جلسه گذشته، هفتمین جلسه از دور پانزدهم سری کارگاههای آموزشی کنگره 60 ویژه لژیون پزشکان پارک طالقانی با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» و سی دی «ثروت» با استادی آقای مسعود و نگهبانی جناب مهندس و دبیری خانم آتوسا روز جمعه مورخ 20/07/97 رأس ساعت 8 صبح آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد در جلسه گذشته:
اصولاً فرماندهی یعنی داشتن تسلط بر چیزی؛ در ارتش وقتی کسی فرمانده است، هم تسلط علمی دارد، هم تسلط استراتژیک. فرماندهی یعنی داشتن تسلط و دانایی بر چیزی. باید بدانیم خداوند فرمانده اصلی است. وقتی انسانی به وجود میآید، خداوند طی پروسه رشد، تواناییهایی به انسان میدهد که میتواند دستوپایش را حرکت دهد و درنهایت راه برود این فقط یک جنبه از فرماندهی است و فرماندهی بر صور آشکار است. ما میتوانیم انسانی باشیم با جسم بهظاهر سالم ولی با افکار ناسالم؛ بنابراین صور پنهان ما هم فرمانده میخواهد. یک متفکر هندی گفته است: ای انسان، بدن تو ارابهای است که پنج اسب آن را میکشد؛ یعنی 5 حس آشکار؛ ولی آن جسم رانندهای دارد که راننده را دریاب. منظور همان روح انسان است. در بیماری اعتیاد، فرماندهی بر صور آشکار و پنهان را از دست میدهیم و تحت نظر یک راهنما به درمان جسم و روح خود خواهیم رسید.
و اما امروز، هشتمین جلسه از دور پانزدهم سری کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان پارک طالقانی میباشد که با دستور جلسه «D-SAP» و سی دی «زمستان» با استادی و نگهبانی جناب مهندس و دبیری موقت دکتر اعظم، روز جمعه مورخ 27/07/97 رأس ساعت 8 صبح آغاز بکار مینماید.
سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم مسافر
دستور جلسه امروز D-SAP است. اولین سالی است که این دستور جلسه را در برنامه آموزشی کنگره 60 قرار دادیم. کنگره 60 نگاهش به اعتیاد بهگونهای دیگری است و نگاهش به بیماریها ممکن است یککمی گاهی اوقات متفاوت باشد؛ گرچه تفاوتی ندارد ولی کنگره 60 میگوید: ما برای اینکه بعضی چیزها را لمس کنیم، باید اول صورتمسئله را کاملاً درک کنیم که با چه چیزی مواجه هستیم. برای همین، در مسئله اعتیاد، اول صورتمسئله اعتیاد را مطرح میکند که اصلاً داستان چیست؟! ما چهکار میخواهیم بکنیم و بعد راهحل را ارائه میدهد. ما نسبت به انسان هم که میرسیم، وقتی میگوییم جسم انسان و بدن انسان، به اعتقاد خود من، چیزی دستگیرم نمیشود و چیز زیادی نمیفهمم؛ یعنی آنجور بایدوشاید متوجه نمیشوم. ولی وقتیکه میآیم جسم را در نظر میگیرم بهعنوان یک ساختمان و یا یک کارخانه، خیلی چیزهای دیگر را میفهمم. من برای اینکه خودم بفهمم، جسم انسان را تبدیل میکنم از یکجهت مثل یک برج یا ساختمان 50 طبقه، 60 طبقه و این برج و ساختمان کارش این است که خودش خودش را تعمیر میکند. فرق انسان با ماشین چیست؟ فرق انسان با ماشین این است که ماشین قادر به تعمیر کردن خودش نیست؛ خودش نیازهای خودش را برآورده نمیکند ولی بدن انسان جوری ساختهشده که خودش خودش را دائماً بازسازی و تعمیر میکند. در نظر بگیرید یک ساختمان 70 طبقه دائماً خودش را بازسازی میکند یعنی یک سال دیگر بیاییم میبینیم سنگهای نما همه عوض شده، دو سال دیگر بیاییم مثلاً میبینیم اسکلت فلزی، آرماتورهایش تغییر کرده، موتورخانه اصلاً تغییر کرده، همهچیز دائماً در حال تغییراست؛ بدن انسان هم تا جایی که من میدانم دائماً در حال تغییرات است. این دستی که الآن من دارم دست پارسال نیست؛ کاملاً سلولهای عوض شده. استخوان همینطور، خون همینطور، خونی که در بدن ما جریان دارد هر 21 روز یا هر سه ماه یکبار عوض میشود؛ اصلاً آن خون قبلی نیست، یک خون دیگر است.
کنگره 60 اینطور نگاه میکند اگر یک ساختمان را در نظر بگیرید که دائماً در حال بازسازی است و بازسازی خودش را میکند، چه چیزی نیاز دارد؟ شما یک ساختمان 70 طبقه را در نظر بگیرید قسمت تعمیراتش بروید میبینید یک انبار بسیار بزرگ دارد که همهچیز در آن وجود دارد؛ انواع و اقسام کلیدهای برق، لولهها، شیرآلات، سیمان، گچ، کاشی، هر چه از هر چی در ساختمان هست، قطعات یدکیاش در انبار بسیار بزرگ گذاشته شده و یک سری هم مسئول تعمیرات هستند و برمیدارند مورد استفاده قرار میدهند. بدن انسان هم از خاک آفریده شده. وقتی از خاک آفریده شده به این صورت فکر نمیکنم باشد که آمدند قالب انسان را از خاک آفریدند و بعد در آن دمیدند و راه افتاد شد آدم. وقتی میگوید انسان را ما از خاک آفریدیم، گیاهان هم از خاک آفریده شدند، حیوانات هم از خاک آفریده شدند. آنچه در خاک هست، در وجود ما هست. وجود ما توسط کلسیم، سدیم، پتاسیم، آهن، مس، روی، فسفر هر چه که ما در خاک داریم در بدن ما تشکیل شده؛ بنابراین پس وقتیکه این بدن دائماً خودش را میسازد یک سری املاح میخواهد، وسایل میخواهد. وقتی ما کلسیم نداریم میشود پوکی استخوان، وقتی آهن نداریم میشود کمخونی؛ پس میبینیم یک قسمت از بیماریها در اثر این است که ما آن مواد را نداریم؛ مثلاً کاشی میخواهیم مراجعه میکنیم به انبار میبینیم کاشی نیست. نگهدارنده پوست صورت و پوست و گوشت به استخوان و پوست به عضله مادهای به نام پتاسیم است. اگر پتاسیم نباشد، اصلاً پوست به استخوان نمیچسبد، پوست خودش را ول میکند و شل میشود. اگر ما آهن استفاده نکنیم در مواد غذاییمان، دچار کمخونی میشویم. اگر کلسیم نباشد، ما دچار پوکی استخوان میشویم. وقتی کلسیم میخواهد جذب شود اینطور که مسعود میگفت، فسفر میخواهد؛ وقتی فسفر هم بود، ویتامین دی هم میخواهد و وقتی ویتامین دی بود، آفتاب میخواهد. پس میبینیم همه ما با یک سری مواد مثل کلسیم، فسفر، آهن و فریت و مس و چه و چه موردنیازمان هست و چون ما از این املاح و مواد بهطور خوب و مناسب استفاده نمیکنیم، در اثر کمبود این مواد انواع و اقسام مریضیها را داریم. مریضیها بسیار بسیار زیاد شدند. حالا باز کشور ما خوب است؛ شما کشوری مثل آمریکا بروید فاجعه است چون همهچیز میرود در یخچال، حتی ساندویچ میرود در یخچال. از فریزر برمیدارند داغ میکنند میخورند. دیگر مثل ما قورمهسبزی، میوه و پرتقال و سیب این چیزها اصلاً ندارد که استفاده کنند. پس کمبود این مواد، کمبود ذرهذره در رژیم غذایی باعث ایجاد انواع و اقسام این مسائل میشود. بیماریها را کنگره 60 اینجوری میبیند.
بعد میآید در قسمت دیگر میگوید که یکی صور ساختمان است و این مواد اولیه را میخواهد و این نبود این مواد اولیه ایجاد بروز انواع و اقسام مریضیها میکند و ما چون در تغذیهمان و در غذا خوردنمان این را استفاده نمیکنیم فقط یک سری غذاها را استفاده میکنیم مثل پلو و نان، فقط یکسری مواد را میگیرد؛ ما پوست گندم را میگیریم که دارای پتاسیم است و خیلی مسائل دیگر را با گرفتن پوست گندم میگیریم و فقط میماند یک آرد؛ فقط به دلیل اینکه آرد خراب نمیشود و ساس آن آردی را که فقط مغز گندم هست را نمیخورد. حتی حیوانات آن را مورداستفاده قرار نمیدهند. پس ما میآییم در تغذیه چرخه غذاییمان خیلی مشکلات را درست میکنیم. ما برای بیماریها، خیلی پزشک داریم که اگر مریض شویم به پزشک مراجعه کنیم و بیماری ما را برطرف بکنند، اما کسی که به ما بگوید چه بخور چه نخور، چطوری غذا بخور، پزشک سلامتی نداریم؛ تغذیه ما باید چگونه باشد؟ پس یک قسمت این است که کمبود اینها باعث انواع و اقسام مریضیها میشود. خیلی ساده و خیلی مشخص است؛ ما تمام املاحی که در خاک وجود دارد را نیاز داریم.
یک قسمت دیگر اینکه، این ساختمان یکسری موادی را میخواهد که اصلاً در طبیعت وجود ندارد، مثل یک پالایشگاه میماند؛ ما مواد اولیه را باید به آن بدهیم و بعد برای ما تولید بنزین و پلاستیک و انواع و اقسام مواد کند. چون بعضی مواد در طبیعت نیست؛ مثل دوپامین (Dopamine)، سروتونین (Serotonin)، آدرنالین (Adrenaline)، استیل کولین (Acetylcholine)، اینها در طبیعت پیدا نمیشود و بدنمان باید اینها را بسازد که البته اینها مال صور پنهان حساب میشود. آنها هم اگر تولید نشود، ایجاد مشکل و بحران میکند. پس کنگره 60 میآید برای سیستم داخلی که سیستم ایکس است، یکسری مواد رو تولید میکند؛ مثل دوپامین (Dopamine) و اندورفین (Endorphin) و انکفالین (Enkephalin) برای حالت روحی ما روانی ما تعادل ما استراحت ما افسردگی ما مسائل جنسی ما تحت کنترل آن است، قسمت فیزیکیاش هم این قسمت است که باید املاح را مستقیماً از مسائل بگیریم که کنگره 60 برای درمان سیستم ایکس که اعتیاد آنها تخریب میکند و سایر بیماریها، شربت OT و متد DST را پیشنهاد میکند چون معتقد است باید داروی مناسب باشد و زمان مناسب باشد و دوز مناسب و آنجا برای درمان اعتیاد شربت OT و متد DST را پیشنهاد میکند که چگونه ما این سیستم را بازسازی کنیم.
D-SAP را برحسب اتفاق بدست آوردیم. یکسری مراحل پیش آمد که من با یکسری سیب زیاد مواجه شدم که تولید باغم بود. بعد خواستم اینها را تبدیل به سرکه کنم که ازنظر اقتصادی مقرونبهصرفه باشد و وقتی خواستم اینها را تبدیل به سرکه کنم چون درست کردن سرکه را بلد نبودم، یک سیستمی را طراحی کردم و درست کردم که هم سرکه بود، هم سرکه نبود؛ چون سرکه رو معمولاً 40 روزه به دست میآورند و از سیبهای خرابشده استفاده میکنند. فرایندی که من در نظر گرفتم، فرایندی یکساله بود و از بهترین سیبها این قضیه گرفته میشد. یکی از مشکلاتی که ما در درمان اعتیادداریم، مشکل یبوست است. تمام کسانی که از OT استفاده میکنند و تمام کسانی که از متادون استفاده میکنند اکثراً دچار و گرفتار یبوست هستند و ما انواع و اقسام داروها را روی اینها امتحان کردیم ولی نتوانستند به نحو مطلوب این یبوست را از بین ببرند. حتی از داروهای پزشکی استفاده کردیم، حتی داروی گیاهی استفاده کردیم، حتی داروی سنا استفاده کردیم، گل سرخ کاشان استفاده کردیم، هم عطاری هم سنتی هم پزشکی هم مدرن استفاده کردیم بااینوجود گاهی اوقات برخورد میکردیم با کسانی که یک هفته، ده روز شکمشان کار نمیکرد. باز مواجه میشدیم با کسایی که اصلاً دفع را نمیتوانستند انجام دهند یا در انتهای آنال ایجاد پارگی میکردند و یا بعد از یک هفته، مجبور میشدند با انگشت خودشان خودشان را تخلیه کنند. ما وضعیت بسیار بغرنجی در قسمت متادون و OT داریم؛ حالا مریضها خجالت میکشند بگویند و اگر از آنها بپرسید شما یبوست دارید یا نه؟ میگویند نه؛ مثلاینکه به آنها توهین میکنی، حتی اگر شکمش هفت روز یا ده روز کار نکند، این قضیه را پنهان میکنند و خجالت میکشند. ما با اینها این مشکل را داشتیم. من چون در یک جایی خوانده بودم، آمدیم از D.SAP استفاده کردیم و تمام مدارکش وجود دارد که با آقای دکتر شهبازی همکاری داریم، این قضیه را پایلوت میکنیم و داریم امتحان هم میکنیم و آمدیم روی چندین نفر که مورداستفاده قراردادیم دیدم که یبوست را در 95% موارد از بین میبرد؛ یعنی ما یک قاشق غذاخوری از این محلول D-SAP را در یک لیوان آب معمولی میریزیم، صبح ناشتا میخورند بدترین یبوستها را تا نود پنج درصد آنها را از بین میبرد.
این مشکل، سالهای سال، اول با تریاک بود بعد با OT، همیشه با آن دستبهگریبان بودیم ولی الآن با این محلول D-SAP کاملاً یبوستها تا 95 درصد از بین رفته و مسائل خوبی ایجاد کرده. و بعد یکسری گزارشها به ما اعلام شد و بعد دیدم که این سوای اینکه یبوست را از بین میبرد، کبد چرب را نیز از بین میبرد. سه ماه از D-SAP استفاده کنند کبد چرب را از بین میبرد. بعد دیدم یواشیواش، واریس را از بین میبرد. روی پروستات خیلی اثر بسیار خوب و مطلوبی دارد. اسیدسیتریک دارد که داخل رگها به چربی رسوب پیدا میکند و همه را از بین میبرد. پتاسیم هست که باعث چسبیدگی پوست به عضله میشود. موارد خیلی زیادی گزارش شد. عفونتهای بسیاری را از بین میبرد، عفونتهای مثانه و ... قارچهایی که لای انگشتهای پا در استخر میزند، آنها را از بین میبرد. قارچهایی که خانمها دارند، اگر در لگن آب یک لیوان از D-SAP بریزند و در آن بنشینند قارچها را همه از بین میبرد. موارد گزارشی خیلی زیاد شد و به این دلیل ما آمدیم دستور جلسه را گذاشتیم D-SAP که بچهها همه مشارکت کنند؛ اگر تجربه خاصی دارند یک اطلاعات جدیدی کسب کردند یا اثرات خاصی با آن داشتند را به ما بگویند. الا نه در کنگره 60 این D-SAP درست میشود و همانطوری که OT در قسمت سیستم ایکس هست، D-SAP در قسمت فیزیولوژی است. D-SAP سرکه نیست؛ هم سرکه است و هم سرکه نیست، یک چیز دیگر است؛ ما یک شراب داریم، یک سرکه؛ این محلول D.SAP دومرحلهای بوده برای همین اسم جدیدی روی آن گذاشتیم. D-SAP خیلی خواصی را دارد که میتواند اثر مفیدی داشته باشد.
به بحث اولم برمیگردم، آنجا که گفتم که آن ساختمان که ما داریم درست میکنیم، احتیاج به یک سری مواد خاص دارد و بدن ما هم نیاز به یکسری املاح و مواد دارد؛ در D-SAP حالا من فرمولهایش را نیاوردم املاح بسیار زیادی داریم؛ در سیب و در D-SAP هم وجود دارد که میتواند در قسمت کمبودهای بدن بسیار بسیار مؤثر باشد. تا همینجا کافی است؛ بقیه را میگذارم به مشارکت، بچههای کنگره هم هستند ایرادی ندارد هرکدام هستند تجربهای دارند روی این قضیه، مشارکت کنند و مثل یک پایلوت میماند، راجع به آن با ما صحبت کنند. مسئله بعدی هم، سی دی زمستان بود عزیزانی که خواستند میتوانند راجع به آن هم صحبت کنند. جلسه را برای مشارکت باز میگذارم چون یک موضوع خاصی است.
جلسه به مشارکت گذاشته شد
دکتر مسعود
صبح همگی بخیر. این ماجرای D-SAP را من خودم یکبار رفتم هیدج دیدم، دنیایی است؛ یک ساختار قشنگی درست شده و آنجا که دارند سیب را تبدیل به همین مادهای میکنند که آقای مهندس میگویند هم سرکه است هم نیست، خلاصه یکچیزی است بینابین؛ البته این را باید از دیگران پرسید.
اول سرکه به شراب تبدیل میشود و یا شراب سرکه میشود، کدام به کدام تبدیل میشود من نمیدانم من بلد نیستم؛ من بچه خوبی بودم، ولی اینقدر میدانم که من سال اولی که تولید شد یادم هست آنوقت در آن 10 لیتریها میآورند، من گرفتم و شخصاً چون من یک یبوست مزمن همیشگی تقریباً دارم و جز ذاتم بوده همیشه، فوقالعاده مهم بود؛ یعنی اثرگذار بود و حالم را بهتر کرد. من خیلی اهل آزمایش نیستم که بفهمم کبدم چرب دارم یا نه ولی خانمم و دختر بزرگم داشتند، یکی گرید 1 و دیگری گرید 2 بودند و به پیشنهاد من، بعد از چند ماه مصرف از محلول D.SAP بعد که آزمایش داده بودند هرکدام یک گرید آمده بودند پایینتر. من همیشه به آقای مهندس گفتم و خواهش کردم و مخصوصاً در این جمع که پزشک و محقق در این جمع هست، من خواهشم این است که حیف یک اندیشهای یک ثروتی یک یافتهای پیدا میشود و بعد این یافته را ما اگر به کار تحقیقاتیاش نکشانیم، اگر با یک یافتههای علمی و تحقیقاتی نتوانیم پشت این دانش را محکم کنیم، بعد از یک مدتی خودبهخود به انحراف و خرافات کشیده میشود. ما نمیدانیم در طب سنتی ما واقعاً چه چیزهایی مناسب است، یا نیست. حتماً اسم جناب آقای دکتر روازاده را شنیدید؛ بهعنوانمثال عرض میکنم من با ایشان ارتباط داشتم و خیلی علاقهمند بودم به کار با ایشان ولی یکبار از ایشان پرسیدم گفتم آقای دکتر من را دارید حجامت میکنید این خونی که از من میگیرید واقعاً خون کثیف است؟ خون پر از سموم است؟ گفت برای چی؟! گفتم برای اینکه ما در علم فیزیولوژی داریم که خونها جمع میشوند، قلب پمپاژ میکند، یکی را به ریه میفرستند برای اکسیژنگیری و یکی هم به اندامها میفرستد برای اکسیژن دهی؛ و این خون باید قاعدتاً در این پمپاژها مخلوط شوند، ما نمیتوانیم بگوییم خون یک اندام با خون اندام دیگر احتمالاً آنهم اندامهای محیطی، فرق میکند. پس من یک خواهش دارم شما اجازه بدید من 100 نفر دانشجو را بیاورم اینجا شما از پشت اینها حجامت کنید و یک نفر هم از ورید بازویی آنها خون بگیرد و این دو تا خون را بدهیم آزمایشگاه ببینیم این دو تا خون باهم تفاوتی دارند یا ندارند. اگر ندارند پس ادعا نکنیم حجامت خون کثیف را، اگر دارند آی مردم دنیا ما آزمایش کردیم به تمام دنیا معرفی کنیم و بهتره شما حجامت کنید. مثل طب سوزنی چینیها ما هم بتوانیم علم قدیمیمان را به دنیا با یک مدرک علمی ارائه دهیم. متأسفانه ایشان موافقت نکردند و استدلالهایی آوردند و ماجرا گذشت. الآن خواهشم از آقای مهندس این است که ایشان صاحب این علم هستند، میتوانند انجام دهند، میتوانند انجام ندهند. ولی من خواهشم این است در این جمع من خودم داوطلب هستم حالا علمم نمیرسد ولی داوطلب این کار هستم. دوستانی که واقعاً در این زمینهها صاحبنظر هستند ما اینها را برایشان پروپوزالهای منطقی و درستی بنویسیم که مثلاً آقای مهندس میفرمایند واریس را درمان کرده من امسال شنیدم از شما 2 سال پیش که من مصرف کردم خودم روی واریس خودم دقت نکردم و هیچ پزشک متخصص عروقی هم واریس مرا بررسی نکرد که آیا من خوردم و نخوردم واریس من بهتر شد یا نشد. ولی خیلی بهتره که اینها را تحت نظر متخصصین با یک چهارچوب علمی در یک پروپوزال منطقی ما بتوانیم صحت این یافتهها را حتی خدای ناخواسته نه صحت ندارد و اگر صحت دارد ما این صحتها را ما بتوانیم داکیومنته کنیم، بتوانیم بررسی بکنیم و به مردم دنیا ارائه بدهیم و در مجلات دنیا این مقالات چاپ بشود حیف است. البته ظاهراً آقای مهندس با بیمارستان امام و مرکز تحقیقات همچنان ارتباط دارید روی کولیت و...ولی واقعاً آقای مهندس این را گسترده کنید و بگذارید متخصصین مختلف بیایند واریسیها درزمینهٔ واریس و متخصصین کبد درزمینهٔ کبد چرب و خیلی چیزهای دیگر، ما بتوانیم کار کنیم و این یافته علمی بزرگ به اثبات برسد و به مردم دنیا بتواند ارائه داده شود. من خیلی خوشحالم که جزء اولین کسانی بودم که D.SAP را استفاده کردم انشاءالله که دوباره بتوانم مصرف بکنم این دفعه با یک تأکیدی بر برخی بیماریهای دیگرم. خیلی متشکر.
دکتر محمد
خیلی خوشحال هستم که امروز در جلسه بحث D-SAP حضور دارم که بهنوعی سرکه سیب حساب میشود، شاید که در مراحل تخمیر، خیلی بالاتر از سرکه سیب است. همانطور که دوستان میدانند اگر در کییوردها بخواهند مراجعه کنند، در گوگل تو پاپنت و در رفرنسهای (reference) پزشکی بحث سرکه سیب تحت عنوان Apple cider vinegar() ذکر شده و مقالات زیادی در حوزه پاپ نت و... در مورد سرکه سیب وجود دارد. دوستان میدانند که زمانی که میخواهد تخمیری اتفاق بیافتند، در مرحله اول که سیب را برش میدهند و میگذارند تخمیر اتفاق بیافتد، در مرحله اول تبدیل به الکل میشود و بعد در تخمیر بعدی تبدیل به اسید میشود؛ یعنی تبدیل به سرکه میشود. ماجرای سرکه شدن یعنی اینکه وارد مرحله الکل و بعد وارد مرحله سرکه میشود و 40 روز طول میکشد ولی این چیزی که در مورد D.SAP اتفاق میافتد بالغبر 40 روز است.
آقای مهندس میفرمایند: حدود یک سال ما میگذاریم این تخمیر اتفاق بیافتد. خوب قطعاً کاربردهای این ماده خیلی بالاتر خواهد رفت ولی ما با توجه به اینکه در بحث D.SAP مقالاتی وجود ندارد و ما باید پیشقدم بشویم، من با توجه به اینکه مبحث صحبتم ربط دارد به صحبت آقای مسعود، در پاسخ به سؤال آقای مسعود که فرمودند که در حجامت چه اتفاقی میافتد که خون آلوده گرفته میشود، من مثالی برای دوستان میزنم؛ شما در نظر بگیرید رودخانهای که جاری میشود از این رودخانه انشعاباتی خارج میشود، یکجا شما میبینید یک انشعاب خارج شده دوباره آن انشعاب، انشعاب دیگری داده، در کنارش انشعاب خیلی ریز کنار یک دشت ایجاد شده است، وقتی شما به آن انشعاب آخری مراجعه میکنید میبینید یکسری مواد آلوده حالا از پلاستیک گرفته تا مواد آلوده مختلف آنجا جمع شده است و آنهم به دلیل اصل برنولی ایجاد شده است. اصل برنولی چه میگوید؟ اصل برنولی میگوید: وقتی فشار زیاد باشد در یک سیلان یا مایعی، این تمام مواد را جاری میکند؛ از مواد سنگین گرفته تا مواد سبک، حتی ممکن است سنگها را جابجا کند وقتی یک سیل میآید، ولی وقتیکه این فشار کم میشود و میرود در انشعابات، قاعدتاً مواد آلوده در آنجا بسیار بسیار زیاد میشود کما اینکه زمانی که حجامت یا حجامت عام اتفاق میافتد، در بین دو کتف فرد، این از عروقی که انشعاب آخر هستند ماده خونی را دارد میگیرد و شیارهای حجامت اینقدر شیارهای ریزی است حتی بررسی کردند که از قطر گلبول قرمز یا RBC هم کمتر است؛ یعنی ما در حجامت، RBC استخراج نمیکنیم، فقط پلاسمای خون را میگیریم؛ پلاسمایی که آلوده است. پلاسمایی که در انشعابهای آخر هست و آلوده است. حالا این مبحث چه ربطی به سرکه سیب یا D-SAP دارد؟ حالا من از دوستان خواهش میکنم خم شوند و بند کفشهایشان را ببندند؛ و این آزمایش را دریک دقیقه انجام میدهیم. حالا دوستان بلند شوند به صورتهای خودتان نگاه کنید صورتها برافروخته شده یعنی خون آمده در عروق صورت؛ وقتی خون میآید در عروق صورت، در پزشکی یک اصطلاحی داریم بنام (Regurgitation)، یعنی باید این خون تخلیه شود. زمانی که خون بخواهد تخلیه شود به چه عواملی بستگی دارد؟ یکی به غلظت خون و دیگری به قطر عروقی که در صورت ما وجود دارد. در افرادی که سوءمصرف مواد دارند و افرادی که تغذیههای بسیار غلیظ دارند، مثلاً ماکارونی زیاد میخورند، برنج زیاد میخورند، از دیدگاه طب سنتی ایران تمام اینها سودا حساب میشود؛ یعنی همان اسید معده که مصداقی از سودا هست برای ما و حالا افرادی که مدت زیادی مواد مصرف میکنند و افرادی که غذاهای غلیظ زیاد مصرف میکنند این عروق تنگ میشود و درواقع خون ما غلیظ میشود. حالا بعضیها میگویند این غلظت خون را ما از طریق آزمایشگاه بفهمیم. هیچ فاکتور آزمایشگاهی تا امروز وجود ندارد، البته ما درصدد هستیم که بتوانیم فاکتورهایش را استخراج کنیم تا بتوانیم این را به دست بیاوریم. زمانی که شما از مریض، یک CBC میگیرید یا CBC DIF میگیرید نهایتش شما RBC و WBC ونوتروفیل را استخراج میکنیم و بقیه موارد را. ولی چیزی تحت عنوان آنالیز پلاسمای خون نداریم؛ درصورتیکه آن چیزی را که ما تحت عنوان غلظت خون میگوییم یا اصطلاحاً لزوجت خون میگوییم، آن چیزی که شما میروید آزمایشگاه خون از شما میگیرند نگاه میکنید میبینید خون شما سیاه سیاه است، بعد جواب میآید میبینید RBC نرمال است و هموگلوبین شما نرمال است خوب میگویید این با بغلدستی من که نرمال بود چه فرقی میکرد؟! این سیاهی خون درواقع سیاهی است که برمیگردد به پلاسما؛ و این باید با تغذیه و مواد دیگر جبران شود.
حالا برمیگردیم به سرکه سیب؛ در سرکه سیب چه اتفاقی میافتد؟ به دلیل نفوذ بسیار زیادی که سرکه دارد، در دیدگاه طب ایرانی، ما اعتقاد داریم که سرکه یک ماده جاری و مفتح است یعنی همهچیز را باز میکند و در مسیری که دارد باز میکند پاک میکند میرود جلو. میرود داخل عروق شما. در نظر بگیرید قرار است یک آتروسلولوزی (Athero cellulose) ایجاد بشود در مراحل اولیه است میتواند این را درواقع پاک کند و با خود ببرد. در مسیر گوارش، شما در نظر بگیرید یک سری مواد یکجا انباشته شده و این مواد بهراحتی جدا نمیشود ولی وقتی D.SAP استفاده شود این مواد جدا میشود. ما اصطلاحاً اینها را بلغمهای خیلی شدید سیستمهای گوارش هم میدانیم. کاری که سرکه سیب یا D.SAP در داخل عروق ما انجام میدهد همین خاصیت پاککنندگی است. کاری که در سیستم گوارش ما انجام میدهد که کانستیپیشن مریض را درمان بکند میآید جدار لوله گوارش را پاک میکند. لوله گوارش ما، مواد بسیار زیادی در جدارش چسبیده؛ یعنی اگر همین الآن بیایند روده یا معده را بردارند تشریح کنند، میبینند در جاهای مختلف روده و معده موادی چسبیده که این مواد باعث شده پرزهای روده گرفته شود و عمل جذب بهخوبی انجام نشود و سرکه سیب به خاطر حالت پاککنندگی که دارد میآید پرزهای تمام روده و دستگاه گوارش ما را پاک میکند و باعث میشود وقتیکه جذب درست انجام شود سیستم دی ان اس ما یا اعصاب سیستم گوارش ما حالا همه ما CMS را میشناسیم PMS را میشناسیم ولی ENS را خیلی توجه نمیکنیم گرچه در کتاب فیزیولوژی بسیار به آن تأکید کرده، مثلاً کتاب گایتون (Guyton) بسیار در این موارد تأکید کرده ولی اشکال ما در طب رایج این است که خیلی از اصول فیزیولوژِی، باب شناسی، پاتولوژی که خودمان خواندیم در سالهای اول پزشکی، تماماً در کلینیک فراموش میکنیم. پس سرکه یکی از دلایلی که میتواند تأثیرگذار بشود، همین است.
مسئله دوم، سرکه یک حالت قبضی ایجاد میکند؛ یک حالت اسپاسمی ایجاد میکند؛ یعنی وقتی وارد بعضی قسمتهای بدن میشود مثل اسفنکتر فوقانی معده، آنجا یک اسپاسمی ایجاد میکند و باعث میشود یکسری مواد برنگردند بالا و آسیبی به مری ما بزنند. حالا تمام مواردی که میگویم استثناء زیاد داریم؛ مثلاً در مورد همین D.SAP افرادی که گاستریت پیشرفته دارند گاستر (Gastre) دارند در سیستم معده، اینها اصلاً نباید استفاده بکنند.
برگردیم سراغ بحث کبد: بازهم به خاطر پاککنندگی که در D-SAP وجود دارد میتواند آن جزایری را که چه در داخل کبد وجود دارد چه در داخل پانکراس وجود دارد را میتواند پاکسازی بکند و باعث شود باز بشوند و آن انسدادها در آنجا برطرف شود. پس یکی از تأثیراتی که میگذارد، روی کبد چرب یا Fatty Liver است. مقالات زیادی در پاپ نت هست که میبینید که همین سرکه سیب تأثیر بسیار خوبی در برطرف کردن انسدادهای کبدی حالا اصطلاحاً Fatty Liver دارد. ما متأسفانه در طب رایج خیلی به کبد توجه نمیکنیم. ما در تمام علوم مختلف از اعصاب گرفته متخصص اعصاب داریم، قلب متخصص قلب داریم ولی در قسمت کبد متخصص کبد نداریم؛ ما متخصص داخلی داریم فوقش میشود گوارش که انحصاراً در خدمت کبد نیست، کل گوارش است. درصورتیکه در طب چینی در طب ایرانی در طبهای کلنگر بسیار تأکید شده، کبد اصلیترین نقش در زندگی افراد دارد. اصلاً اسمش روی خودش است. کبد را ما به انگلیسی میگوییم liver، liver از live میآید یعنی اسم فاعل زندگی، پس علتی داشته که این اسم را برایش گذاشتن. ولی ما خیلی توجه نمیکنیم پس اگر همین D.SAP برود کبد ما را پاک کند، ما قطعاً در هضمهایی که اتفاق میافتد و مواد در داخل بدن جاری میشود. چون همه ما میدانیم غذا که وارد روده میشود بعد وارد عروق نزانتر میشود، بعد جذب کبد میشود و کبد وقتیکه روی آن یکسری مکانیسمها را انجام میدهد آن را در تمام بدن پخش میکند. پس ما اگر کبدمان ناسالم باشد، دقت بکنید تمام موادی که در بدن ما پخش میشود مواد فاسد است. حالا ما میخواهیم قلبمان را درست بکنیم، مغزمان را درست بکنیم و درصورتیکه کبد که درگاه اصلی که مواد غذایی باید به تمام بافتها داده شود خوب ایراد دارد.
از سرکه سیب مقالات زیادی داریم که روی Fatty Liver تأثیر دارد. در مقالاتی که من بازهم نگاه میکردم، روی واریس تأثیر خیلی زیادی دارد و حتی ذکر کرده بود، هم در شکل واریس اگر بهصورت ضماد اصطلاحاً پمادی در سطح پوست مالیده شود تأثیر خیلی خوبی دارد، هم به خاطر خاصیت اسپاسم که در عروق ایجاد میکند و هم در بهبودش تأثیر خیلی خوبی دارد. من باز روی بحث سرکه سیب که مقالات را نگاه میکردم، بحث درمان ناباروری در آقایان و خانمها هست. یک آزمایشی کردند و دیدند وقتیکه به موشها سرکه سیب را میدهند Fatty Liver آنها برطرف میشود و دوستان میدانند که Fatty Liver نسبت کاملاً مستقیمی دارد روی سطح تستسترون خون دارد. وقتی Fatty Liver برطرف میشود سطح تستسترون بالا میرود و نازایی موشهای نر برطرف شده. در بحث چاقی، روی بحث چاقی در دایت، خیلی تأکید زیاد است روی سرکه سیب که میتواند چاقی را برطرف بکند؛ البته بازهم دوستان دقت بکنند که بدن آن فرد بدن گرمی است یا بدن سردی است؟! اینها همه تأثیرگذار است روی تجویزی که ما انجام میدهیم. بحث دیگری که من بازهم نگاه میکردم سیستم ایمنی بدن است، سیستم ایمنی بدن را تقویت میکند، یک دوره که سرکه سیب مصرف شود میتواند سیستم ایمنی بدن را تقویت کند.
حالا با مصلحاتی که بعداً میتواند اعلام شود. سیستم ایمنی با شجاعت افراد خیلی رابطه خوبی دارد. ما یک آزمایشی یکی از دوستان انجام میداد روی موشها برای من خیلی جالب بود حالا آزمایش را من خودم دیدم. سکنجبین تلفیقی از شکر است با سرکه؛ حالا سرکه و عسل. در این آزمایش ما سه بار در روز به موشها سکنجبین میدادیم؛ صبح و ظهر و شب. در گروه کنترلمان سکنجبین را ندادیم به موشها خیلی جالب بود بعد از گذشت چیزی حولوحوش یک ماه دیدیم که موشهایی که سکنجبین خوردند شجاع شدند، به نظرتان ما چطوری شجاعت را اندازه گرفتیم؟ حالا شاخص شجاعت چی بود؟ شاخص شجاعت بسیار جالب بود؛ اولاً موش را که میانداختیم در آب، اصطلاح موش آبکشیده را شنیدید موش را که میانداختیم در آب سریع دست میزدند یعنی اینقدر دست میزدند که غرق نشود ولی موشهایی که ما سکنجبین به آنها داده بودیم میدیدیم که دستهایشان را خیلی آرام و بامتانت زیاد بالا یا پایین میکردند، با شجاعت تمام داشتند با آب ارتباط برقرار میکردند. یا موشها همیشه از حاشیه دیوارها راه میروند و این از خاصیت ترسو بودنشان است ولی موشهایی که ما به آنها سکنجبین داده بودیم، وقتی میانداختیم در قفس، از وسط قفس راه میرفتند. پس دیدیم که خیلی شجاعت ایجاد میکند و ما اعتقاد داریم سرکه سیب تقویت قلب ایجاد میکند و شجاعت را زیاد میکند و افرادی که فوبیا دارند، توصیه میکنیم بحث سکنجبین و مخصوصاً یک مقدار دارچین روزانه کنارش بتوانند اضافه کنند، بسیار میتواند کمکشان کند. من خیلی صحبت کردم عذرخواهی میکنم.
مسافر حامد
خیلی ممنونم که آقای مهندس به من وقت مشارکت دادید. من خیلی تیتروار بگویم اتفاقاتی که برای خودم افتاده و نزدیکانم. من چندین سال است همانطور که آقای مهندس فرمودند صبحها ناشتا یک قاشق در یک لیوان آب ولرم استفاده میکنم و حتی سفر هم که میروم داخلی یا خارجی همراهم هست و آن اثرات آب به آب شدن را و نظم گوارشی که به هم میریزد را کاملاً برطرف میکند. من چون یک برنامه خیلی پرفشاری دارم و یک موقع هایی از 5 صبح تا 12 شب خستگی را در خود احساس میکردم اما این چندین سال واقعاً این فاکتور درونم کم شده و این خیلی محسوس است. بحث سیستم ایمنی که آقای دکتر گفتند، چندین سال است موقع تغییر فصلها یا در زمستان در هوای سرد که افراد که زیاد سرما میخورند من خیلی کم پیش میاید سرما بخورم؛ اگر هم بوده سطحی بوده و عمقش زیاد نبوده. مسئله بعدی، عفونت چشم است؛ اصطلاحاً گلمژه، بچهها با استفاده از محلول رقیقشده سرکه سیب خیلی زود آن را درمان کرد و چیزی به اسم مشکل گوارشی میشود گفت در این چندین سال تجربه نکردم شاید این ازنظر خود من عادی بود ولی وقتی در دیگران و شاگردانم میدیدم که مسئلهای است که خیلی آدمها با آن دستوپنجه نرم میکنند. در بین نزدیکانم، یکی از نزدیکانم باردار هست، نزد پزشک رفته بود و برایش قرصهای تیروئید و غدد تجویز کرده بودند. با آقای مهندس مشورت کردم گفتند که بگویید که همان D-SAP رو با همان میزانی که استاندارد هست مصرف بکنند؛ جالب است که وقتی سری بعد رفته بودند و آزمایش داده بودند کاملاً آن فاکتورهایی که از نظم خارج شده بود سر جای خودش برگشته بود و دکتر گفته بود خوب است که قرصها را استفاده کردی و درست شده، گفت نه من محلول D-SAP استفاده کردم. در لژیون، بحث یبوست واقعاً یکی از مشکلاتی بود که باعث میشد بچهها مجبور میشدند داروهای خود را کموزیاد بکنند ولی ما امروز این را در لژیون نداریم. یکی از شاگردانم فکر کنم برای مشکل کبدش بود روی کمرش جوشهای بزرگ وحشتناکی داشت، بعد از استفاده از D.SAP بعد از مدتی از بین رفت. حالا تمام این مشکلاتی که من گفتم خودم در نزدیکانم دیدم؛ نمیدانم چقدر قرص و هزینه و پزشک رفتن لازم داشت و با خوردن D-SAP همه مشکلات حل شد از آقای مهندس متشکرم که D-SAP را خلق کردند.
دکتر رضا
دوستان از دیدگاه خودشان صحبت کردند. من میخواهم بحث دیگری مطرح بکنم؛ در بحث طب رایج آکادمیکی که الآن ما داریم، بحث این است که خیلی اوقات ما مشکل را شناسایی میکنیم، فاکتور عامل بیماریزا را شناسایی میکنیم و میاییم ضد آن را میدهیم؛ میشود گفت ضد درمانی. فرضاً اگر شما با حساسیتی روبرو هستید، ماده ایجادکننده حساسیت شناسایی میشود؛ هیستامین شما میآیید، آنتیهیستامین میدهید. خیلی از اوقات فرضاً اگر فردی دچار کانستیتیشن هست، میآید از موادی استفاده میشود که تحرک سیستم گوارشی را بیشتر بکند اما اینها در طولانیمدت، متأسفانه عادتی را پیش میآورد؛ یعنی اگر شما فرضاً زمانی که آنتیهیستامین استفاده نکنید باز آن هیستامین افزایش پیدا میکند و بههرحال باز آن علائم حساسیت را دارد. شاید در موارد حاد در مواردی که مشکلات به شکل حاد هستند و یک وعده و یا دو وعده استفاده بشود، اینها گرهگشا باشد ولی در خیلی از درمانهایی که ما نیاز به درمان داریم در یک مشکل مزمن معمولاً Dependency (وابستگی) پیش میآید به آن دارو. متأسفانه الآن یک پدیدهای هم پیش آمده که شما فرد را میگذارید روی دارو ولی دیگر نمیتوانید از دارو بگیرید. در خیلی از مسائل اینطور شده؛ الآن در خیلی از مسائل پوستی، در خیلی از مشکلات روماتولوژیک. فرضاً میآییم کورتون را استفاده میکنیم بهصورت دورهای، بعضیاوقات واقعاً این کورتون بحثش SUPPLES کردن است، بحثش سرکوب کردن و یه مقدار، آن اثر عوامل بیماریزا را پایین بیاورد، خوب تیپر میکنید و قطع میکنید بعد از یکزمانی میبینید که باز عوامل بیماریزا بالا میرود و بعد ممکن است حتی آن تظاهر بیماری تشدید شود. این بههرحال بنبستی است یواشیواش در بعضی مسائل پیش میاید که آیا ما واقعاً داریم اثر درمانی Curative)) انجام میدهیم یا فقط کنترل میکنیم. بعضی علوم جایگزین و علوم مکمل وجود دارد از قبیل: طب سنتی ایرانی و طب سنتی غربی که شاید 800 سال قدمت داشته، حالا اینها یک تکنیکهایی میآمدند استفاده میکردند که در دو سه جنبه میتواند نقش ایفاء کند. بعضی جاهایش بهعنوان یک بحث Preventive است پیشگیریکننده است که اتفاقاً این خیلی مناسب است که ما وارد زندگی بکنیم بهعنوان پیشگیری اولیه که آن مشکلات پیش نیاید. بعضی قسمتها هم آمده یک اثر خیلی خوبی را انجام داده با یک هزینه خیلی کمی در مراحل بیماری، اما این قسمتها را بایستی بحثی را که آقای دکتر هم مطرح کردند، بایستی بیاییم و روی این کار تحقیقاتی انجام بدهیم.
در طب سنتی و ایرانی بههرحال یک دوران گذر و خاموشی وجود داشت، چندین سال هست من فکر میکنم حولوحوش یک دهه هست که الآن یک مقدار توجه شده و با همت دوستان دانشکده تشکیل شده و بحثی که هست بایستی بیاید تحقیقات در این بحث تقویت بشود و بتواند عملاً با این تحقیقات مثلاً وقتی فرایند حجامت مطرح بشود واقعاً ما بیایم ببینیم که فرایند حجامت تأثیری که دارد آیا تأثیر روانشناسی است؟ ما میاییم یک منطقه روانشناسی را بهاصطلاح تحریک میکنیم چون بههرحال خونگیری که انجام میشود در پروسه حجامت 50 تا 60 سیسی است ما در پروسه حجامت خون میگیریم، ما لخته خون داریم؛ ما در آنجا پلاسما نمیگیریم؛ ممکنه پلاسما هم گرفته شود ولی آنجا لخته خون داریم. متأسفانه در طول این بیستسالهای که حجامت هست، هیچ جایی نیامده این جوابگویی را داشته باشد. بعضیاوقات میگویند: شاید این دعایی که شما میخوانید تأثیر دارد. در بعضی از قسمتها ما بایستی چون امکاناتش را داریم مسائلش وجود دارد، همین پروسهای که برای OT پیش آمد، یعنی ما جمعیتش را داریم، میتوانیم استفاده کنیم و بیایند در فیلد کار، تحقیقاتی انجام شود. نتایج را ما بیاییم آنالیز بکنیم و واقعاً اینها در مقالات علمی معتبر منتشر و شناسایی شود.
مسافر سعید
ممنون آقای مهندس بابت وقت مشارکت. ازآنجاییکه فرمودید از تجربیات بگویید؛ من هم تجربهای داشتم و میخواستم خدمت دوستان عرض کنم. من حدود 15 سالی است که از بیماری لثه رنج میبرم و خونریزی لثه دارم؛ زمانی که اعتیاد داشتم، فکر میکردم به خاطر اعتیاد است و بارها جراحی لثه انجام دادم که واقعاً زجرآور بود و بعد از هر جراحی، دوران نقاهت که تمام میشد شاید یک ماه دوام نمیآورد و مجدداً خونریزی شروع میشد. حتی موز که میوه خیلی نرمی است، وقتی مصرف میکردم لثه من خونریزی داشت. در یکی از سیدیها، شما گفتید D-SAP برای جرمگیری دندان خوب است؛ خیلی جالب بود، من این را در آبنمک رقیق مخلوط کردم البته با دوز پایین امتحان کردم؛ شب اول، خونریزی لثه نداشتم. شب بعد امتحان کردم احساس کردم چسبندگی لثههایم بیشتر شده و شب سوم که استفاده کردم تا یک هفته خونریزی قطع شد و به این نتیجه رسیدم که تأثیر همین D.SAP بود. البته با سرکههای دیگر هم امتحان کرده بودم چون در جایی خوانده بودم که سرکه ضدعفونیکننده دهان است. با همهچیز امتحان کرده بودم ولی خونریزی لثه قطع نمیشد ولی D-SAP تأثیر خیلی خوبی داشت. الآن هفتهای یکبار استفاده میکنم و خونریزی لثه واقعاً قطع شده است.
مسافر مهدی
از کلینیک بهنام در خدمتتان هستم؛ این سرکه D-SAP حقیقتاً باعث شد که من یک مقطعی یک سال و نیم پیش درگیر D-SAP شدم؛ سؤال پرسیدم و باعث شد من تا دوره متوسطه طب سنتی را رفتم مدرکش را توانستم بگیرم. چیزی که هست، D-SAP را که بعضی از رهجوها که طبعشان گرم بود مثل صفرا و دم خیلی عالی بود ولی رهجوهایی که طبعشان سرد بود، بلغم و سودا بودند، اینها را اذیت میکرد. در طب سنتی سرکه انگبین به آن میگویند، این سرکه انگبین را من به همه رهجوها میگویم که استفاده کنند؛ سرکه D-SAPشما را به هراندازهای که هست، به همان اندازه عرق نعنا میریزند داخل ظرف، یک جوش که خورد برمیدارند و مقداری عسل اصل میریزند در آن، میگذارند در یخچال و صبح به صبح، یک مقداری میریزند ته لیوان و میخورند و برای همه طبعها هم خوب است و بیماریها را درمان میکند.
دکتر مهران
تشکر میکنم از استاد جلسه این وقت را به من دادند. این دستور جلسه، اولین سالی است که مطرح میشود؛ و من واقعاً تشکر میکنم از آقای مهندس که این نگاه تغذیه را در کنگره باب میکنند. حالا به بهانه D-SAP این را به فال نیک بگیریم. شما خودتان در کلینیکها مراجعهکننده داشتید که حتی ماست نمیخورد، پرتقال نمیخورد؛ به خاطر بحث بریدنش. اعتقاد دارند که در اصطلاح میبرد و درمانمان را خراب میکند ولی میبینید که در کنگره اصلاً از این صحبتها خبری نیست و کاملاً تغذیه در روال عادی است و هیچگونه محدودیتی ندارد و درواقع شما دارید میبینید خیلی از مراجعهکنندگان و راهنمایان D-SAP را استفاده میکنند درحالیکه آقای دکتر گفتند یکجور سرکه محسوب میشود، اصلاً از بحث بریدنش و اینکه دوزمان را به هم بزند، هیچ ابایی ندارند. من فقط خواهشم از همه همکارانی که اینجا تشریف دارند این است که ما بههرحال اگر دِینی از کنگره داشته باشیم طی این سالها، یک دِین هم به کنگره داریم آنهم این است که برای جهانیشدنش، این سیستم، این روش که جلوی چشم خودمان دارد جواب میدهد، این را علمی کنیم؛ این را بیایم سمت اینکه سعی کنیم کارهای انفرادی نکنیم. سعی کنیم این سیستم را داکیومنت کنیم و در علم جهانی شریک باشیم.
دکتر شهرزاد
متشکرم که در انتهای برنامه به من فرصت دادید؛ البته من نکته جدیدی نداشتم که بخواهم عرض کنم. درواقع در تکرار صحبتهای دوستان دیگر بود و برای من این جلسات این جذابیت دارد. فرمایش دوستمان که فرمودند مطالب را بیایم سعی کنیم روند علمیاش را طی کنیم و بتوانیم در این برنامههایمان انشأالله پیپرهایی را بدهیم که درواقع داکیومنت باشد و من درواقع بهعنوان کسی که علاقهمند به نوتریشن هستم و البته اطلاعات خاصی ندارم که بخواهم در این زمینه اظهارنظر بکنم ولی در طب نوین هم ما این را خواندیم و به عینه من خودم بخصوص در مورد بیماران دیابتی هم دیدم و کارشان را انجام دادم که با یک تغییر در لایف استایل بیمار، من توانستم دارو را از بیمار بگیرم و نوتریشن هم یکی از ارکان مهم زندگی بیمار است؛ زندگی همه ما البته. من خواهشی که دارم اگر مقدور است، درزمینهٔ همین سرکه سیب که آقای مهندس روی آن کار میکنند، سایر دوستان اگر امکان هست یک گروه تحقیقاتی که شما دارید فراخوانی باشد برای دوستانی که علاقهمند هستند که هرکدام بتوانند در یکی از زمینههای این مطلب بتوانند تحقیقاتی انجام دهند و یک پویایی ایجاد شود، برای من خودم را عرض میکنم که بتوانم یاد بگیرم و از کارهایی که دوستان انجام دادند ما بتوانیم در کلینیکمان استفاده کنیم.
جناب مهندس
خیلی خیلی ممنون که مشارکت کردید. من هر موضوعی که در کنگره مطرح میشود، فوری بهترین کار میگذارم به مشارکت. دستور جلسه فضولی را میگذاریم مشارکت که همه راجع به فضولی صحبت کنند. حالا D-SAP هم اولین سالی بود که من به طبع تشخیص دادم که در جلسه بگذاریم و همه تجربیات خودشان را بیان کنند و اگر مشکلی دارد بیایند بگویند و اگر حسنی دارد بیان کنند تا متوجه بشویم. لازم است چند نکته را اینجا مطرح بکنم؛ یکی اینکه سرکههایی که از سوپرمارکتها میگیرید بهعنوان سرکه و چه و چه و خیلی شفاف و زلال و سفید است، اینها هیچکدام جزء این قضیه نیست؛ اینها هم یکسری اسیدها هستند. آنیکی دیگر آمده بود میگفت شاهکارش این بود که از زغالسنگ سرکه گرفته بود؛ از زغالسنگ فقط اسانسش و ترشیاش. آنها هیچکدام اصلاً مورد تأیید نیستند. شما به کارخانهاش بروید، نه سیبی، نه انگوری، هیچچیزی نیست. شما کارخانه آبلیموگیری بروید، یکدانه لیموترش پیدا نمیکنی. کارخانه سرکه بروید، اصلاً یکدانه سیبی یکدانه انگور یکدانه کشمشی اصلاً وجود خارجی ندارد؛ حواستان کاملاً به این چیزها باشد. سرکههای دیگر که درست میکنند، حتی خانگی؛ با D-SAP کاملاً متفاوت است. این فرایند تولید کاملاً متفاوت است. این را با آن، یکی نگیرید. برای همین یک اسم دیگر روی این (D-SAP) گذاشتیم. چون هم تخمیر دارد هم بهطور طبیعی تخمیر دارد، هم در سال دو ماه در بهار مگسهای سرکه روی آن با آن آنزیمهایی که دارند کار میکنند. در هر بشکه 200 هزار مگس سرکه است که کار آنزیمها را انجام میدهند؛ مثل عسل و زنبورعسل.
این داستان دیگری است و در یک شیشههای کوچکی هست و تعدادش هم محدود است و فقط زور میزنیم برسانیم به بچههای کنگره و به بیرون از کنگره هم نمیدهیم. این هست که امیدوارم در تمام هفته راجع به این قضیه بحث شود. البته ما با یکی از عزیزان و چند تا از این کلینیکها روی یبوست پایلوت میکنیم. که حالا نتایجش را بعداً منتشر میکنیم. هرکس هر موضوعی تحقیقات داشت، تحقیقاتش بدرد بخورد، میدانی باشد، اثر باشد، مهم باشد، فقط صرف تحقیقات نباشد؛ صرف این باشد که یک چیزی کاوش بکنیم، یک چیزی پیدا بکنیم، یک چیزی جستجو بکنیم، ما در خدمت هستیم و آماده همکاری هستیم. خیلی ممنون متشکرم از مشارکتهایتان.
نگارنده: مسافر علی شاملو
وبلاگ نویس: مسافر سعید عاشوری