کارگاه آموزشی عمومی کنگره 60؛ نمایندگی نیما یوشیج بهشهر

دستور جلسه در مورد رابطه یادگیری و معرکه‌گیری: بحث این جا است که معرکه در حالت کلی از نظر آقای مهندس به دو دسته تقسیم می‌شود ،ما میدانیم که معرکه‌گیری ما را از آموزش و یادگیری دور می‌کند .دقیقاً  علتش دو تا چیز می‌تواند باشد ؛یکی افرادی که دنبال معرکه‌گیری هستند می‌خواهند اذهان را از مسیر منحرف کنند و یک چیز خارج از خط و مشی تزریق شود در اذهان عمومی ،که حوا سها پرت شود و از مسیر درمان منحرف شوند ،یا این که افرادی که معرکه می‌گیرند ،آن قدر افراد بی‌منطق هستند که به هیچ عنوان خاصیت انتقادپذیری و قابلیت پذیرش حرف منطقی و درست و استدلال را ندارند .

وقتی خوب نگاه می‌کنیم فقط این دو عامل باعث می‌شود که معرکه‌گیری شروع می‌شود،وگرنه  بحث یادگیری فقط یک مسیر است ؛شاخ و برگ ندارد .در بحث درمان اعتیاد فقط یک مسیر وجود دارد و آن هم انگشت اشاره راهنما است .ما الآن جدیداً یک سری پیام است که ما از مسافران حتی سفر دوم ،خواهش می‌کنیم که به تازه‌واردان مشاوره ندهند ،چرا؟شاید شما تک نیک‌ها و اصول مشاوره را بلد نباشید ،و سؤالی تازه‌وارد از شما بپرسد و شما بلد نباشید ،آن وقت علم کنگره ۶۰زیر سؤال برود و کنگره به حاشیه برود و باعث ایجاد معرکه‌گیری بشود .در مورد آموزش :شما دو تا مصرف‌کننده با سفر یکسان ،مثلاً تریاک و شیره وارد کنگره می‌شود ،راهنما دوتا برنامه مختلف به هر کدام می‌دهد ،این را نرویم به شور نزاریم و باهم مشورت نکنیم و چراها برای خودمان درست نکنیم ،این‌ها ما را به حاشیه می‌برد.

در مورد بحث مالی ،آقا مهدی  به من به عنوان خریدار کتاب ۱۴مقاله لطف دارند .من دید خودم را دارم .من چه آدمی درزمان مصرفم بودم ،اگر ادامه می‌دادم چه آدمی بودم و چه حالی داشتم .این همه اختلاف ارزش و جایگاه از کجا آمده ؟من خودم به تنهایی به دست نیاوردم .من کسی بودم وقتی به کنگره آمدم با چند میلیون بدهی وارد کنگره شدم ،ولی الآن ۱۵۱ میلیون هزینه کردم تا کتاب ۱۴مقاله را بخرم . من دید خودم را دارم .در زمان مصرف با همه بدهی خودمان قرض می‌کردیم ،جنس می‌خریدیم تا مواد مصرف کنیم .چطور زمان خطا کردن قرض می‌کردم ،الآن که در مسیر ارزش هستم ،الآن چرا این کار را نکنم .من نمی‌گویم ده برابر زمان مصرف ،ولی حداقل به اندازه زمان مصرفم باید تاوان بدهم یا نه ،و اگر قرار است حال خوشی نصیب من شود به خاطر این تفکر است ،این است که برای راه خدا ارزش قائل می شوم .

بد نیست به نوبه خودمان و از دید خودمان به یک سری مسائل نگاه کنیم و متذکر شویم .اگر پایین‌ترین مصرف را در نظر بگیریم ،سالی سه میلیون ششصد و پنجاه هزار تو من می شود،بعد که به کنگره آمد می‌رود روی شربت ،با فرض بالاترین سی‌سی مصرف به طور متوسط ۵سی‌سی مصرف دارید که سالی نهصد و دوازده هزارتو من می‌شود که اختلاف آن  ،دو میلیون هفت صد و سی و هفت هزار تو من می‌شود ،که این فقط مصرف مواد است .مصرف‌کننده دو برابر مصرف مواد پول برج مواد را می‌دهد ،یعنی پول سیگار و جا و مکان و....

اختلاف مصرف مواد و شربت،در طول یک سال دو میلیون هفت صد و سی هفت هزار است ،که اگر به کنگره کمک کنیم از هیچ آیتمی از زندگی نمی‌زنیم .این را گفتم که حساب‌وکتاب کنیم و این جمله مهندس را به یاد داشته باشیم که وعده خداوند دروغ نیست .اگر هزینه‌ای برای کنگره می‌کنیم ،شک نکنیم که خوشحال می‌شویم و خداوند به ما کمک می‌کند ،اگرچه فشار هم وارد شود باز جای دوری نمی رود وبدانیم  آرامش،  استقامت لازم دارد .من فکر می‌کنم این صحبت‌ها برای شما چیز جدیدی نبود ،با توجه به روند پیشرفت شعبه بهشهر ،نشان می‌دهد که شما دست به جیب هستید و خرج می‌کنید .امیدوارم چندین برابر چه از نظر مادی و چه معنوی به زندگی‌تان برگرد دو امیدوارم در گل ریزان امسال شعبه بهشهر ،جزء شعبه شاخص کنگره ۶۰ باشد .

تنظیم و نگارش: مسافر غلامرضا 
نمایندگی: نیمایوشیج بهشهر 
تاریخ: 97/08/10