English Version
English

لژیون درمان وابستگی به دخانیات؛ نمایندگی ارتش

لژیون درمان وابستگی به دخانیات؛ نمایندگی ارتش

لژیون درمان وابستگی به دخانیات (ویلیام ال وایت) در تاریخ 97/4/19 روز سه‌شنبه در نمایندگی ارتش به استادی مسافر محمد.

خلاصه سخنان استاد:

آنچه باور هست محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، دوستان تنها پیوند محبت ما را به یکدیگر متصل نگاه خواهد داشت. بسیار خوشحالم که در جمع شما دوستان هستم و نمی‌دانم ازاینجا بهتر کجا می‌تواند باشد؟ البته قصد قیاس کردن ندارم اما فکر می‌کنم برای من که یک مصرف‌کننده سیگار هستم و در حال درمان آن، این لژیون واجب‌تر است و یا اگر به درمان وابستگی به دخانیات رسیده‌ام، بازهم اینجا واجب‌تر است زیرا می‌توانم چند نفر مانند خودم را به درمان اعتیاد به دخانیات برسانم.من زمانی که وارد لژیون ویلیام وایت می‌شوم، حس عجیب و بسیار خوبی به من دست می‌دهد، انگار که به مکه رفته باشم منظورم این است که سطح انرژی من بسیار بالا می‌رود، اگر دستگاهی بود که سطح انرژی مرا اندازه می‌گرفت، می‌توانستیم ببینیم که قبل از لژیون ویلیام وایت و بعد از لژیون ویلیام وایت چقدر متفاوت است.

من برای درمان سیگار و اعتیاد به شیشه خیلی از درها را کوبیدم و به دنبال خیلی راه‌ها رفتم و هیچ‌کدام از آن‌ها راه درستی نبود و کار به‌جایی نبرد مثلاً من چندین سال در یک NGO حضور داشتم و مواد مصرف نمی‌کردم اما به دلیل اینکه مصرف مواد را به‌صورت سقوط آزاد کنار گذاشته بودم، یک شوک فیزیولوژیک به جسم من واردشده بود به‌طوری‌که یک‌شب در میان من بیدار بودم و نمی‌توانستم بخوابم، من برای این‌که بتوانم بخوابم و شب‌ها بیدار نباشم شروع به مصرف قرص‌های خواب کردم و داستان اعتیاد دوباره شروع شد، حتی مصرف سیگار نیز که چهار سال بود نمی‌کشیدم با شروع خوردن قرص‌های خواب شروع شد.

کار به‌جایی رسید که روزی ۶۰ عدد قرص متادون مصرف می‌کردم و انواع و اقسام قرص‌های گیاهی و یا به قول خودمان کپسول‌های عطاری، به‌طوری‌که تریاک دیگر برایم به یک آدامس شبیه شده بود و هیچ تأثیری روی من نداشت تا یک روز که دیگر هیچ‌کدام از قرص‌ها تأثیری روی من نداشتند، پیش یکی از دوستانم رفتم که حشیش می‌کشید با خود گفتم شاید با کشیدن حشیش حالم خوب شود ولی دوست من پیشنهاد کشیدن شیشه را به من داد بعدازآن رفتیم و شیشه را تهیه کردیم و شروع به کشیدن کردیم، من دود اول را که گرفتم یک حس بسیار عجیب و خوبی در وجود خودم احساس کردم به‌طوری‌که فکر می‌کردم که جادو شدم.

شیشه در کنگره ۶۰ معروف به دینامیت است و این نام‌گذاری اصلاً تصادفی و یا اشتباه نیست زیرا بسیار ویرانگر و تخریب‌گر است. خود من سال‌های زیادی از قرص‌ها نظیر متادون با کپسول‌های گیاهی و همین‌طور از تریاک و شیره استفاده کرده بودم اما تخریبی که شیشه در عرض ۲ سال به من و زندگی من وارد کرد، کل این مواد و قرص‌ها به من نرسانده بودند. مصرف شیشه من را بسیار آشفته و نگران کرده بود تا این حد که هر وقت می‌خواستم بیرون بروم چند تا پایپ را با خود به همراه داشتم و درجاهای مختلف لباسم جاسازی می‌کردم و به همه‌چیز شکاک شده بودم و احساس می‌کردم همیشه در تعقیب هستم. تمام این تخریب‌ها و مشکلات روحی و روانی ازآنجا نشاءت می‌گرفت که شیشه تمام انرژی من را که قرار بود در عرض چند سال به کار گرفته شود، یک‌دفعه آزاد می‌کرد و باعث می‌شد تمام این مشکلات به وجود بیاید.

 مصرف شیشه هم مانند مصرف مواد دیگر به‌جایی رسید که دیگر هیچ تأثیری بر روی جسم من نداشت و دیگر من هیچ نشئگی را احساس نمی‌کردم تا اینکه به کنگره ۶۰ آمدم. البته در روزهای اول ورودم به کنگره 60 با این‌که به من گفته‌شده بود که باید قطع مصرف کنم، بازهم مصرف می‌کردم و به کنگره می‌آمدم اما وقتی در کنگره ۶۰ با مهر و محبت با من برخورد شد و به من آگاهی و آموزش داده شد که شیشه و متا آمفتامین چه بلایی به سر جسم من می‌آورد و چه تخریب‌هایی را در جسم، روان و جهان‌بینی من ایجاد می‌کند، من کم‌کم مصرف شیشه را قطع کردم و شیشه برای همیشه از زندگی من بیرون رفت.

در آخر صحبت‌هایم باید اشاره‌ای به تیم راگبی کنگره ۶۰ بکنم؛ من با نگاه کردن به این تیم و مقام‌هایی که تابه‌حال به دست آورده‌اند بسیار خوشحال می‌شوم و بیشتر قدر کنگره 60 و روش درمان DST را می‌دانم که چگونه یک مصرف‌کننده شیشه و یا هروئین و مواد سنگین دیگر به‌جایی می‌رسد که نه‌تنها مواد را مصرف نمی‌کند بلکه در ورزش‌های سنگین نیز به مقام‌های کشوری می‌رسند و این جای تأمل دارد و نشانگر حقانیت و قدرت کنگره ۶۰ در درمان اعتیاد است.

 

نگارنده و عکاس: مسافر روزبه
تهیه و تنظیم: مسافر محمدحسین
منبع: کنگره 60، نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .