جلسه ششم ازدوره سی و یکم کارگاه آموزشی عمومی مسافران وهمسفران نمایندگی الهیه مشهد به استادی کمک راهنمای محترم مسافر داریوش، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر احمد با دستور جلسه "وادی یازدهم و تاثیر آن بر روی من" روز پنجشنبه مورخه 1397/4/28ساعت 17:00 آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان داریوش هستم یک مسافر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که مجدداً در این جایگاه خدمت میکنم.
دررابطه با منبع وادی یازدهم که هم در کتاب عشق، چهارده وادی برای رسیدن به خود، که توسط جناب مهندس مدون کردهاند و هم در نشریات که مجدداً جناب مهندس آنرا تفسیر نمودهاند، یقیناً ما برای آموختن قوانین زندگی در اینجا هستیم تا با آموختن قوانین زندگی، هیچ ضد ارزشی در آن وجود نداشته باشد یکی از این ضد ارزشها که نقطه مشترک همه ماست مبحث مواد مخدر وانسان است. چیزی که ما در کنگره 60 میآموزیم تا این موضوع مرتفع شود اینست که انسان در مورد مواد مخدر، تخریبهای آن و شناخت انسان آگاهی پیدا کند.
همانگونه که در آموزشهای کنگره 60 آمده است بزرگترین موهبت الهی داشتن اختیار است یعنی انسان با اختیار هم میتواند خود را به حال خوشترین انسان تبدیل کند و هم میتواند خود را به فلاکت و بدبختی برساند. چیزی که در این دستور جلسات و کاربردی کردن آن مهم است اینست که من این آموزهها را در مورد خودم بکار ببرم و برای کسی آنرا پیاده نکنم و بقول استاد امین آموزشهای جهان بینی که مسافران و همسفران میگیرند فقط باید در جهت رشد و تعالی خودشان باشد.
پیام بسیار قشنگی که در این وادیست، تاریکیهائیست که از دل روشنائی بیرون میآید بدلیل کم بودن روشنائی، اصلاً دلیل وجود تاریکی عدم روشنائیست، حال اگر اینهارا در ارزشها و ضد ارزشهای زندگی تعمیم دهیم یعنی چیزهائی که انسان را از مقام انسانی دور میکند، در کنگره 60 هر چیز که انسان را از مقام انسانی دور کند ضد ارزش محسوب میشود این یعنی هر چیزی که روی تفکر من پرده و حجاب ایجاد کند.
حال یک زمانی مواد مخدر دیده میشود مثل تریاک شیره و ..... و سه حربهای که نیروهای بازدارنده جهت سلب اختیار من بکار میگیرند تا مرا پایبند تفکر ناشایست، عملکرد ناشایست، عشق ناسالم و... کنند، چیزی که کنگره 60 و آموزههای آن به من داد تا خودم را به ارزشها نزدیک کنم همان کاردبردی کردن مواد مخدریست که دیده نمیشود، مواد مخدری که در روح و روان و جهان بینی من است یعنی برداشت، ادارک، دریافت و احساس من نسبت به جهان پیرامونم وارونه شود و واقعیت را نبینم و انسانی لکنود و ناسپاس باشم و انقدر درگیر مثلث جهالت (ترس، ناامیدی و منیت) باشم که نتوانم از مربی کائنات و فرامین الهی آموزش بگیرم.
اگر من از فرامین الهی فاصله بگیرم یقیناً قانون اول وادی در مورد من اجرا میشود و از دل روشنائیها تاریکی زائیده خواهد شدکه من همه چیزرا سیاه ببینم چون زمانی که در تاریکیها قرار گرفتم دیگر حق انتخاب ندارم و فقط میتوانم تاریکیها را ببینم.
زمانی که من مواد مخدر مصرف میکردم تمام نیروهای الهی که در اختیار من قرار گرفته بود تا در جهت سازندگی از آن استفاده کنم محدود و معطوف میشد به یک انتخاب یعنی این هدیههای خوب، حال خوب و... همه از من گرفته میشد و من فقط میتوانستم سیاهی و سیاهی را ببینم و فقط حق انتخاب یک آیتم را داشتم و آنهم سیاهی بود.
در این وادی بسیار زیبا اشاره میکند که برای رسیدن به حال خوش دو راه پیش روی ماست یکی حال خوش موقت از ضد ارزشها که به سرعت و آنی پاداش میدهد ولی عواقب بسیار خطرناکی دارد و دیگری حال خوش اصلی و ماندگار که برای بدست آوردن آن بایستی زحمت کشید، آموزش دید و آموزشها را کاربردی کرد و در مراتب بالای دانائی قرار گرفت و اگر این آموزشها کاربردی نشود این آموزشها فقط در مرتبه اطلاعات در آرشیو من قرار خواهند گرفت.
ما در مراتب دانائی داریم که اگر دانائی ما در مرحله اول قرار داشته باشد که میدانستیم مواد مخدر بد است، دروغ، غیبت، قضاوت و... بد است و تمام چیزهائی که در فرامین آمده و در حرمتها خوانده میشود این فرامین، فرامین الهی است که اگر از این فرامین دور شویم باز به جائی میرسیم که از دل روشنائیها تاریکی زائیده میشود.
موضوع جالبی که دیروز جناب مهندس در مورد این وادی صحبت فرمودند این بود که انسان باید از طبیعت آموزش بگیرد، اگر امروز بذر جو در دل خاک کاشتیم قطعاً محصول جو خواهیم داشت، اگر بذر نا مبارک بکاریم قطعاً پیوندهای نامیمون برای جسم، روان و جهان بینی من زده خواهد شد.
یک رود یا یک چشمه مسیر سختی را میپیماید برای اینکه به بحر و آرامش برسند، چیزی که در این وادی راجع به چشمههای جوشان و رودهای خروشان گفته میشود اینست که باید منبع داشته باشند برای انسان هم اگر بخواهد به چشمه جوشان تبدیل شود کسب آگاهی و دانش بسیار لازم است و آن چیزی که برای رودهای خروشان گفته شده اینست که مستمر باشد و انرژی و پتانسیل بالا داشته باشد و پیوستگی داشته باشد، همانگونه که یک دوچرخه سوار تا زمانی طی طریق میکند که رکاب بزند و اگر دست از تلاش و رکاب زدن بردارد متوقف خواهد شد و نمیتواند به مقصد و هدف الهی و حال خوش برسد
امیدوارم دوستان در ادامه با مشارکتهای خودشان و آموزش گرفتن از وادی یازدهم کتاب عشق به تعالی و حال خوش برسند.
در پایان دیده بان محترم کنگره آقای حکیمی، که امروز به مشهد تشریف آورده بودند، از نمایندگی الهیه بازدید نمودند و در جریان روند کلیه امور قرار گرفتند.
ویرایش: مسافر هادی لژیون دوازدهم
نگارش: مسافر احمد لژیون دوم
عکاس: مسافر امین از لژیون هفتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
6945