وادی چهاردهم، وادی عشق و محبت است؛ فصلی که واژه واژه آن معنای دوست داشتن و عشق ورزیدن را به ما میآموزد شاید تا کنون معنی عشق را به این زیبایی که در این جا توصیف شده درک نکرده بودم. این وادی میگوید امواج عشق در همه هستی پراکنده است کافی است دستت را دراز کنی و این امواج را دریافت کنی به شرطی که دستت خالی از کینه، نفرت و حسادت باشد.
عشق با محبت آغاز میشود و محبت، صورت مسئله و حل آن میشود، عشق لایتناهی است، عشق کلمهای است که معنای چند گانه آن آرام آرام آغاز میشود و سپس کم کم معنای محبت پیدا میکند. عشقِ سالم مرحلهای است که تمام هستی و اجزای آن را دوست خواهیم داشت چون زمانی که به این مرحله برسیم متوجه میشویم که تمام هستی برای ما است و ما برای تمام هستی...
این وادی به ما یادآوری میکند که عشق در وجود تمام موجودات نهفته است و درک این موضوع یعنی رسیدن به امواج عشق، دوست داشتن زمین و آسمان و هر چیزی که در هستی وجود دارد از تمامی جمادات و گیاهان و حیوانات، همه از جوهر عشق هستند. رسیدن به عشق جایگاه و شأن خاصی نیاز ندارد، هر کسی با هر خصوصیاتی و در هر جایگاهی که قرار دارد کافی است دریچه قلب خود را بگشاید تا طعم شیرین عشق را بچشد! عشق گذشتن از خود و رفتن و رفتن و کامل شدن و پیوستن به قدرت مطلق است که ما از او هستیم و زمانی به او میرسیم که کامل شده باشیم یعنی خودِ او شویم. خداوند برای ابراز عشق خود، مخلوقات خود و جهانهای آفرینش را به بهترین شکل ممکن خلق کرده تا امواج عشق در تمامی ذرات متبلور گردد. برای شناخت بهتر عشق مثلث آن را ترسیم می کنیم.
سایهها، جاذبه و حس
سایه ها: برای پدیدار شدن عشق باید چیزی وجود داشته باشد تا عاشق و معشوق، مفهوم یابند بنابراین پایه اصلی عشق سایهها هستند. عشق میتواند هم در روح هم در جسم و هم در سایر پیکرههای یک انسان قابل احساس باشد به همین دلیل می گویند سایهها.
جاذبه: انسانها با توجه به دانایی و دیدگاه خود، میتوانند در افکار، کردار، رفتار و اندیشه خود به گونهای عمل کنند که دارای قدرت جاذبه باشند و یا دافعه ایجاد کنند. انسان ها برای رسیدن به صلح و آرامش باید به مرحله تزکیه و پالایش برسند و این کار بهایی دارد که باید پرداخت شود.
حس: مرحله سوم مثلث عشق است. حس یک گیرنده است و اولین نیروی به کار گیری قوه عقل، ایمان و عشق است بنابراین کلیه دریافتها توسط حس در هر انسانی به عقل منتقل می شود و عقل پردازش میکند و سپس واکنش نشان میدهد و یکی از پایه های اصلی و مهم عشق، معرفت یا همان شناخت و آگاهی است.
نکته پایانی اینکه اگر امروز هر فرد در هر جایگاهی که قرار دارد، عشق به مخلوقات خداوند و خدمت به دیگران؛ یعنی گذشتن از خویش و یا آنچه در وجود او خوب و زیبا و ارزشمند است به دیگران ببخشد، پس او عاشق است و ظرف محبتش پر است. امیدوارم تک تک ما نیز بتوانیم قدرت واقعی عشق را تجربه کنیم و به مکانی برسم که از آنجا انشعاب یافته ایم. آمین
نوشته: همسفر الهام لژیون دوم نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
3398