در خدمت آقای زرکش، دیده بان لژیونهای مالی کنگره 60 هستیم. به مناسب نزدیکی به هفته گلریزان و لژیون مالی، میخواهیم گفتوگویی داشته باشیم در خصوص ساختار لژیون مالی و فلسفه آن و نیز تاریخچه این ساختار که از کجا آغاز شده و به کجا خواهد انجامید.
سلام، بهعنوان اولین سؤال بفرمایید که چرا کنگره 60 به لژیون مالی نیاز دارد؟
سلام و عرض خدا قوت. همانگونه که مستحضر هستید، در ابتدای تشکیل کنگره 60، علم کنگره توسط آقای مهندس متولد شد و برای رشد و توسعه آن، نیاز به نیروهایی بود که آموزش دیده و رها شوند و این نیروها اضافه شدند. این افزایش روی زمین اتفاق افتاد و به همین جهت به عوامل زمینی نیز نیاز داشت؛ مثل منابع مالی، مکان. مدتی گذشت تا آقای مهندس تصمیم گرفتند برای گسترش کنگره، پایههای مالی آن را مستحکم کنند و به همین دلیل، لژیونهای مالی تشکیل گردید. البته در ابتدای امر، به شکل گلریزان بود و بهتدریج تبدیل به لژیونهای مالی شد. اعضای تشکیلدهنده لژیونهای مالی، اعضای کنگره 60 هستند که این توانایی در درون آنها به وجود آمده و به این معرفت دست پیدا کرده اند که مثل سایر جایگاههای خدمتی، از این طریق به خود و کنگره 60 خدمت کنند.
ممکن است برای بنده بهعنوان یک سفر اولی یا سفر دومی این سؤال مطرح شود که پولی را که من بهعنوان یکی از اعضای لژیون مالی پرداخت میکنم، چگونه خرج میشود و چه تأثیری در درمان یک انسان میتواند داشته باشد؟ا
آموزش در کنگره 60 بایستی در فضای امنی انجام شود. این فضای امن قطعاً باید در یک چهاردیواری مسقف و باید حفاظتشده باشد، گروههای خانواده نیز در این فضا گرد هم میآیند؛ بنابراین برای فراهم کردن این امکانات، نیاز به تامین منابع مالی است. بر همین اساس، آقای مهندس تصمیم گرفتند تا از خود اعضای کنگره 60 کمک بگیرند. بسیاری از عزیزان از همان روزهای اول، داوطلب شدند و در لژیون مالی شرکت کردند. اداره کردن کنگره هم مثل یک خانواده، مثل یک شهر، مثل یک کشور هزینههای بسیار سنگینی دارد؛ مثل خرید اقلام موردنیاز کنگره از جمله میز و صندلی یا بعضاً ساختمان و تهیه تجهیزاتی برای کنگره که مصرفی نیستند و قطعا نسلهای مختلف کنگره از آنها استفاده می کنند؛ بعضی موارد هم که مصرفی است مثل آب، برق، چای و ... که هزینههای کمی هم در برندارند. همانطور که آقای سلامی هم اشاره کردند ما صندلی میخریدیم 27000 تومان و در حال حاضر باید 75000 تومان بابت خرید آن پول بدهیم. قطعاً خرید این اقلام، نیاز به پول دارد؛ چه کسی میتواند برای تهیه مایحتاج موردنیاز کنگره کمک کند؟ اعضای کنگره 60.
من بهعنوان یک کمک راهنما میدانم که بایستی با حس خودم آموزشها را به رهجو انتقال بدهم تا به رهایی برسد؛ مرزبان هم میداند که بایستی حریم امنی را برای افراد مهیا کند؛ شما وظایف و احساس یک عضو لژیون مالی را چگونه توصیف میکنید؟
روزی که آقای مهندس مسئولیت لژیونهای مالی را به من تفویض کردند، جلسه بعد از من پرسیدند که خودت عضو لژیون مالی هستی یا نه؟ واقعیت امر این است که من سالها خدمت مالی میکردم؛ ولی عضو لژیون مالی نبودم. ما در کنگره 60 یاد میگیریم که در هر زمینهای، اطلاعات خودمان را بالا ببریم و این افزایش اطلاعات، باعث درک بهتری از قضایا و بهتبع آن انجام بهتر کارها میشود. بر همین اساس، من سعی کردم تا دانش خود را در این زمینه بالا ببرم و به همین دلیل لازم بود تا من عضو لژیون مالی بشوم؛ ما یک خدمتگزار مالی داریم و یک عضویت در لژیون مالی داریم. هفته قبل از آقای مهندس سؤال کردم که شما میگویید که حرکت معنوی، بار مادی را در پی دارد، آیا حرکت مادی، بار معنوی را در پی دارد؟ ایشان گفتند: «اصلاً کمکهای مادیای که در این جهت میکنیم، داریم کار معنوی میکنیم»؛ یعنی خدمت مادی هم عین خدمت معنوی است. پرداخت پول کار بسیار سختی است؛ شما پول و به تعبیر آقای امین انرژی را میدهید که دریافت ظاهری از آن ندارید؛ ما در کنگره خدمت مالی میکنیم، مثل همه جایگاههای خدمتی، نه برای برگشت، بلکه برای بقا. من برای وصل بودن به کنگره، در درون خود نیاز دیدم که به کنگره خدمت مالی کنم و عضو لژیون مالی بشوم. اینها عواملی است که به ما هویت میدهد و انسان احساس میکند که عضوی از کنگره 60 است و برای تداوم این هویت، نیاز است که من کمک کنم. در کلامالله هم اشاره میشود که زیباترین بخشش و انفاق جایی است که چیزی را که شما میبخشید، گیرنده آن مشخص نباشد؛ در کنگره هم به همین ترتیب است، همه ما منابع مالیمان را در ظرفی کمک میکنیم و معلوم نیست که از این ظرف کجا برداشته میشود و چه کسی استفاده میکند و بهرهمند میشود و اینها زیباییهای کنگره است. کنگره خیلی سریع و قدرتمند پیش میرود و صرفنظر از تفکر غنی آقای مهندس، عاملی که در این زمینه بسیار پراهمیت است، غیرازاینکه خداوند صاحب این ساختار است و از آن حمایت میکند، پنجاههزار نفر، شصت هزار نفر در این قضیه سهیماند. لژیونهای مالی، یک جایگاه خدمتی است که به وجود آمده است که میتوانیم از این طریق خدمت کنیم؛ مبلغ پنج میلیون تومان حق عضویت است که در طی سال هم باید کمک کنیم و در ماه یکبار لژیونهای مالی تشکیل میشود و در این جلسات، صحبتهای جهانبینی مطرح میشود. اعضای این گروه از لژیونهای مختلف است و همچنین اعضای گروه خانواده نیز عضو این لژیون هستند. کسی که عضو لژیون مالی میشود، در طول سال بایستی یک نفر دیگر را هم شبیه خود بسازد و معرفی کند. این عوامل باعث مستحکم شدن این ساختار میشود.
اشاره کردید که هر عضو لژیون مالی بایستی یک نفر شبیه خود بسازد و معرفی کند. آیا این قضیه قانون است و اگر کسی این کار را نکند، عضو لژیون مالی محسوب نمیشود و نمیتواند به فعالیت خود ادامه بدهد؟
لزوماً نه؛ اما آقای مهندس همیشه میگویند که هرجایی که خدمت میکنید، تمام تلاشتان را بکنید تا خدمت را به دیگران هم آموزش بدهید. ساختار کائنات اینگونه است، خصوصاً در بخش خدمت. آقای مهندس علمی را به وجود آوردند و سپس آن را انتقال دادند که در غیر این صورت، علم ایشان مرده بود؛ وقتی علمشان را انتقال دادند، زنده شد و نفر بعدی موظف شد تا به نفر بعدی انتقال بدهد. تا زمانی که روش DST حرکت میکند، این روش زنده است؛ پول هم به همین شکل است و تا زمانی که ما صاحب مالمان هستیم میتوانیم برای آن تصمیم بگیریم؛ در غیر این صورت، زمانی که دیگر نیستیم، فرد دیگری صاحب آن است و توان تصمیمگیری دارد؛ بنابراین تا زمانی که پول در اختیار من است، انفاق را انجام میدهم و مالم را زنده میکنم و قطعاً بایستی یک نفر را مثل خودم بسازم تا مال در درون او نمیرد و او هم بتواند انتقال بدهد.
اگر کسی بخواهد عضو لژیون مالی شود، چهکاری باید انجام بدهد؟
در این لژیون افرادی که در سفر اول و سفر دوم قرار دارند، میتوانند شرکت کنند. حق عضویت بهصورت سالیانه مبلغ پنج میلیون تومان است. فردی که در سفر اول قرار دارد با پرداخت مبلغ فوقالذکر، میتواند عضویت خود را رزرو کند و بهمحض ورود به سفر دوم، اجازه شرکت در لژیون مالی را خواهد داشت. تفکر کنگره 60 بر این مبنا است که همه اعضا در همه زمینهها بایستی مشارکت داشته باشند. بر همین اساس، هفتهای به نام جشن گلریزان تعیینشده است و تمام اعضای کنگره با هر توانایی میتوانند در این جشن شرکت کنند. من توصیه میکنم که همه اعضا با هر میزان از توانایی مالی در این امر مشارکت داشته باشند. مهم نیست که چه مبلغی را پرداخت میکنند، مهم این است که در این بازی نقشی داشته باشند. آقای مهندس دژاکام بازیگردان نیست، بازیگر خوبی است. اگر همه ما از تفکر کنگره 60 استفاده میکنیم به این دلیل است که مهندس دارد بازی میکند و ما هم باید نقش خود را بازی کنیم؛ اما یکچیز را فراموش نکنیم، خداوند بر همه امور بینا و تواناست؛ اگر چیزی را میخواهیم بدهیم و من معتقدم که هر چیزی را که بدهیم، قطعاً به ما پس داده خواهد شد، بهترینش را بدهیم.
آقای مهندس در سیدیهای اخیر اشارهکردهاند که بعضی از کمک راهنمایان میگویند که الآن وقت این نیست که رهجوی من در لژیون مالی شرکت کند. شما چه پیامی به این قبیل راهنمایان و کمک راهنمایان میتوانید بدهید؟
اگر تصمیمی در کنگره اتخاذ میشود، ساعتها در خصوص آن تفکر شده و گاهی در بعضی از شعب اجرایی شده و بازتاب آن دیدهشده است. من هم این فکر را میکردم که وقت انجام این عمل برای رهجوی سفر اولیام نشده؛ ولی وقتی فرمان را انجام دادم، دیدم که چقدر به نفع رهجویم شده است. بسیاری از رهجویان بهواسطه خدمتی که در کنگره انجام میدهند، گیر میکنند. این خدمت میتواند به طرق مختلف باشد؛ بستگی دارد که راهنما چگونه جایگاه این قضیه را مطرح کند. هرکسی که در کنگره خدمتی را انجام میدهد، به نفع خود اوست. من معتقدم کنگره نیازی به من ندارد؛ بلکه این من هستم که به کنگره نیازمندم.
ساختار لژیون مالی به دلیل اینکه نوپا است، هنوز عمق آن مشخص نشده است، هدف ما از گفتگوی با شما و سایر اعضای لژیون مالی، این است که بگوییم این خدمت هم دستکمی از سایر خدمات ندارد. نظر شما در خصوص جایگاه خدمتی لژیون مالی چیست؟
تا چیزی مهم نباشد، آقای مهندس جایگاهی را برای آن در نظر نمیگیرند. آقای مهندس مثلثی را ترسیم کردند که اضلاع آن شامل: دانش و علم، خدمتگزاران و ضلع سوم مالی است. اگر قرار است این مثلث از روی زمین بلند شود، ارتفاع بگیرد و شروع به چرخش کرده و شعاع اضافه کند و کنگره روی زمین گسترش پیدا کند، نیازمند پول است؛ جایگاه یک خدمتگزار مالی در کنگره تا این حد ارزشمند است؛ شخص آقای مهندس در اضلاع علمی، خدمتی و مالی قرار دارند و بزرگترین خدمتگزار مالی کنگره، آقای مهندس دژاکام هستند.
روزهای چهارشنبه، وقتی دبیر گزارش را میخوانند، اعلام میکنند که آقای مهندس یکمیلیون تومان به گروه موسیقی یا زمین پرداخت کردهاند. من هم از ایشان الگوبرداری میکنم و تصمیم میگیرم تا در حد توانم کمک کنم. با خود میگویم که من بهعنوان کمک راهنما بیست رهجو دارم و اگر بگویم که هرکدام صد هزار تومان بدهید برایم کسر شأن است. چگونه باید این تفکر را عوض کنم؟
باید از این گره بگذریم. اگر من با بیش از توانم جلو بیایم، یعنی با ناتوانی جلوآمدهام. با کمتر از توانم هم جلو بیایم، یعنی باز با ناتوانی پیشآمدهام. ما با تمام توانمان در کنگره خدمت میکنیم، مشارکت میکنیم، اعلام سفر میکنیم، فوتبال بازی میکنیم و خدمت مالی میکنیم. یکچیز خیلی مهم است، وقتی من در فوتبال میدوم، رهجویم میگوید که راهنمای من هم دارد ورزش میکند، نمیگوید بازی بلد است یا نیست، میگوید دارد بازی میکند. در خدمت مالی هم به همین ترتیب است تا راهنمایی خدمت مالی نکند، این اجازه را به رهجویش نمیدهد که او هم خدمت کند. من سال اول مبلغی را با تمام وجودم اعلام کردم و رهجوی من هم متوجه شد. همان سال دو نفر از رهجویانم در لژیون مالی عضو شدند.
در پایان اگر نکتهای را میخواهید عنوان کنید بفرمایید:
کسی که خدمت مالی میکند، باید این خدمت را خودش هم احساس کند؛ یعنی من که دارم خدمت مالی میکنم، جوری باید خدمت کنم که حساب بانکیام هم خدمتم را بفهمد؛ اگر انرژی کمی هزینه کنم، انرژی از معادل همان میزان بهرمند می شود . از عزیزانی که در این قضیه شرکت میکنند، خواهشی دارم که سعی کنند تا با عدد و رقمی وارد شوند که آن عدد را احساس کنند؛ خداوند میفرماید که قسمتی را از مالتان جدا کنید که من زندهاش کنم. میگوید که پرسودترین معامله با من انفاق و بخشش است. در این قضایا شرکت کنید و حتماً سعی کنیم تا با تمام توانمان شرکت کنیم. ما در کنگره یاد گرفتهایم که از دیگران حفاظت کنیم، حفاظت از دیگران یعنی حفاظت از خودم، از خانواده ام؛ این قانون خداوند است. ما در کنگره تلاش میکنیم تا فاصله بین انسانها را کم کنیم. من یکزمانی مصرفکننده بودم، حال که به رهایی رسیدهام، با خدمت کردن در قسمت مالی و درجاهای دیگر، کمک می کنم تا کسانی که گرفتارند به رهایی برسند و فاصله خودشان را با انسانیت کم کنند و این در نزد خداوند ارزشمند است. این فرصتی است که من و شما و همه اعضای کنگره پیداکردهاند که بتوانند در این شرایط خدمت کنند. امیدوارم که همه ما بتوانیم در این شرایط خدمت کنیم. آقای مهندس پایینترین حد لژیون مالی را پنج میلیون تومان گذاشتهاند؛ امسال خیلی از افراد با دو یا سه برابر مبلغ فوق وارد لژیون مالی شدند. من امیدوارم که بچههایی باشند که با مبالغ بالا وارد لژیون مالی بشوند؛ هدف کنگره تأسیس دانشگاه است و تأسیس یک دانشگاه، با انسان های بزرگ و منابع وسیع و غنی اتفاق می افتد.
ای کسانی که وضع مالی مناسبی دارید، کنگره یک زمین بازی مناسب برای شما درست کرده است، من یک راهنما هستم و با تمام قدرت از جایگاهم حفاظت میکنم و خودم را رشد میدهم و این زمین، زمین بازی بچههای مالی است. خدا را شاکر باشیم که در این وضعیت در کنگره روزی میخوریم.
نگارنده: همسفر اکرم
تهیه گزارش وب سایت کنگره 60
- تعداد بازدید از این مطلب :
11980