English Version
English

کارگاه آموزشی کنگره 60، نمایندگی ارتش

کارگاه آموزشی کنگره 60، نمایندگی ارتش

هفتمین جلسه از دوره بیست و سوم سری کارگاه‌های آموزشی جهان‌بینی کنگره60، نمایندگی ارتش در روز یکشنبه تاریخ 97/07/22 با دستور جلسه از فرمان‌برداری تا فرماندهی با دبیری مسافر حمید و نگهبانی مسافر مهدی و استادی مسافر فرهاد رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

در ابتدا خداوند را شکر می‌کنم که توانستم این جایگاه را تجربه نمایم و از دبیر و نگهبان محترم بابت این‌که به من فرصت خدمت کردن دادند تشکر می‌کنم. دستور جلسه این هفته از فرمان‌برداری تا فرماندهی است، چیزی که من می‌توانم بگویم این است که بیماری اعتیاد باعث می‌شود که شخص با مصرف مواد مخدر از حالت تعادل و طبیعی خودش خارج‌شده و فرماندهی را درواقع از آن می‌گیرد و فرد، دیگر اختیاری از خودش ندارد و این مواد است که برایش تعیین تکلیف می‌کند که چه‌کاری را انجام دهد یا چه‌کاری را انجام ندهد و درواقع زندگی‌اش وابسته به مواد می‌شود و اختیار کامل را در رفتار و اعمال خودش ندارد.

فردی که دچار بیماری اعتیاد شده یک نیروی بسیار مفیدی برای نیروهای اهریمن و شیطان است و نیروهای بازدارنده خیلی تلاش می‌کنند که این نیرو را حفظ کنند اما از زمانی که شخص تصمیم می‌گیرد تا برای عوض کردن جایگاه خودش قدمی بردارد و از آن حالت قبلی که خودش را در اختیار اهریمن داده بود نجات دهد، از آن زمان درست است که نیروهای منفی در مقابل شخص قرار می‌گیرند ولی به همان میزان در مقابل نیروهای الهی هم به کمک شخص می‌آیند و آن را یاری می‌کنند که درواقع سد محکمی که در مقابل دارد را کنار بگذارد و بتواند بندهایی که بین خودش و نیروهای منفی تنیده بود را جدا کند.

نکته‌ای که در این دستور جلسه وجود دارد این است که هر شخص باید بداند به هراندازه که در خود تخریب ایجاد کرده و زمانی که برای مصرف مواد گذاشته است، به همان اندازه اولین کاری که باید انجام دهد این است که آن مسیر را به عقب برگردد، البته به‌آرامی باید برگشت و نباید عجله کرد، مثلاً اگر من یک آپارتمان چندطبقه را پله به پله بالا روم و در مسیر برگشت اگر عجله کنم و بخواهم که زود به‌جای اولم برسم نمی‌توانم، از آن بالا سقوط می‌کنم چون با این کار اگر هم زنده بمانم، دچار آسیب‌های جدی خواهم شد. برگشتن باید طوری باشد که همان‌طور که به‌آرامی رفتم به‌آرامی هم برگردم و بتوانم از راهنمای خودم که این مسیر را قبلاً طی کرده است و به آن درجه فرماندهی رسیده من هم بتوانم حرف‌شنوی و فرمان‌برداری داشته باشم و من هم بتوانم درواقع این مسیر را به‌سلامت طی کنم.

ازنظر من فرماندهی شهر وجودی که در کتاب هم در موردش خیلی صحبت می‌شود مهم‌ترین مسئولیتی است که به عهده هر شخص گذاشته است و اینکه من در زندگی‌ام بتوانم به این مهم برسم باید بتوانم درواقع به نفس اماره خودم غلبه کنم و با نیروهای منفی و شیطانی مقابله کنم و بتوانم به آن درجه برسم که درواقع به‌فرمان عقل نزدیک شوم و این چیزی است که فکر می‌کنم هر شخصی در زندگی‌اش باید بکار بگیرد.

در فرمان‌برداری باید به‌جایی برسم که من بدانم در هرجایی و چگونه باید عمل کنم. درواقع جایی که باید فرمان‌بردار باشم، جایی است که من تجربه و دانش کافی را در آن موضوع ندارم و نیازی نیست که در آنجا خودم فرماندهی را به دست بگیرم. من باید از کسی که دانش و آموزش کافی دیده و در آن موضوع تسلط کافی دارد و این مسیر را طی کرده مشاوره بگیرم و از او فرمان‌بردار باشم تا بتوانم من هم یک روزی مانند ایشان به ‌فرماندهی برسم.

فرماندهی و فرمان‌برداری از مسائل و چیزهای کوچک شروع می‌شود یعنی این‌طور نیست که من فقط بخواهم تزکیه و پالایش انجام دهم و یک‌دفعه به پله آخر برسم. باید از مسائل کوچک مانند اینکه به‌موقع بخوابم و به‌موقع بیدار شوم و در جلسات به‌موقع حضور پیدا کنم و به قوانین هستی و قوانین کنگره60 احترام بگذارم و آن‌ها را به اجرا دربیاورم، داروی درمانی که برای من تعیین‌شده را در زمان و میزانی که گفته‌شده را مصرف کنم و خیلی چیزهایی که من می‌دانم برایم خوب است را انجام دهم درنهایت من هم می‌توانم به آن فرمان عقل برسم.

نگارنده و عکاس: مسافر روزبه
تهیه و تنظیم: مسافر محمدحسین
منبع: کنگره60، نمایندگی ارتش

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .