سلام دوستان نجمه هستم، همسفر
انسان برای اینکه دانایی کسب کند و این دانایی را به دانایی مؤثر تبدیل کند و به مرحله اجرا بگذارد، نیاز به یک استاد دارد که این استاد باید شرایط فرمانبرداری را کسب کند و همچنین خواستۀ اجرای آن فرمان را داشته باشد. زمانی که من وارد کنگره شدم، به دنبال این بودم که به مسافرم کمک کنم تا به رهایی برسد، اما بعدازاین که تحت آموزشهای کنگره قرار گرفتم، متوجه شدم که حال خودم از مسافرم خرابتر است و بیشتر از او به کمک نیاز دارم، چون در اثر افکار منفی فرماندهی زندگی، عقل و جسم خودم را ازدستداده بودم.
با آموزشهای کنگره متوجه شدم تا زمانی که فرماندهی عقل خود را به دست نگیرم، جسمم نمیتواند از من فرمانبرداری کند و عقلی که دائماً در حال گرفتن اطلاعات غلط از حسهای آلوده من است نمیتواند فرمانده خوبی باشد. بعد از آشنا شدن با راههای آلوده شدن حس که همان خارج شدن از صراط مستقیم است، توانستم تا حدودی فرماندهی عقل را کامل کنم.
زمانی که استاد ما در کنگره به ما فرمانی میدهد، تا فرمانبرداری نکنیم و آن کار را انجام ندهیم به هیچ نتیجه مطلوبی دست پیدا نمیکنیم. در کنگره از طریق امواج محبت است که ما در کنار هم جمع شدهایم و اساتیدی که این راه را رفتهاند، به ما آموزش میدهند ؛ پس پیوند محبت باعث میشود فرمانی که استاد میدهد بر دل بنشیند و باعث فرمانبرداری ما شود. در کنگره هر چه ما فرمانبردارتر باشیم در زندگی خود راه را بهتر پیدا میکنیم، پلههای ترقی را بالا میرویم و به موفقیت دست پیدا کنیم. زمانی که راهنمای خودمان را میبینیم باید به این نتیجه برسیم که ایشان قبلاً فرمانبردار خوبی بودند که اکنون توانستند این جایگاه را کسب کنند.
در مورد مسافران هم وقتی راهنما به آنها فرمانی میدهد، باید اجرا کنند تا بتوانند بهآرامی پلههای خود را پایین بیایند و در وهله اول به رهایی برسند و در ادامه به جایگاههای بالاتری مثل کمک راهنمایی، راهنمایی، ایجنتی و دیگر جایگاهها برسند.
به امید اینکه بتوانم، رهجوی فرمانبرداری برای کنگره 60 باشم.
نویسنده: همسفر نجمه
وبلاگ نویس: همسفر ظریفه
همسفران نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1750