English Version
English

یافتن مجهول بزرگ

یافتن مجهول بزرگ

اگر شما اهل ریاضیات باشید به‌طور حتم با واژه‌ای به نام مجهول آشنایی کامل دارید و زیاد با آن سروکار داشته‌اید. البته این واژه فقط مختص ریاضیات نیست اما خب در ریاضیات پایه و مبنای حل مسائل همین کشف مجهولات است که بعضی‌اوقات بسیار سخت و طاقت‌فرسا است و پیش‌آمده که کشف مجهولی چند صدسال هم طول کشیده باشد.

در مبحث درمان اعتیاد هم چیزی شبیه این موضوع سال‌های زیادی از وقت فعالان این حوزه را از بین برده است و باعث ایجاد مشکلات زیادی برای این گروه از بیماران شده است. اعتیاد یک بیماری مهلک با تبعات تخریبی بسیار مهیب و گسترده است که متأسفانه شعاع تخریب آن از خود فرد فراتر رفته و به خانواده و حتی جامعه نیز می‌رسد و شیوع و گستردگی روزافزون این معضل نیاز هر چه بیشتر انسان برای پیدا کردن راهکاری مؤثر به جهت جلوگیری از این پیشرفت را متذکر می‌شود.

در ابتدا موضوع خیلی جدی به نظر نمی‌رسید و همگان تصور می‌کردند با سه چهار روز تحمل درد و رنج، این کابوس به پایان خواهد رسید؛ اما گذشت زمان و تجارب ناموفق فراوان، خبر از یک ماراتن دشوار می‌داد. در کنار پزشکان که در تکاپوی جستجوی راه‌حل بودند، فعالان مدنی و افراد حاضر در حوزه‌های اجتماعی و آماری هم به‌صف این مبارزه پیوستند؛ اما همچنان ناکامی صدر اخبار این مبارزه بود.

تهیه انواع و اقسام داروها و دستگاه‌ها در ابتدا به‌ظاهر موفقیت‌آمیز بود؛ اما بعد از مدتی کوتاه یا بلند، بازگشت این افراد به دایره مصرف، پیچیدگی‌های این موضوع را بیشتر می‌کرد. گروهی به این نتیجه رسیدند که اعتیاد فراتر از جسم عمل می‌کند و درواقع این روان و ذهن فرد بیمار است که باید مداوا شود و در صورت روان‌درمانیِ موفق، این موضوع برای همیشه حل‌وفصل خواهد شد. بااینکه به نظر نمی‌آمد که این حدس اشتباهی باشد اما بازهم نتایج خوبی حاصل نشد. تا جایی که این جوامع علمی و کاربردی متفق‌القول به این نتیجه رسیدند که اعتیاد یک بیماری پیش‌رونده و غیرقابل درمان است و تنها می‌توان آن را مهار کرد و با توجه به شرایط و مشخصات هر فرد طول مدت این مهار متفاوت است؛ اما این تعریف هم چاره کار نبود و سیل جمعیت افراد معتاد روزبه‌روز خروشان‌تر می‌شد و تقریباً همه را ناامید کرده بود.

اعتیاد و دوره مصرف مواد مخدر یک داستان کامل زندگی است، لیکن در جهانی دیگر و تنها افراد و ساکنین این جهان افیونی می‌توانند آن را درک کنند و اگرچه دیگران هزاران کتاب هم در این مقوله نوشته باشند، قادر به درک یک ثانیه از این دوران نخواهند بود. زمان و زمانه گذشت تا یکی از همان افراد که سرد و گرم دنیای اعتیاد را پشت سر گذاشته بود، تصمیم به رهایی از این مصیبت گرفت، به لطف و مرحمت نیروهای الهی نظرش بر مسائل جدیدی متمرکز شد که تابه‌حال کسی به آن‌ها توجه نکرده بود.

اولین تأثیر این امرِ مهم، تغییر در تعریف اعتیاد بود؛ بدین معنا که بیماری اعتیاد از مسمومیت مزمن به جایگزینی مزمن تغییر پیدا کرد؛ چراکه اعتیاد و مصرف مواد مخدر جایگزین عملکرد سیستم شبه افیونی بدن انسان می‌شود و اختیار جسم فرد معتاد را در دست می‌گردد. حال اگر تحت عنوان ترک مواد مخدر، نیاز بدن به شبه مخدرهای طبیعی نادیده گرفته شود و بدن فرد نیز، به علت تخریب‌های فراوان، شرایط و توان تأمین این نیازها را نداشته باشد، دردسر آغاز می‌شود؛ زیرا بیمار پیوسته در شرایط نامتعادل به سر می‌برد که تحمل آن شاید ممکن باشد ولی نتیجه‌بخش نیست؛ زیرا تا زمانی که سیستم شبه افیونی بدن بیمار ترمیم و مجدداً راه‌اندازی نگردد، درمانی صورت نپذیرفته است. به همین دلیل درروش اصولی درمان، از مفاهیم جدیدی پرده‌برداری شد مانند مثلث درمان (جسم، روان، جهان‌بینی) که نشان از وسعت و گستردگی این درمان دارد.

در ابتدای این مبحث صحبت از مجهول بزرگی کردم که به نظر من شاه‌کلید حل این معما بود، زیرا حتی اگر جایگزینی را هم قبول کنیم، بسیاری معتقد بودند این‌همه داروهایی که ساخته‌شده، همان جایگزین مناسب است، اما در عمل این نتیجه به دست آمد که تمامی آن‌ها فایده چندانی نداشته است. اینجا جای خالی آن مجهول یا بهتر بگویم مفهوم بزرگ به میان می‌آید که چیزی نیست به‌جز زمان، زمان حلقه مفقوده این ماجرا است؛ چراکه اصولاً در این جهان مادی انجام هر ساختن و به وجود آوردن خصوصاً اگر داری ارزش هم باشد در پرتو وجود موهبتی به نام زمان است.

جسم انسان برای بازسازی و مرمت خود به این زمان طلایی نیازمند است و درواقع تنها و تنها جسم در شرایط استاندارد و در زمان کافی می‌تواند دوباره خود را به‌روزرسانی کند و احیا نماید. عدم توجه به این نکته مهم هر تلاشی را به‌طورقطع به شکست می‌رساند. مگر می‌شود یک عمارت را یک‌ماهه بنا کرد و یا یک کتاب ارزشمند را یک‌هفته‌ای نوشت. پس چطور توقع داریم جسمی که چندین سال موردتهاجم بوده است، در یک ماه آباد شود و همه‌چیز به حالت عادی بازگردد. کشف این نکته بسیار مهم سرآغاز تأسیس متد تدریجی در درمان اعتیاد توسط کنگره 60 به همت آقای مهندس دژاکام شد که افراد بسیاری را به درمان قطعی رساند و همچنان نیز در حال انجام این عمل بزرگ است.

اما مبحثِ زمان حساسیت‌ها و مسائل مربوط به خودش را دارد که حائز اهمیت هستند. این مدت‌زمانِ درمانی از جهاتی بسیار مفید و مطلوب است و درست همان موقع می‌تواند بسیار خطرناک هم باشد. در مدت درمان، شخص می‌تواند به امورات جاری خود بپردازد از تحمل درد و رنج زیاد پرهیز کند و از همه مهم‌تر تنها مسیر و روش اصولی درمان را طی کند؛ اما در هر همین زمان با استفاده از جهان‌بینی باید مراقب خطرها و مسائلی که در طول مسیر، ممکن است او را احاطه کنند، باشد و در پناهِ گذر زمان، این طلای نایاب روزگار، به درمانی پایدار و مطلوب برسد و برای همیشه خود را از چنین باتلاقی برهاند.

نویسنده: مسافر بهمن از لژیون آقای محمود
نمایندگی شمس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .