روز یکشنبه مورخه 97/04/24 رأس ساعت 15:45 لژیون درمان سیگار (ویلیام وایت) با کمک راهنمایی مسافر "آقای علی" دستور جلسه "حرمت کنگره 60، چرا رابطه کاری و مالی در کنگره ممنوع است؟ " در نمایندگی دانیال اهواز برگزار شد.
همه ما باید بدانیم که اگر امروز جایگاهمان در کنگره امن است تنها یک دلیل دارد و آن رعایت حرمتها است، هرکجا حرمتها رعایت شوند آنجا مکان امنی خواهد شد؛ اگر اجازه ندادم حس منفی، فکر منفی یا حس خراب مرا وادار به تخطی از حریم کند آن فضا برای همیشه برای من فضای امنی خواهد ماند حتی اگر پر از انسانهای ناآگاه باشد.
تقدس کنگره 60 یا مقدس بودن یک جایگاه مشروط بر این است که یک سری حریمها در آنجا برقرار باشد و رعایت شود، در قدیم اگر در نزاع و درگیری کسی به یک مسجد پناه میبرد به او امان میدادند و دیگرکسی با او کاری نداشت چون برای آن مکان حریم قائل میشدند و کسی وارد آن حریم نمیشد و طبعاً اگر کسی آن حریم را قائل نمیشد آن امنیت هم برقرار نمیشد.
امنیت یک جایگاه بستگی به میزان فهم و بینش من و شناخت از قوانین رایج در هستی یا هر مکانی که آنجا هستم دارد؛ در کنگره موقع خواندن حرمتها همه سکوت میکنند و این سکوت بیانگر اهمیت حرمتها است؛ آنچه در نوشتار حرمتها در ابتدا و انتهای هر جلسه خوانده میشود با چند واژه شروع میشود مثل دروغ گفتن و علیه شخصی سرزنش کردن که بهعنوان حرمت مطرح میشوند، اگر یک مسافر بیاید و بخواهد در کنگره دروغ بگوید، شروع به حرکت میکند ولی حرکتش بهسوی ناآرامیها و ناامنیها و یک دنیای توفانی خواهد بود.
اگر امروز بهعنوان یک تازهوارد به کنگره میایم نباید به راهنما دروغ بگویم، مثلاً اگر مصرف تریاکم کشیدنی است نباید بگویم خوراکی است، اگر همراه با دارو شیشه مصرف میکنم نگویم که مصرف ندارم، اگر شرایط کاریام بهگونهای است که میتوانم ساعت 4 در کنگره باشم نگویم که نمیرسم به جلسات بیایم یا اگر به دلیل کاهلی یا هزاران دلیل غیرواقعی به لژیون سیگار نمیآیم نگویم که نمیتوانم در لژیون حضورداشته باشم.
ما در کنگره سرزنش کردن هم نداریم، کسی که با 10 سال یا 20 سال اعتیاد حال کمتر یا بیشتر به کنگره بیاید سرزنش نمیشود یا اگر یک مسافری سفر سیگارش را خراب کرده باشد راهنما او را سرزنش نمیکند؛ ما در کنگره نصیحت کردن هم نداریم، بهترین نصیحت عمل کردن است، یک راهنما خودش عمل میکند، رهجو هم نگاه میکند و آنچه را که باید یاد بگیرد میگیرد.
در حرمتها خوانده میشود حرف یکدیگر را قطع نمودن، اینیک حرمت است و اگر رعایت شود این مکان تبدیل به مکانی امن و مقدس خواهد شد، تصور کنید در حین صحبت کردن من دو نفر باهم صحبت کنند، چه اتفاقی میافتد؟ اگر گفته میشود کنگره مکان مقدس و امنی است به این خاطر نیست که مثلاً انوار آسمانی یا فرشتگان در آن حضور دارند بلکه رعایت حرمتها فضا را برای آموزش گرفت امن نگاه میدارد و فرد دغدغه فکری در حین آموزشها ندارد، اعضا باهم رابطه مالی ندارند ذهنشان درگیر مسائل مالی نیست.اگر یک راهنما بخواهد مدام با یک رهجو رفتوآمد داشته باشد شکل قضیه عوض میشود و آن رهجو دیگر نسبت به راهنمایش آموزش پذیری لازم را ندارد و ارتباطش با لژیون هم به هم میخورد. اگر امروز به مرحلهای رسیدیم که در آن شاد و خوشحالیم و توانستیم آموزشهایی را بگیریم که به کمک آنها از تاریکیها خارج شویم برای رعایت حرمتها است، هرقدر حرمت کمتر رعایت شود بهتبع آن از آموزش پذیری کمتری در کنگره برخوردار خواهیم بود؛
دقیقاً آنهایی که در سفر به آخر خط میرسند ولی حرمتها را رعایت نکردهاند بعد از رهایی حال خوشی ندارند، هنوز با سیگار مشکلدارند و درگیر بزن و نزن سیگار هستند؛ حرمتها چه ربطی به درمان دارند؟ این گره منیت است که باعث میشود علی رقم تأکیدی که بر رعایت حرمتها میشود فرد بازهم رعایت نکند، منیت یک ضلع از مثلث جهالت است و تا جهالت در انسان درست نشود درمانی هم اتفاق نمیافتد، برای درمان سیگار یا مواد مخدر باید از تاریکی خارج شد، باید از جهل به دانایی رسید اما وقتی پس از تیپر شدن دارو جهل هنوز هیچ تغییری نکرده و به دانایی افزوده نشده من هنوز با سیگار و مواد مشکل خواهم داشت ولو اینکه بیوشیمی من درستشده باشد؛
ممکن است فردی مشکل مالی داشته باشد ولی آنجا تحمل کند و به خاطر حرمت کنگره خواستهاش را با یک هم لژیونی که با او راحتتر است مطرح نکند، این میشود روشنایی و پس دادن آزمایش؛ اینجا مشخص میشود که آیا تاریکی برای فرد تبدیل به روشنایی شده یا نه و معلوم میشود که آیا کنگره برای من آنقدر مقدس و امن هست که ترجیح دهم مشکل مالیام حل نشود ولی حرمتی را هم زیر پا نگذارم؟ این نشاندهنده درک درست من از حرمتها و جایگاه کنگره است.ارزش خروج انسان از بند اعتیاد و تاریکیها خیلی بیشتر از این است که فردی مشکل مالیاش را با روابطی که در کنگره دارد بخواهد برطرف کند؛ اینجا تنها جایی است که باید با رعایت حرمتهای کنگره از آن حراست و نگهداری کنم تا خودم وزندگیام را بتوانم بسازم و به نظر من تنها جایی که میتواند من را به کمال خودم نزدیک کند و حسهای زیبا را در من تقویت کند کنگره است؛ وقتی نگاه من این باشد میتوانم خیلی از حرمتها را رعایت میکنم و مدنظر قرار دهم.
عکس: مسافر میثم (لژیون دوم)
نگارش: مسافر وحید (لژیون ششم)
کنگره 60 نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
4809