خداوند در کلامالله قوانینی را مطرح میکند و یک سری آموزهها را بهصورت تمثیل وار برای انسانها مطرح مینماید که انسانها شروع به تحقیق و کنکاش کنند و آنها را بشکافند و ببینند که در مغز این تمثیلها چه پیامهای شگرفی برای آنها وجود دارد؛ بهعنوانمثال در آیه 261 سوره بقره انسان را اینگونه به بخشیدن تشویق میکند که مَثَل آنان که مالشان را درراه خدا انفاق کنند، بهمانند دانه ایست که از یکدانه هفت خوشه بروید و در هر خوشه صد دانه باشد یا درجایی دیگر میفرمایند؛ نیکوکاران کسانی هستند که هم در وقت تنگدستی و هم در وسعت، از مال خود انفاق میکنند و آیات بسیار دیگری که در این زمینه آمده است؛ اما بهراستی برای چه خداوند از انسان میخواهد که ازآنچه دارد ببخشد؟! برای چه ما را تشویق به گذشت میکند؟! آیا اگر او میخواست نمیتوانست خودش به آنهایی که نیازمندند بدهد؟! آری این آموزشها را به ما میدهد و بستر کمک کردن را نیز برای ما فراهم میکند تا ما صفات الهی کسب کنیم، چراکه ما، پا به این حیات گذاشتهایم تا با آموزش و خدمت درست، صفاتی چون بخشیدن، گذشت کردن و ... را کسب کنیم و بهسوی او بازگردیم.
حال به نظر من جمعیت احیای انسانی کنگره 60، یک بستر و یک فرصتی است که خداوند برای من مهیا کرده تا با بخشیدن مقداری از مال خود یا وقت خود، بتوانم صفت بخشش و گذشت را در درونم به دست آورم، صفتی که من برای رسیدن به آرامش به آن نیازمندم، صفتی که تا آن را کسب نکنم، طعم لذتبخش بودن هستی و زندگی را نخواهم چشید.
این را میدانم که اگر در هستی از چیزهایی که دارم نبخشم، دچار مشکل میشوم، یکزمانی میبینم که ثروت دارم اما قابلاحترام برای کسی نیستم، یکزمانی میبینم مهم هستم اما مفید نیستم و آنجاست که انسان به مرحلهای میرسد که باوجود داشتن مال آرامش ندارد؛ زیرا آنچه به انسان آرامش میدهد، حس مفید بودن است، نه پول و مقام و جایگاه و تنها زمانی احساس مفید بودن میکنم که کاری برای کسی کرده باشم.
اگر گاهی بخشیدن مقداری از مالم برایم سخت است به دلیل این است که ایمانم ضعیف است، میترسم نکند چیزی را از دست بدهم و دیگر به دست نیاورم. باید ایمان داشت که وعدهی خداوند دروغ نیست. به قول آقای مهندس اگر ما همین یک جمله را قبول کنیم تمام مسائل ما حل میشود.
این جهان کوه است و فعل ما صدا بازآید این صداها را ندا ...
اساس جهان هستی این است که امکان ندارد ما چیزی به هستی بدهیم و چیزی دریافت نکنیم. آری تا ندهی، نستانی!
مشکل اصلی در نبخشیدن، ندیدنهاست، بیحسیهاست، بیتفاوتیهاست، فراموشیهاست و ... بهطوریکه نمیتوانم رحمت خداوند و موقعیتها و نعمتهایی که در اختیارم گذاشتهشده را حس کنم، میآیم کنگره، راه برایم بازشده ولی حواسم جای دیگر است، فراموش میکنم که درگذشته چه وضعیتی داشتم، فراموش میکنم که درگذشته هر چه جدیتر به دنبال راه درمان میرفتم ناامیدتر برمیگشتم، فراموش میکنم که حاضر بودم تمام زندگیام را بدهم تا خودم و خانوادهام را از سرزمین ظلمات اعتیاد خارج کنم، فراموش میکنم که ... .
اگر من متوجه باشم که به کجا آمدهام؟ اگر من نگاه کنم ببینم دریافتهای من از کنگره چه بوده و پرداختهای من چه بوده؟ اگر من به قداست این مکان ایمان بیاورم، اگر کمی با خود تفکر کنم که اصلاً هدف بنیان کنگره 60 چیست؟! بیدار میشوم و آنوقت است که در بیداری، با آگاهی میبخشم، با عشق میبخشم، با تمام وجود میبخشم، واقعاً در کنگره چیزهایی نصیب تکتک ما شده است که هنوز به مرحله درک آن نرسیدهایم. در کنگره 60 احیای انسانیت صورت میگیرد، مگر میشود احیای انسانها را ارزشگذاری کرد یا برایش قیمت گذاشت؟!
باید دانست که نفس بسیار زیرکانه در سفر دوم میآید و نداشته هایمان را به رخمان میکشد تا ما را از مسیر دور کند، پس هشیار باشیم که از سفر تکاملیمان عقب نمانیم. بخشش واقعی یعنی از چیزی که نیاز داری باید ببخشی، این بخشیدن ارزش دارد و این نوع بخشیدن است که تو را به خودشناسی میرساند نه بخشیدنی که من صبر کنم تا از مازاد مخارجم ببخشم. البته فراموش نشود كه اگر من واقعا از لحاظ مالی ضعیف هستم و نمی توانم كمك مالی داشته باشم همین كه خواسته بخشیدن در من باشد، كافی است.
به جرات میشود گفت که در زمان کنونی که اینقدر بیماریهای روحی، روانی و اینقدر مصرفکنندگان انواع مواد مخدر به خصوص در قشر جوان جامعه، ازدیاد یافتهاند، هیچ باقیات و صالحاتی بالاتر از کمک به کنگره 60 نیست تا انشاا... با تشکیل آکادمی کنگره 60، بتوانیم بسیاری از بیماریها را درمان کنیم و دردی از دردمندان جامعه کم کنیم. آقای مهندس ایماندارند که کسانی که برای تشکیل آکادمی کمک میکنند، خواهند آمد، به همین خاطر هیچ اجباری در کمک به کنگره نیست.
پیشاپیش به عزیزانی که می خواهند با شرکت در این جشن سعادت این را پیدا کنند تا قدمی هرچند کوچک در جهت پیشبرد اهداف کنگره 60 بردارند و سهمی در احیای انسانها داشته باشند، تبریك عرض می نمایم. بیایید بیدار شویم و خفتگان را هم بیدار کنیم.
با احترام؛ کمک راهنما همسفر زهره
وبلاگ همسفران شيخ بهايي
- تعداد بازدید از این مطلب :
2642