به مناسبت هفته ایجنت اسیستانت و مرزبانی خواستم تا با این گفتگو، گوشه کوچکی از خدمت عزیزان مرزبان را به رشته تحریر درآورم تا شاید مقداری اندک از زحمات این عزیزان را در معرض دید مسافران و همسفران بگذارم و امیدوارم که شما عزیزان از این گفتوگو لذت ببرید.
لطفاً بهرسم کنگره ۶۰ خود را برای خوانندگان این گفتگو معرفی بفرمایید.
سلام روحالله هستم یک مسافر، مدت چهارده سال تخریب، آخرین آنتی ایکس مصرفی اپیوم، یازده ماه و بیست و دو روز به روش دی اس تی و با داروی درمان اوتی سفر کردم، ورزش در کنگره بسکتبال و تیراندازی با کمان، راهنمایم در حال حاضر آقای احسان ایجنت نمایندگی ارتش، رهایی از بند اعتیاد سه سال و دو هفته، ده ماه صفر نیکوتین به راهنمایی آقای مجتبی، رهایی از بند نیکوتین دوساله هفت ماه.
با توجه به دو دورهای که شما بهعنوان مرزبان نمایندگی ارتش انتخابشدهاید، برای ما کمی از وظایف یک مرزبان در کنگره ۶۰ صحبت بفرمایید
یکی از افتخارات من این بود که برای دومین بار بهعنوان مرزبان انتخاب و مشغول به خدمت شدم که در خدمت مسافران و همسفران نمایندگی ارتش باشم، وظایف مرزبانی مقداری گسترده است و شاید در حوصله این مصاحبه نگنجد ولی عزیزانی که دوست دارند این وظایف را بدانند میبایست شرح وظایف ایجنت اسیستانت و مرزبان را تهیه کنند و بخوانند اما اگر بخواهم یک توضیح کلی بدهم باید بگویم، مرزبان ادارهکننده و مجری قوانین و حرمتهای کنگره شصت در نمایندگی خود است، البته یکسری وظایف انسانی که نانوشته است وجود دارد که همه مرزبانان و خدمتگزاران این وظایف را در درون خود مییابند که چه وظیفه انسانی برای خدمت کردن دارند، حال هر کس بنا به تربیتی که شده است وظایف انسانی خود را میدانند و اجرا میکند
خدمت در این جایگاه کنگره چه تأثیراتی بر روی شما و زندگیتان گذاشته است؟
بهجرأت میتوانم بگویم که من تابهحال هیچ لذتی را بهاندازه لذت خدمت کردن در کنگره ۶۰ نچشیدم، من در زمان مصرف، یکی از آرزوهایم این بود که بتوانم به جامعه خود خدمت کنم و عاشق این کار بودم و یکی از دعاهای من در درگاه پروردگار همین بود، از خداوند بزرگ میخواستم که من را در جایگاهی قرار دهد که بتوانم به مردم خدمت کنم البته درجاهایی هم خدمت کردم مثل هیئت، اما با تمام شور و حالی که در آنجا تجربه میکردم باز ازلحاظ روحی و روانی ارضا نمیشدم تا اینکه با کنگره ۶۰ آشنا شدم و شیرینی و حلاوت خدمت در کنگره زیر زبانم رفت و بهشدت پابند خدمت شدم. صد درصد خدمت در زندگی من تأثیر دارد، من مدیریت کردن در زندگی را نمیدانستم و با خدمت در کنگره ۶۰ توانستم زندگی و اخلاقیات خود را مدیریت کنم و رابطه بهتری با مردم جامعه و خانواده خود داشته باشم و تأثیراتی ازایندست زیاد است که در این زمان کوتاه نمیگنجد.
مسافران چگونه میتوانند شمارا در راستای خدمت درست و عمل سالم یاری بکند؟
بهترین نوع یاریرساندن در کنگره ۶۰ این است که هرکس وظایف خود را بهدرستی بداند و در عمل به آنها پایبند باشد، مسافران میتوانند سی دی وظایف رهجو از جناب مهندس دژاکام را گوش دهند تا از وظایف خود، آگاه شوند که خود من هم در اوایل سفر همین سی دی و سیدیهای دیگر از استاد امین را گوش کردم و به وظایف خود آگاه شدم اما با تمام اینها یک مسافر باید بداند که ما اینجا هستیم تا او را یاری کنیم و به مقصود برسانیم که همان رهایی و نزدیک شدن به تعادل است ولی نکتهای که در اینجا حائز اهمیت هست این است که او ابتدا باید دست خود را بلند کند و تقاضای یاری و کمک کند، یعنی اینکه از شرایط خود آگاه باشد و خواسته قوی داشته باشد در غیر این صورت مانند کسی است که سوار بر ماشین با سرعتبالا رانندگی میکند ولی برای متوقف کردن ماشین پایش را از روی پدال گاز بلند نمیکند پس سرنوشت این ماشین معلوم است و کسی نمیتواند به او یاری برساند درواقع باید جایی، پا روی ترمز بگذارم و بایستم که همان تقاضای کمک کردن و خواسته قوی داشتن است تا خدمتگزاران همچون راهنما ایجنت و مرزبانان بتوانند او را یاری کنند، در این هفته بسیار در مورد این مسئله صحبت شد که یکی از چیزهایی که یک مرزبان و یا یک ایجنت و خدمتگزار را خوشحال میکند و به او انرژی میدهد این است که دوستان مسافر رأس ساعت مقرر در جلسه حاضر باشند، لباس سفید بپوشند و جلسات با نفرات هرچه بیشتر آغاز شود و برای من خدمتگزار چه چیز از این بهتر که ببینم یک مسافر همچون من که تا قبل از این در تاریکیها بوده، امروز رو به روشناییها کرده و از تاریکیها خارج میشود.
آیا تابهحال اتفاق افتاده است که از عمل و خدمت خود ناراضی باشید یا اینکه از خدمت مرزبانی خسته شده باشید؟
یکی از جاهایی که من بسیار ناراحت میشوم و دوست ندارم که آنجا باشم کمیته انضباطی مسافران است یعنی روزهایی که یک شخص را مورد مواخذه و سؤال قرار میدهیم برای من سخت است و همیشه این سؤال در ذهن من است که چرا وقتی جایی به این زیبایی و پر از انرژی وجود دارد و اعتیاد را به همین سادگی درمان میکند بعضی از اشخاص قدر آن را نمیدانند و برگشت میخورند و اینیکی از سختیها و مشقتهای مرزبانی است وقتی یک شخص در سفر اول و یا در سفر دوم گریز میزند و دوباره پای در تاریکیها میگذارد و زمانی که جلسه کمیته انضباطی را برگزار میکنم و با شخصی که برگشتخورده صحبت میکنم، خستگی یک روز خدمت در تنم میماند. همانطور که پیشتر عرض کردم زمانی که یک چنین جایی با چنین شرایطی برای درمان من مهیا است که با سه روز در هفته و صرف کردن ۳ الی ۴ ساعت زمان در این سه روز من را به درمان میرساند، چرا من نباید قدر آن را بدانم و به قوانین و حرمتهای آن احترام بگذارم و در کل سختی این خدمت این است که چرا بعضی از مسافرین این مسئلهای را که توضیح دادم درک نمیکنند.
لطفاً یک خاطره و یا نکتهای که در این دو دوره خدمت شما در مرزبانی اتفاق افتاده باشد را برای ما بیان کنید.
خدمت در کنگره ۶۰ و خصوصاً خدمت در لژیون مرزبانی تماماً خاطرات خوب است و انتخاب کردن از میان آنها مشکل، اما لحظاتی از این خدمت که برای من بسیار لذتبخش بوده است و بخشی از خاطرات ناب من در کنگره ۶۰ است دو ماه رمضانی است که من توانستم در کنگره خدمت کنم و زیباییهایی و خاطرات خوبی را در این ماه عزیز در کنگره ۶۰ میبینم که شاید هیچ کجای دنیا نبینم و احساس نکنم.
کلام آخر.
تمام هموغم و دغدغه فکری یک مرزبان این است که مسافران به بهترین شکل ممکن سفر کنند و به رهایی برسند شاید در این شرایط سخت زندگی و با این مشکلات اقتصادی که درگیر آنها هستم دغدغههای زندگی شخصی من کمتر از دغدغههایی است که در کنگره ۶۰ دارم و این را به جِد میگویم. زمانی که میبینم مسافرین کمتر در جلسات حضور پیدا میکنند و یا بیشازحد غیبت میکنند و بهموجب آن دیرتر با کنگره ۶۰ ارتباط میگیرند، اینها برای من سخت است و به همه آنها میگویم اگر میخواهید پیروز شوید امیدوار باشید.
نگارنده و مصاحبه کننده: مسافر روزبه
عکاس و تهیه و تنظیم: مسافر محمد حسین
منبع: کنگره60 نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
1220