English Version
English

نشریات؛ مقاله ای از مسافر مهرداد

نشریات؛ مقاله ای از مسافر مهرداد

نشریات هر نمایندگی قلب تپنده آن نمایندگی است؛ این مطالب همه بیانگر جایگاه و اهمیت واحد نشریات در کنگرهٔ 60 است که چگونه می‌تواند انسان‌های دردمند را یاری دهد

بنام خدا، خداوندی که انسان را به‌صورت خویش خلق کرد، سپاس بر پروردگاری که امکان وجود و حضور و یادگیری را به مخلوقینش عطا فرمود و برای این امر با هزینه‌های فراوان استادانی پرورش داده تا بیاموزند به کسانی که خواستار آن آموزش هستند، آموختن هزاران مسئله از دالان‌های هزارتوی انسان.

جمله‌ای که هر تازه‌واردی به کنگرهٔ 60 وارد می‌شود با آن روبه‌رو می‌گردد این است که: اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی و هوشمندانه‌تر اینکه این جمله در نشریات هر نمایندگی نصب می‌شود.

این مسئله خود گویای مطالب بسیاری است و انسان را به فکر فرومی‌برد؛ شاید به‌ندرت مسافران و هم‌سفران به این نکته توجه داشته باشند، همان‌طور که میدانیم نشریات هر نمایندگی مهم‌ترین قسمت آن نمایندگی است و قلب اطلاعات و خوراک علمی آن نمایندگی است و تمامی علوم، دروس و مسائلی که برای هدف کنگرهٔ 60 که در درجه اول درمان اعتیاد و به تعادل رسیدن انسان‌هاست در آن وجود دارد و منبع عظیمی از مطالبی است که می‌توان با آن‌ها علم زندگی کردن را آموخت، علمی که در هیچ جای دیگر نمی‌توان آن را فراگرفت.

 نشریات هر نمایندگی قلب تپنده آن نمایندگی است؛ این مطالب همه بیانگر جایگاه و اهمیت واحد نشریات در کنگرهٔ 60 است که چگونه می‌تواند انسان‌های دردمند را یاری دهد، اما در مقوله درمان اعتیاد که کنگره 60 توانسته موفقیت‌های چشمگیری به دست آورد، واحد نشریات چه نقشی را بازی می‌کند؟ در کدام قسمت از پازل درمان قرار دارد؟

همان‌طور که میدانید درمان اعتیاد در کنگرهٔ 60 بر اساس به تعادل رسیدن سه پارامتر جسم، روان و جهان‌بینی انجام می‌شود.

پارامتر جسم که درواقع همان صور آشکار درمان است توسط داروی درمان و تأثیرات آن در حال انجام است.

پارامتر جهان‌بینی با استفاده از واحد نشریات به تعادل نزدیک خواهد شد.

و سومین پارامتر که روان است از برآیند این دو پارامتر دیگر تعریف می‌شود، یعنی مجموع جسم، جهان‌بینی و روان انسان را می‌سازد، البته بسیار ساده‌انگارانه است که گمان کنیم درمان بیماری همچون بیماری اعتیاد تنها با تکیه‌بر یکی از این ضلع‌های مثلث قابل انجام است و اینکه دیگر اضلاع بر دیگری اثر نداشته باشند واضح است اگر کسی تنها بر روی جسم خودکار کند و باقی اضلاع را رها کند به نتیجه دست پیدا نخواهد کرد زیرا بازسازی سیستم ایکس (سیستم تولیدکننده مواد شبهه افیونی) بدن انسان از یک‌جهت امکان‌پذیر نیست و این موضوع را کنگره 60 به‌درستی دریافته است.

به هر رویه با تمام جوانب و مسائل گوناگون که دراین‌باره وجود دارد، بحث اصلی ما در مورد نشریات است همان قلبی که می‌تپد و آگاهی را در تمام سطوح و رگ‌های کنگرهٔ 60 می‌فرستد تا بتواند موتور اندیشه‌ها را راه بیندازد و در مسیر نزدیک شدن به‌فرمان عقل حرکت کند تا به مکانی برسد که ازآنجا انشعاب یافته است.

یک مسافر سفر اول باید از مطالب کتب و جزوات و سی‌دی‌های موجود در نشریات بهره لازم را ببرد تا بتواند به نتیجه مطلوب برسد، مطالبی چون کتاب عشق (چهارده وادی برای رسیدن به خود) و کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر و کتاب 14 مقاله و جزوات و سی‌دی‌ها تا بتواند خود را از فردی که در مشکلات عدیده‌ای است به فردی تبدیل کند که می‌تواند مشکلاتش را با تفکر مرتفع کند درواقع هیچ‌چیز دیگر به‌صورت مشکل برای وی مطرح نباشد بلکه اگر مسئله‌ای باشد راه‌حل‌های بسیاری نیز خواهد داشت.

سفر در کنگرهٔ 60 سفری است از نادانی به دانایی، از تاریکی به روشنایی، از ترس به شجاعت... این کدام طناب است که باید با دستان خود محکم گرفت و به آن‌طرف ناکامی‌ها و به دیگر سوی تاریکی‌ها حرکت کرد، اگر کمی تفکر کنیم خواهیم دید که این طناب مستحکم همان نشریات نمایندگی‌های کنگرهٔ 60 است زیرا خوراک راه را برای ما آماده می‌کند. حس درون ما برای رهایی را خوراک می‌دهد تا هرلحظه قوی‌تر به حرکت خود ادامه بدهیم، ناگفته نماند که نشریات فقط برای سفر اولی‌ها نیست. برای همه و همه است، برای مرزبان، راهنما، ایجنت، دیده‌بان و شاید هم اینکه بنیان کنگرهٔ 60 نیز از مطالب این واحد استفاده و مطالعه می‌کنند بااینکه درصد بالایی از این مطالب از سینه این بزرگوار تراوش کرده است ولی با آگاهی بالایی که دارند هرگز از این امر غافل نبوده‌اند و این خود یک الگوی بسیار مهم است الگویی که بدون نقص است و هرکس که بخواهد از این چشمه بنوشد باید تشنه باشد.

بر سر درب هر نشریات در تمام نمایندگی‌ها کنگرهٔ 60 این جمله نصب‌شده است. اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی این جمله بیانگر این موضوع است که اگر احساس می‌کنی میدانی نمی‌توانی از این گنجینه بزرگ بهره‌ای ببری برای اینکه اگر بخواهی از این دریای مطالب کارآمد و آموختنی جرعه‌ای استفاده کنی باید بدانی که نمی‌دانی این نکته به این معنی است که تو شاید تصور کنی که میدانی یا شاید مطالبی را هم بدانی اما هیچ‌کدام از آن‌ها راهگشای تو نبودند و نتوانسته‌ای با بهره‌گیری از دانسته‌هایت خود را از چنگال اعتیاد برهانی و یا زندگی خود را در حالت تعادل نگه‌داری و یا بتوانی تعامل درستی با اطرافیان و هستی برقرار کنی و هزاران مسئله ازاین‌دست، واقعیت این است که تو نمی‌دانی، چیزی در مورد اعتیاد نمی‌دانی، از علم زندگی کردن بی‌اطلاع هستی و قوانین بازی زندگی را فرانگرفته‌ای و با موجودی به نام انسان بیگانه هستی.

آری تو با خودت بیگانه شده‌ای و دانسته‌هایت هیچ راهی جز تباهی را به تو نشان نمی‌دهند؛ مانند حجابی بین تو و آن موجودی که باید باشی قرارگرفته‌اند و تو را با انواع حقه‌ها و حیله‌ها در چنگال خود محکم نگه‌داشته‌اند تا نتوانی به وجود خودت پی ببری و دردناک‌تر آن است که تو هم آن مطالب رنگ و رو رفته و بی‌محتوا را محکم در اندیشه خودت نگه می‌داری و با هر شعاع نوری که بتابد و باعث شود گوشه‌ای از ویرانی‌ها را ببینی مقابله می‌کنی گویی از اینکه بدانی که نمی‌دانی بسیار می‌ترسی و توهمی از اینکه تو موجود بهتر و کامل‌تری هستی اطراف تو را پوشانده و اجازه ورود به هیچ‌چیزی را نمی‌دهد.

خود من زمانی که ارتباطم با نشریات برقرار شد و دانستم که نمی‌دانم و توانستم از این خزانه بی‌انتها استفاده کنم دیگر ادامه سفر و درمان اعتیاد برایم بسیار آسان شد زیرا تسلیم بودم؛ فرمان‌برداری را امتحان کردم و از آن لذت می‌برم و اثرات آن را در خود مشاهده و مطالعه می‌کردم و درب‌های ورودی آموزش را به روی خود بازمی‌دیدم برای همین است که میگویند هر چیزی را میدانی آن‌ها را پشت در کنگره بگذار سپس داخل شو تا توان آموختن و فضای کافی برای جذب مطالب در تو به وجود آید.

اگر بگوییم که همه‌چیز در آموختن است، سخن گزافه‌ای نیست، همه‌چیز درگرو آموزش است حتی مسائل ضد ارزشی هم آموزش خاص خود را می‌طلبد نشریات کنگرهٔ 60 دروازه‌ای است که انسان را از سمت جهل به سمت دانایی هدایت می‌کند.

حال، خودتان جایگاه نشریات را در سفر متصور شوید گویی شخص برای رهایی از دام اعتیاد و جهل و ناآگاهی باید در دل تاریکی‌ها ایمان بیاورد و به ناآگاهی خود اقرار کند سر را خم کند و وارد این راهی شود که در آن او را نوازش می‌کنند، او را می‌گدازند و حرارت  می‌دهند تا وقتی کاملاً نرم شد، شروع به حالت دادن آن می‌کنند تا قالب خود را بیابد و به‌آرامی نرم و سرد شود تا سخت و محکم شود که بتوان از روی این قالب‌ها هزاران قالب دیگر ساخت.

خداوند را سپاس در مقابل نشریات و استفاده کردن از آن و کاربردی کردن و عمل کردن به آن در مسیر زندگی و پایه قرار دادن آن برای ادامه مسیر تکاملی خود.

 

نگارنده: کمک راهنمای محترم مسافر مهرداد
نمایندگی: رودهن
کمک راهنمای لژیون: پنجم
ویراستار: مسافر قاسم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .