درمان وابستگی به دخانیات (ویلیام ال وایت) در تاریخ 97/5/30 روز سهشنبه در نمایندگی ارتش به استادی مسافر محمد و راهنمایی مسافر رضا.
خلاصه سخنان مسافر محمد:
بسیار خوشحال هستم و خداوند را شاکرم که دوباره در جمع شما دوستان حاضر شدم و از این انرژی نایاب بهره میبرم، نایاب به این دلیل که تمام عزیزان تلاش میکنند تا دوستان دیگرشان یا همان برادر لژیونیهایشان به رهایی برسند.
صحبتم را با این جمله جناب مهندس دژاکام شروع میکنم که «آیا کسی که در حال خدمت کردن است و کسی که در حال خیانت کردن است باهم برابرند؟» به یاد دارم زمانی که در انجمن دیگری مشغول ترک بودم، همیشه این سؤال برای من پیش میآمد که من با فلان فرد چه فرقی دارم که مسئولیتی را به او میسپارند و به من نمیسپارند؟ البته جو انجمن اینگونه بود که همه باهم برابرند، بنابراین این سؤالات در میان اعضا بسیار پیش میآمد، اما در کنگره ۶۰ اینگونه نیست و افراد طبق مسئولیت و خدمتی که انجام میدهند و جایگاهی که دارند قیاس میشوند. نکته دیگری که در کنگره60 جالب است، بودن قوانین، حرمتها و بزرگتر در جلسات است زیرا در انجمنی که من بودم هیچگونه بزرگتری نبود البته راهنماها بودند اما کسی که مانع از فحاشی کردن و انجام ضد ارزشهای دیگر شود نبود.
نکته جالب دیگر در کنگره ۶۰ احترام به پیشکسوتان است آنهم نه به این دلیل که آن فرد از شما راضی باشد بلکه به این دلیل که خودتان به حال خوب و خوش برسید و به درمان با نمره بالا دست پیدا کنید. در کتاب آسمانی ما آمده است که تمام انسانها تا مرحلهای باهم برابرند اما بعد از آن رفتار و اعمال آنهاست که جایگاه آنها را مشخص میکند، دقیقاً مانند کنگره ۶۰، در کنگره60 هم همینگونه است بهطوریکه تمام امکانات بهصورت مساوی در اختیار تمام مسافران گذاشته میشود مانند صندلی، راهنما، حق شرکت در جلسات اما بعدازآن این خود مسافر است که جایگاه خود را با نحوه سفر کردن، خدمت کردن و اعمالش مشخص میکند.
من به این جمله جناب مهندس بسیار فکر کردم که تمام افراد در کنگره60 باهم برابر نیستند، مثلاً کسی که در کنگره60 خدمت میکند، وقت میگذارد و انرژی صرف میکند تا راه را هموارتر کند برای دیگران، آیا این فرد با شخص دیگری که به رهایی میرسد و به هر دلیلی خدمتی انجام نمیدهد یکی است؟ به نظر من این عین عدالت است که بین این دو شخص تفاوتی باشد. لحظه پیش در فکر این بودم که آیا من که سیگار مصرف میکنم و در هر مکانی و جلوی هر شخصی سیگار میکشم، با شخصی که بالغبر پنجاه نفر را به رهایی دخانیات رسانده است برابرم؟ وقتی این مسئله را شکافتم، متوجه شدم زمانی که من در یک پارک مشغول کشیدن سیگار هستم به کودکان و نوجوانانی که من را میبینند چه چیزی را انتقال میدهم؟ اینکه این راه درست زندگی است و یا نحوه کشیدن سیگار را به آنها آموزش میدهم، حال من با یک راهنمای سیگار برابرم؟ جواب این سؤالات بسیار مشخص است و هیچگونه تردیدی در پاسخ نیست؛ خیر، من با آن راهنمای درمان دخانیات بسیار متفاوت هستم زیرا او مشغول خدمت کردن به بشریت و انسانهاست و من مشغول خیانت کردن هستم.
بد نیست در اینجا کمی به گذشته برگردم، در ابتدا اشارهکنم که کمترین چیزی که یک مسافر در کنگره ۶۰ به دست میآورد رهایی از دام اعتیاد و سیگار است. به خاطر دارم زمانی من و دوستم تصمیم گرفتیم یک روز را سیگار مصرف نکنیم اما این تصمیم تا ساعت یک صبح بیشتر دوام نداشت و به یاد دارم که من مسیری را از لویزان تا رسالت پیاده رفتم تا بتوانم سیگار تهیه بکنم و امروز شاید باورش سخت باشد که من به درمان رهایی از بند دخانیات رسیدم و هیچگونه سختی و وسوسهای ندارم.
خلاصه سخنان مسافر رضا:
این راه یعنی راه درمان سیگار در کنگره ۶۰ بسیار آسان شده است به دلیل اینکه پیشکسوتان من و کسانی قبل از من این مسیر را رفتهاند و به درمان رسیدند و مسیر را برای عبور من هموار کردند پس در این راه دشواری نیست. من خود را از دیگران متمایز میدانستم و با استفاده از ابزار توجیه اعتقاد داشتم که من ازنظر جسم، زندگی شخصی و تخریب، با دیگران فرق میکنم اما زمانی که پای در مسیر گذاشتم متوجه شدم که نه تنها بسیاری از مسافران شبیه به من هستند بلکه بسیاری دیگر نیز با مشکلاتی بیشتر از من سفرکرده و درمان شدند.
درمان وابستگی به سیگار شاید به نظر سخت برسد اما زمانی که من به قله نگاه کنم و بدانم که بعد از رسیدن به قله قرار است به پایین و دامنه کوه اسکی کنم، آنگاه این مسیر با تمام مشکلاتی که دارد برای من لذتبخش میشود.
نگارنده: مسافر روزبه
عکاس: مسافر محمدحسین
تهیه و تنظیم: مسافر محمدحسین
منبع: کنگره60، نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
2194