English Version
English

'گزارش تکمیلی از جلسه هماهنگی راهنمایان کنگره ۶۰، مسافران آقا، نمایندگی‌های غرب شهر تهران و غرب کشور

'گزارش تکمیلی از جلسه هماهنگی راهنمایان کنگره ۶۰، مسافران آقا، نمایندگی‌های غرب شهر تهران و غرب کشور

جلسه هماهنگی راهنمایان کنگره ۶۰، مسافران آقا، نمایندگی‌های غرب شهر تهران و غرب کشور در مورخ پنجشنبه 10 آبان ماه 1397، در نمایندگی دهخدا شهر قزوین رأس ساعت 11 صبح برگزار گردید. جلسه امروز در دو بخش کارگاه آموزشی، صحبت‌های دیده بانان محترم و بخش گفت‌وشنود تشکیل گردید. حدود 180 نفر از عزیزان راهنما و کمک راهنما در جلسه سراسری امروز حضور داشتند

این جلسه با نگهبانی دیده بان محترم آقای رضا ترابخانی، دبیری دستیار ایشان آقای بابک لطفی و به استادی دیده بان محترم آقای امین دژاکام، دیده بان محترم آقای احمد حکیمی، دیده بان محترم آقای علیرضا ذرکش و دیده بان محترم آقای علی خدامی برگزار گردید.

خلاصه سخنان دیده بان محترم راهنمایان و کمک راهنمایان، آقای رضا ترابخانی:

از  همه ی دوستان تشکر می کنم که از راه های دور و نزدیک به این همایش تشریف آوردند تا یک گردهمایی توسط راهنمایان و کمک راهنمایان عزیز که ستون های کنگره هستند و کنگره بر اساس توانایی های این افراد به کار خودش ادامه میدهد، بچه هایی هستند که خودشان این دوره را سپری کرده اند و در شعب مختلف خدمت می کنند.

آنچه برای ما حایز اهمیت است، روابط است. روابط بین راهنما با راهنما، راهنما با مرزبان، راهنما با محیط اجتماع و کنگره و ...

ما یک دوره مواد مخدر مصرف می کردیم، به رهایی رسیدیم، راهنما شدیم و الآن یک شال به گردن ما انداختند تا در حوزه موادمخدر به بچه هایی که درگیر هستند، کمک کنیم.

یادمان باشد که ما فقط در داخل کنگره راهنما و کمک راهنما هستیم. اگر به ما احترام می گذارند و با ما مشورت می کنند، ما مشاوره خانواده نیستیم. اگر بچه ها به ما احترام می گذارند، قرار نیست که باید مشکلات اقتصادی و خانوادگی آنها را برطرف کنیم.

راهنما وظیفه اش این است که در حوزه درمان موادمخدر مسافران را راهنمایی کند و هر راهنما بایستی به مرزبان، ایجنت و کسانی که در کنگره تصمیم گیری می کنند احترام بگذارد و قوانین را رعایت کند.

ما یک کاری را تازه شروع کرده ایم، کنگره هنوز خیلی جوان است، آزمون و خطا هم پیش می آید. آقای مهندس آنقدر حساس نیستند که بگویند صد در صد این کار درست است، می گویند این کار را انجام بدهید، اگر خوب در نیامد، عوضش می کنیم.

همه ی ما باید سازهایمان را خوب کوک کرده باشیم که کسانی که می شنوند لذت ببرند. اگر یک نفر فالش بزند، کل سیستم و گروه بهم می ریزد.

خلاصه سخنان دیده بان محترم جهان بینی، استاد امین دژاکام:

خوشحال هستم که امروز اینجا هستم و امیدوارم حال همگی خوب باشد. از آقای ترابخانی تشکر می کنم. این دور هم جمع شدن ها، خیلی ارزشمند است. گله ها وقتی کنار یکدیگر هستند، قدرتمندند. نیروهای منفی سعی می کنند که اعضای گروه را از هم جدا کنند، اگر نتوانند جدایی بیندازند، قالب هم نمی توانند بشوند.

جوانه وقتی رشد می کند، در ابتدای کار معمولاً آفتی ندارد. ولی وقتی رشد می کنند و تنومند می شوند، ممکن است دچار یکسری مشکلات هم بشوند. علت چیست؟ بخاطر این است که جوانه هنوز چیز قابل ملاحظه ای نیست که بخواهند به آن حمله کنند. حالا ما در کنگره هم بزرگ شده ایم.

کار سخت ما، در خدمت کردن به هر کسی (خودمان، دیگران) این است که بتوانیم این حس را به خوبی منتقل کنیم.

خلاصه سخنان دستیار دیده بان محترم، آقای بابک لطفی:

از دیده بانان محترم و آقای مهندس سپاسگزارم که این جلسات را برای شما پیش بینی کردند تا بتوانیم کنار یکدیگر، بهتر خدمت کنیم.

تا حدودی ما نیاز به نظارت و مدیریت بیشتری از طرف راهنمایان داریم تا بتوانیم کنار هم بهتر خدمت کنیم.

ـ ما در کنگره باید قوانین را کاملاً اجراء کنیم.

ـ عزیزانی که سفر اولی هستند و به کلینیک ها در ابتدای کار مراجعه می کنند، زیاد توجیه نیستند. خواهشاً قبل از معرفی این افراد، کاملاً توجیهشان کنید. تأثیر صحبت های شما خیلی بیشتر از سایر مسئولین در ابتدای کار است. فرمانبردار باشند.

ـ به هیچ عنوان تازه واردین، قبل از معرفی به کلینیک ها، روی اوتی نروند. در اینصورت ما بذر خلاف کردن رهجو را کاشته ایم.

ـ به افرادی نامه های چند هفته ای بدهید، که مطمئن باشید برنامه شان را درست اجراء می کنند.

ـ دفتر رهجو بایستی با دفتر ثبت شعبه همخوانی داشته باشد.

ـ فالوآپ حتماً پیگیری شود.

ـ طبق دستور آقای مهندس، نوشتن نامه توسط دبیر لژیون، ممنوع می باشد.

ـ در شعب شهرستان ، از مسئولین اوتی نمایندگی تان، لطفاً راهنمایی و مشورت فنی نگیرید. مسئول اوتی صلاحیت این کار را ندارد.

ـ راهنمایان، هیچ ارتباطی با کلینیک ها نداشته باشند.

خلاصه سخنان دیده بان محترم آقای علیرضا زرکش:

خداوند، من را برای خودم می خواهد، نه برای توانایی هایم. اگر ما بر توانایی ها تاکید می کنیم در کنگره، بخاطر حفظ و بقای ماست. خدمت کردن هم همینطور است. من نیاز دارم برای خدمت کردن. یک نیاز دیگری هم هست که من تازه آن را احساس کرده ام، آن هم نیاز به خدمت درجایگاه خدمت مالی.

خداوند می گوید: ما برای شما روزی قرار دادیم و از این رزق باید هم مادی و هم معنوی این توان را در خودتان بوجود بیاورید و ببخشید.

من بعنوان یک راهنما، احساس می کنم که باید از لژیون من راهنما خارج شود، باید مرزبان خارج شود و وظیفه ام این است که بگویم و تاکید کنم.

یک بندباز کار خطرناکی انجام میدهد، تک تک ما هم این کار خطرناک را انجام می دهیم.

خلاصه سخنان دیده بان محترم  دیده بان محترم، آقای احمد حکیمی:

امیدوارم مطالبی که در این جلسه مطرح میشه، توشه راهمان باشد. یک رهجو من را بعنوان راهنما انتخاب می کند، من باید تجربیاتی که بدست آورده ام، در اختیار رهجو قرار دهم. یعنی من یک حلقه اتصال میشوم. اگر این حلقه اتصال با قدرت و توان و آگاهی این کار را انجام بدهد، رهجو در یک قالب درست قرار می گیرد و این شخص تبدیل یک رهجوی خدمتگزار می شود.

و اما یک آفتی هم دارد، این آفت در ارتباطاتی است که من با رهجو برقرار می کنم. من می خواهم مشکلاتی را که رهجو مطرح می کند، برطرف کنم و به او کمک کنم. گاهی راهنما نامه ی شربت را در محل کارش به رهجو می دهد، این یعنی آفت.

من به هیچ رهجویی نگفته ام که من به تو اجازه خدمت نمی دهم. رهجو در چهارچوب قوانین و قواعد کنگره آزاد است، رهجو امانت است در دست من. اگر بر این مسائل هشیار باشیم، می بینیم که چقدر آرام هستیم.

خلاصه سخنان دیده بان محترم دیده بان محترم، آقای علی خدامی:

تشکر می کنم از آقای ترابخانی و عزیزانی که برای جلسه زحمت کشیدند.

 

نکته اول: تشکیل لژیون در تیرماه سال 80 صورت گرفت. اولین لژیون را آقای ترابخانی تشکیل دادند و کارش شروع شد. لژیون برای این بود که رهجو ها بنشیند و صحبت کنند و در انتها هم راهنما صحبت کند.

ما در لژیونی که بودیم، آقای ترابخانی 5 دقیقه بیشتر برایمان صحبت نمی کرد و آن 5 دقیقه خیلی برای ما مهم بود. لژیون برای صحبت کردن رهجو سفر اولی است، لژیون برای صحبت کردن راهنما نیست.

نکته دوم: لژیون ویلیام وایت . رهجو می بایستی بعد از دو ماه پس از شروع سفر، وارد لژیون ویلیام وایت شود.

نکته سوم: حضور در کارگاههای آموزشی ـ موقع لژیون هیچکسی در خیابان و مغازه و حیاط نیست، همه لژیون هستند، بخاطر این که راهنما در لژیون نشسته است و این قضیه فرهنگ سازی شده است. به نظر شما ما می توانیم به گونه ای فرهنگ سازی کنیم که مثل لژیون باشد و هیچکس در این زمان، در کوچه و حیاط نباشند؟ ما راهنمایان بایستی تمرین کنیم که در طول یک سال و نیم برگزاری جلسه، از جلسه خارج نشویم، تا شاگردان ما هم اینگونه در زمان برگزاری جلسه حضور داشته باشند.

نگارنده: مسافر احمد شریفیان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .