر از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیستند که بگوییم توانایی مالی زیادی دارند؛ هزینههای شخصی خودشان را بهزور تأمین میکنند، بنابراین من انتظاری ندارم که لژیون پزشکان مبالغ خیلی بالایی واریز کنند، گرچه همین مبالغ هم خوب است؛ ما نمیتوانستیم بگوییم که گلریزان را در اینجا اجرا نکنیم.
مراسم جشن گلریزان
جناب مهندس
من همانند سال گذشته، کمک خودم را به لژیون پزشکان میآورم که کمی آمار بالا برود. من مبلغ 10 میلیون تومان در جشن گلریزان کمک میکنم.
دکتر مهران
کنگره برای من خیلی بیشتر از این حرفها ارزش دارد و مبلغ ناقابل «یکمیلیون تومان» کمک میکنم.
دکتر مسعود
نکته جالبی در این گلریزان هست و همه دوستان میدانند که این گلریزان یک رسم قدیمی بوده و بیشتر در زورخانهها انجام میشد و در هر محلهای زورخانه وجود داشت و اکثراً ورزشکار بودند؛ مثل امروزه نبود که افتخارمان این باشد که 15 سال در یک آپارتمان ساکن هستم و همسایه روبرو را نمیشناسم. به نظر من این افتخار نیست؛ افتخار همانی بود که همه همدیگر را میشناختند و اگر میدید برای کسی گرفتاری پیشآمده، معمولاً رسم بود در زورخانه مراسمی میگرفتند به نام گلریزان؛ یک لُنگی را میگرفتند و بعد از ورزش دور گود زورخانه میچرخیدند و هرکسی بدون اینکه مشخص کند چقدر پول پرداخت کرده، در این مراسم شرکت میکرد و بدینوسیله گرفتاری آن شخص را برطرف میکردند. پس درواقع گلریزان راهحل رفع گرفتاری بود؛ اما در کنگره قبل از اینکه مشکلی پیش بیاید، پی دستی کرده و برای مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید این مراسم را هرسال برگزار میکند و به نظر من کار بسیار قشنگ و خوبی است. ما در کلینیک دانشگاه اسلامشهر برای اولین بار این کار را انجام دادیم و من در آن مراسم 500 هزار تومان کمک کردم و بقیه هم به نسبت وسع خودش کمک کرد و مبلغی بالغبر 3/5 میلیون تومان جمعآوری شد و میخواستیم این را تقدیم کنگره کنیم که آقای مهندس لطف کردند و فرمودند که بهتر است برای خودتان هزینه کنید.
من هم در حد توانم بهاندازه همان مبلغی که در کلینیک پرداخت کردم، در اینجا نیز 500 هزار تومان تقدیم میکنم.
دکتر علیرضا
من هم این روز مبارک را خدمت جناب مهندس و همه دوستان تبریک عرض میکنم. در مورد موضوع حمایت که استاد جلسه فرمودند، صحبتی که دکتر افشار در مورد معتادان متجاهر گفته بودند، این بود که کوپنهایی در اختیار اینها قرار بدهیم که جنبه حمایتی داشته باشد. اینها به این شکل نیست که بیایند و این کوپنها را بگیرند و نقدش کنند؛ صحبت بر سر این است که این افراد بهواسطه این کوپنها، یکسری مایحتاج زندگی خودشان را تأمین کنند؛ مثلاً اگر یک بسته پنیر که 5 هزار تومان میشود و این را دریافت میکنند، بقیه کوپن را نمیتوانند تبدیل به پول نقد کنند.
در مورد گلریزان، من هم بهنوبه خودم بهمانند سال گذشته مبلغ 200 هزار تومان کمک میکنم.
دکتر امین
من هم تبریک میگویم این روز عزیز را به انجویی که وابسته هیچ ارگانی نیست و رمز موفقیتش نیز همین است. من هم بهاندازه وسع کلینیکم، مبلغ 500 هزار تومان تقدیم میکنم.
دکتر آتوسا
خوشحالم که امروز در جمع دوستان هستم. من از سال 92 با کنگره همکاری دارم و واقعاً درمانهایی که در کنگره 60 انجام میشود، آموزشهای آن برای خود ما هم مؤثر بوده و در مسیر زندگی کمکحال ما بوده است. درنتیجه این کمک کردن، کمک به توانمندسازی کنگره 60 و این تشکیلات درمانی است که برای همه بیماران و همینطور برای ما درمانگران سودمند است.
من هم مبلغ یکمیلیون تومان به گلریزان هدیه میدهم.
آقای آبتین
من خودم را وامدار کنگره 60 میدانم. امروز هر چیزی که دارم و جایگاهی که هستیم، همه را بهواسطه وجود کنگره 60 دارم. اگر سال 74 دانشگاه رفتم و دانشگاه را از دست دادم، امروز اگر مدرک تحصیلی دارم و بهعنوان روانشناس در کلینیک فعالیت میکنم، همه را بهواسطه درمانی که در کنگره 60 شدم دارم. بهطورکلی هر چیزی که از دست دادم، همه را در کنگره 60 به دست آوردم. من هم تمام تلاشم را میکنم که این سیستم به کار خودش ادامه دهد. من هم در حد توانم مبلغی را در کلینیک کمک کردم و امروز مبلغ 250 هزار تومان نیز به این مراسم کمک میکنم.
دکتر شهرام
در مورد کلمه متجاهر که امروز زیاد در موردش صحبت شد، مطلبی میخواستم عرض کنم که من از این کلمه لطمه زیادی خوردم و این کلمه را حضرات سیاسیون گذاشتند تا معتادان را بکوبند و آنها را بریزند در کمپها. بهتر است این کلمات را استفاده نکنیم؛ مصرفکننده بیمار است.
من هم در این روز بابت گلریزان، مبلغ 500 هزار تومان تقدیم میکنم.
جناب مهندس
من نمیدانم اصلاً این کلمه متجاهر یعنی چه! معلوم نیست از قوطی کدام عطار درآمده؛ متجاهر جر میزنه! جاهله؟ چیه ما مفهومش را نفهمیدیم.
دکتر یوسف
من هم بهنوبه خودم این روز را تبریک عرض میکنم و امیدوارم روزبهروز بهبود پیدا کند و روبهپیشرفت باشیم. من هم مبلغ 200 هزار تومان تقدیم این جشن میکنم.
دکتر مجید
عرض ادب دارم و جشن هفته گلریزان را خدمت همه عزیزان شادباش میگویم. وقت منبعث شدن روح و جان ماست. من در شعبه مبلغ 12 میلیون تومان کمک کردم و خیلی احساس خوبی داشتم و دوست دارم این احساس خوب را به مشارکت بگذارم. به قول فرمایش دکتر قیصر امین پور: شاید فردا خیلی دیر باشد؛ چقدر زود دیر میشود.
من هم امروز مبلغ 2 میلیون تومان در جشن گلریزان لژیون پزشکان تقدیم میکنم.
دیدبان محترم محمد صداقت
مبلغ اهدایی یکمیلیون تومان
دکتر علیاکبر
به نظر من دامن کشیدن از یک آتش معضل اجتماعی و اینکه خودمان را مبرا بدانیم از یک مسئلهای و موضع متقابلی داشته باشیم به خاطر اینکه ما فقط نجاتدهنده هستیم و این معضل از ما نیست، یکجور شاید بشود گفت خودخواهی است و معضل اعتیاد مسئله اجتماعی است. چه ازنظر اخلاقی نگاه کنیم و چه ازنظر فلسفی، همه افراد جامعه بهنوعی در بروز مسئله اعتیاد و شیوع مسئله اعتیاد دخیل هستیم و من خوشحال هستم که در اینجا بهنوعی دعوت شدیم و این دِینی که به گردن ما هست را در حد کوچکی بتوانیم ادا کنیم.
من در حد بضاعت کلینیکمان مبلغ 700 هزار تومان را هدیه میکنم.
دکتر محمد
من میخواستم در مورد مرگومیر الکل که از شهریور تا مهرماه اتفاق افتاد و هنوز هم ادامه دارد مطلبی را عرض کنم. ما با یک همهگیری کلی در کشور مواجه شدیم. ما سابقاً مرگ میر بهواسطه الکل را در سالهای گذشته داشتیم؛ مثلاً سال گذشته در فارس اتفاق افتاد و معمولاً لکال است؛ به این صورت که فردی این را در بین جمعی توزیع میکند و حالا چند نفری هم فوت میکنند. در شهریورماه یک مورد فوتی را در یک گروه دستهجمعی در کرج شاهد بودیم که به نظر ما چیز عجیب و قریبی نبود؛ حدود 6 نفری فوت شدند و 200 نفری هم مسموم شدند. ولی 2 هفته بعد دیدیم که موجی شروع شد که در 2 استان و همزمان این موضوع اتفاق افتاد و یواشیواش استانها زیاد شدند تا جایی که 22 استان این اتفاق افتاد و این یعنی فاجعه. این فرضیه که یک محمولهای وارد یک استان شده و توزیعشده کاملاً از بین رفت و خیلی روی این موضوع کار شد که علت فوتها چیست.
آماری که من گرفتم، در طی 45 روز، 96 نفر فوت شدند. این 96 نفر، متانول مثبت بودند، یعنی الکل تقلبی روی اینها اثرگذار بود. از اینها هم اکثراً در بیمارستان فوت شدند و جالب است بدانید که در بین اینها، یک پزشک، 2 نفر غیرمسلمان و آمارهای عجیب و قریبی به دست آوردیم که کمترین سن در بین اینها 12 ساله بود که فوت نشد و میانگین سن افراد فوتی، 18 تا 55 ساله بود. ما درنهایت به این رسیدیم که یک محموله بزرگ متانول در کشور توزیعشده و الان با وضعیت قیمت انگور و کشمش بهصرفه نیست که کسی برود و خودش شراب درست کند و بعد بدهد به مردم؛ اگر این کار را بکند فقط برای مصرف خودش است. این است که متانول خالص را میگیرند و رقیقش میکنند و توزیع میکنند. حال این به سهو یا بهعمد بوده باشد، بهجای یک محموله متانول قابل شرب توزیع کنند، متانول غیر شرب توزیع کردند. سرمنشأ این از تهران بود. خوشبختانه مقداری از این را قبل از توزیع، جلوگیری کردند. همه فکر میکنند که این موج تمام شده ولی روزی نیست که گزارش فوت متانول نداشته باشم.
دکتر علیرضا
هفته گلریزان را به همه عزیزان تبریک میگویم و یک گزارش مالی از مرکز بهشتآیین اصفهان خدمت دوستان ارائه میدهم. ما در هفته گلریزان مبلغ 12 میلیون تومان جمعآوری کردیم که این را بهحساب کنگره 60 واریز کردیم و 500 هزار تومان از لژیون مسافران جمع شد که این مبلغ را صرف هزینههای کلینیک خواهیم کرد.
من هم امروز مبلغ 500 هزار تومان تقدیم این جشن میکنم.
دکتر شیوا
من هم این روز را تبریک میگویم و فکر میکنم یکی از هفتههای خیلی مبارکی است که در کنگره 60 وجود دارد. همانطور که مهندس فرمودند، پایههای کنگره، سه ضلع علمی و انسانی و مالی است. نیروی انسانی که در کنگره وجود دارد بهخوبی آموزش میبینند و علم کنگره را شاهد هستیم که چگونه اعتیاد را درمان میکند و درنهایت بحث مالی است که از طریق همین اعضا تأمین میشود. یکی از بهترین کارها به نظر من همین سپاسگزاری است؛ چه برای مصرفکننده و چه برای ما.
من هم مبلغ یکمیلیون تومان به این مراسم تقدیم میکنم.
دکتر حسین
من هم مبلغ 500 هزار تومان تقدیم میکنم.
خانم مهدیه
مبلغ اهدایی من به این جشن، 200 هزار تومان ناقابل است.
آقای محسن
با سلام. من هم با توجه به مشورتی که از جناب مهندس گرفته بودم، مبلغ 5 میلیون تومان در شعبه قزوین مشارکت کردم و امروز هم برای خالی نبودن عریضه، مبلغ 300 هزار تومان تقدیم میکنم.
دکتر کامبیز
مبلغ اهدایی من 100 هزار تومان است و میدانم که مبلغ بسیار ناچیزی است. فرانسویها میگویند که: مرد، سر است و زن گردن؛ هرکجا گردن کج شد، سر نیز مجبور است کج شود.
جناب مهندس
ما میگوییم زن ارباب است و مرد رعیت (با خنده)
دکتر بهرام
به درخواست جناب مهندس که فرمودند در مراسمها گروه موسیقی میآوردیم و مراسم اجرا میکردند، امروز چون گروه موسیقی حضور ندارند، من یک قطعهای را برای حضار اجرا میکنم. سپس ایشان این قطعه شعر را بهصورت آواز اجرا کردند:
من که فرزند این سرزمینم
در پی توشهای خوشهچینم
شادم از پیشه خوشهچینی
رمز شادی بخوان از جبینم
قلب ما، بُود مملو از شادی بی پایاااااااان
سعی ما، بُود بحر آبادی این ساماااااااان
خوشهچین، کجا اشک محنت به دامن خیزد
خوشهچین کجا دست حسرت زند بر دامااااااااان
من هم بهپاس این روز عزیز، مبلغ 300 هزار تومان تقدیم میکنم.
دکتر علیرضا
سلام عرض میکنم خدمت دوستان. مبلغ 500 هزار تومان تقدیم این جشن میکنم.
دکتر جلیل
سلام خدمت دوستان. مبلغ اهدایی من 500 هزار تومان میباشد.
دکتر محسن
ضمن عرض سلام، من هم مبلغ یکمیلیون تومان به این جشن تقدیم میکنم.
خانم مریم
سلام دوستان، مریم هستم یک همسفر. این روز را تبریک میگویم به همگی و مبلغ 200 هزار تومان تقدیم میکنم.
خانم فاطمه
سلام عرض میکنم. میگویند قطرهقطره جمع گردد وانگهی دریا شود؛ من هم مقدار ناقابل 200 هزار تومان هدیه میدهم.
دکتر صمد
با توجه به نیازهای مالی هر سازمان، اگر کنگره 60 بخواهد وابسته باشد، باید جوابگوی آن وابستگیها هم باشد و بهترین کار همین مراسم گلریزان است.
من هم مبلغ 400 هزار تومان به این مراسم اهدا میکنم.
دکتر حسین
سلام دوستان، من هم مبلغ 500 هزار تومان تقدیم میکنم.
خانم زهره از مرکز دکتر حاجی پور
سلام خدمت دوستان، من این روز را به همگی تبریک عرض میکنم. مرکز ما مبلغ 200 هزار تومان را تقدیم این مراسم میکند.
خانم خاطره از مرکز مسیر زندگی
مبلغ 200 هزار تومان از طرف مرکز تقدیم میکنم.
خانم بهاره
من هم از کلینیک بهستان، مبلغ 100 هزار تومان به این مراسم تقدیم میکنم.
آقای بابک
من هم به نمایندگی دکتر بهنام که نتوانستند در این مراسم شرکت کنند، مبلغ 500 هزار تومان را که به حساب کنگره واریز نمودند را اعلام میکنم.
خانم ندا
با سلام خدمت دوستان، مبلغ 200 هزار تومان تقدیم میکنم.
دکتر فریدون
با سلام خدمت دوستان، من مبلغ 300 هزار تومان به شعبه شهر قدس کمک کردم و امروز نیز مبلغ 300 هزار تومان تقدیم این مراسم میکنم.
دکتر مهران
با سلام خدمت دوستان، من هم مبلغ 300 هزار تومان به شعبه شهر قدس کمک کردم و امروز نیز مبلغ 300 هزار تومان تقدیم این مراسم میکنم.
خانم مینا
مبلغ اهدایی 50 هزار تومان.
دکتر علیاکبر
سلام خدمت دوستان، من این روز را به همگی تبریک عرض میکنم. مبلغ 500 هزار تومان را تقدیم این مراسم میکند.
مبلغ 50 هزار تومان هم داریم که اسمشان را نگفتند.
جناب مهندس
جمع مبلغ اهدایی عزیزان در این مراسم «بیستوهفت میلیون و یکصد و پنجاه هزار تومان» میباشد. با تشکر از همه عزیزان. شما اگر در کلینیکها هم این تفکر را بکنید و خودتان باورتان بشود که حتماً پول جمع میشود، مطمئن باشید پول جمع میشود؛ شما قضاوت نکنید که چه کسی پول دارد چه کسی ندارد؛ اگر این قضاوت را بکنید، هیچوقت به نتیجه نمیرسید. یک کسایی در کنگره میآیند و 50 میلیون تومان میدهند که من اصلاً فکرشم نمیکردم. امیدوارم که موفق باشید و همه شما را به خداوند میسپارم.
رهایی کلینیکها
کلینیک بهشتآیین اصفهان- دکتر علیرضا
مسافر علیرضا، آنتی ایکس شیره و تریاک، روش درمان D.S.T داروی درمان شربت OT، طول سفر 12 ماه، راهنما منصور.
مسافر احمد، آنتی ایکس شیره و تریاک، روش درمان D.S.T داروی درمان شربت OT، طول سفر 14 ماه و 6 روز، راهنما منصور.
دریافت گل رهایی از دستان جناب مهندس
کلینیک انصار رباطکریم- دکتر اعظم- رهایی سیگار
مسافر فیروز، آنتی ایکس سیگار، روش درمان D.S.T داروی درمان آدامس نیکوتین، طول سفر 10 ماه و 12 روز، راهنما عبدالله
مسافر احمد، آنتی ایکس سیگار، روش درمان D.S.T داروی درمان آدامس نیکوتین، طول سفر 10 ماه و 12 روز، راهنما عبدالله
کلینیک روشنگر- دکتر یوسف
مسافر سهیل، آنتی ایکس ال اس دی، ماریجوانا، هروئین و آیس، روش درمان D.S.T داروی درمان شربت OT، طول سفر 12 ماه، راهنما آقای حسین.
مسافر داوود، آنتی ایکس شیشه و تریاک، روش درمان D.S.T داروی درمان شربت OT، طول سفر 14 ماه، راهنما آقای حسین.
دریافت گل رهایی از دستان جناب مهندس
تهیه و وبلاگ نویس: مسافر سعید عاشوری