لژیون های درمان سیگار؛ ویلیام وایت؛ وادی سیزدهم

نهمین جلسه از دور اول جلسات ویلیام وایت (درمان اعتیاد به مصرف سیگار به روش DST) نمایندگی دانیال اهواز به نگهبانی آقای "محمد" ، استادی آقای "مهرداد" و دبیری موقت آقای "شهرام" با دستور جلسه وادی سیزدهم راس ساعت 7:30 مورخ 97/05/19 در پارک ساحلی شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مهرداد هستم مسافر سیگار.

از نگهبان جلسه سپاسگزارم که فرصت خدمت در این جایگاه را دادند. دستور جلسه امروز وادی سیزدهم و تأثیر آن بر روی من و با عنوان پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. در کنگره 60 ما اعتقادداریم که برای رسیدن به درمان سه ضلع جسم، روان و جهان‌بینی باید به تعادل برسند و ازاین‌جهت وادی‌ها را کار می‌کنیم که ستون‌های جهان‌بینی بر روی وادی‌ها استوار هستند. وادی سیزدهم و چهاردهم جزو وادی‌هایی هستند که چه ازلحاظ حجم و چه ازلحاظ محتوی بسیار غنی هستند.

در این وادی در مورد مثلث القا، احیا و تحرک که اساس شروع هر کاری است صحبت می‌کند، در مورد مثلث عشق، عقل و ایمان با خط نامرئی خمر که اساس کار هر راهنما و کمک راهنماست صحبت می‌شود و بخشی هم در مورد موضوع یوم الفصل در صحبت می‌کند. تمامی این مطالب خیلی گسترده هستند و توضیح دادن تمامی آن‌ها سخت است اما اگر بخواهیم در مورد تأثیری که این وادی روی من گذاشته است صحبت کنم کار راحت‌تر می‌شود.

هر انسانی در زندگی هدف و خواسته دارد و تمام سعی‌اش را می‌کند که به هدف و حال خوش برسد و اگر این خواسته محقق نشود دچار نبرد درون یا خستگی و دل‌تنگی می‌شود.

من هم همیشه می‌خواستم فوراً به خواسته‌ام برسم اما مکانیسم رسیدن به خواسته را نمی‌دانستم. چیزی که این وادی به من یاد داد و یکی از گره‌های زندگی‌ام را باز کرد مثال دلب آب بود. فردی می‌خواهد به یک خواسته که دلب پر آب است برسد اما برای رسیدن به این خواسته ابتدا باید دلب را به‌آرامی و ذره‌ذره به درون چاه بفرستد، بعدازآن باید دلب را آرام‌آرام به بالا بکشد و سپس به خواسته‌اش که دلب پر آب است برسد، بعدازآن هم دلب را خالی می‌کند و باز به درون چاه می‌فرستد و این چرخه ادامه دارد. 

موضوعی که کنگره به من یاد داد این است که برای رسیدن به خواسته خودم و دوری از خستگی و دل‌تنگی باید تابع قوانین تغییر و تبدیل باشم.

استاد در ادامه فرمودند: حالا این موضوعی چه ربطی به سفر سیگار دارد؟ من تصور می‌کنم بیشترین روشی که هر فردی برای ترک استفاده می‌کند سقوط آزاد است؛ بعضی وقت‌ها دوستان از من می‌پرسند چه شد که دیگر سیگار نمی‌کشی و من می‌گویم که یک دوره درمانی است که بین 10 تا 11 ماه طول می‌کشد فرد به درمان برسد. می‌گویند چه خبر است، سیگارت کنار بگذار و از فردا اراده کن و سیگار نکش.

موضوعی که می‌خواهم بگویم این است که اگر فردی نخواهد تابع این قوانین بشود، زندگی‌اش مصداق پیام "بهترین راه" که ما در جلسات می‌خوانیم می‌شود. فردی می‌خواهد زودتر غذا بخورد، زیر گاز را خاموش می‌کند اما غذا خام است و به درد خوردن نمی‌خورد.

استاد در انتها افزودند: تغییر، تبدیل، ترخیص یک سری قوانین دارد که باید رعایت بشود و یکی از این پارامترها موضوع زمان است. اگر من بخواهم به درمان اعتیاد به سیگار برسم باید 10 تا 11 ماه سفر کنم و در لژیون و جلسات حضورداشته باشم.