شیشه کالبد سرسبز را به ویرانه ای پر از حشرات مبدل می کند
تاریخچه استفاده از ماده شیشه برمیگردد به زمان جنگ جهانی دوم که جهت کارایی و زمان بیشتر بیداری سربازان استفاده میشد باگذشت زمان این ماده وارد کشور ما شد و استفاده از آن شیوع پیدا کرد از دلایل افزایش مصرف شیشه میتوان به چند مورداشاره نمود:
1- مصرف آسان
2-بدون بو بودن این ماده مخدر
3-میزان ماندگاری این ماده در بدن
4-افزایش تمرکز فکری
5-افزایش کارکرد بدن و...
همانطور که در آموزشهای کنگره یاد گرفتهایم نیروهای منفی ابتدا باغ سرسبزی را به ما نشان میدهند تا ما جذب آن شویم ولی پس از گذشت زمان این باغ تبدیل به خرابهای بیآبوعلف خواهد شد که در مورد ماده شیشه هم همین مسئله صدق میکند. این باغ سرسبز همان افرادی هستند که به افراد مصرفکننده دیگر پیشنهاد میدهند که از این ماده مخدر استفاده کنند و استدلال آنها این است که میتوان برای ترک مادههای مخدر دیگر استفاده کرد به این دلیل که مصرف آمفتامین خماری ندارد و میتوان بدون هیچگونه درد و عوارضی مادههای دیگر را کنار گذاشت اما افسوس که اینگونه نیست و این سرابی بیش نیست.
مصرف شیشه میزان دوپامین را در بدن چندین برابر حد طبیعی موردنیاز بدن را افزایش میدهد که باعث تخریبهای بسیار بالایی میشود از قبیل:
1-تغییر حرکت چاکراه های بدن
2-ایجاد توهمات ناشی از مصرف شیشه
3-تغییر چهره
4- لاغر شدن بدن
5-ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن
6-پوسیدگی دندان که تخریب در قسمت صور آشکار است و دیگر مشکلات که هم در صور پنهان و صور آشکار اتفاق می افتد.
تجربهای که مسافر من از مصرف شیشه داشته این بوده که با دوستانش که چندین سال زندگی میکرده با مصرف شیشه نسبت به آنها بدبین شده و این توهم را در سر میپروراند که آنها در حال جدایی از او هستند و یا برای او نقشه میکشند که او را بر زمین بزنند و پیوند محبت چندین ساله را با این اتفاق خدشهدار میکند.
او از شیشه جهت بالا بردن تمرکز و گذراندن امتحانات دانشگاه خود استفاده میکرد ولی درسها که پاس نمیشد هیچ بلکه روزبهروز بدتر هم میشد و حافظه قوی که در روز اول برای او وجود داشت دیگر وجود ندارد و با بین رفتن اثرات شیشه تمام مطالب از ذهنش پاک میشد که این مسئله و مسائل دیگری چون تغییر ساعات خواب، کلافگی، پریشانی ذهن و جسم باعث شد که مصرف تریاک هم به این ماده افزوده شود که همی اینها از عدم آگاهی و جهالت سرچشمه میگرفت.
بعد از گذشت چند سال متوجه تخریبهای شیشه شد و این ماده جای خود را به مصرف دائم تریاک، قرص، حشیش و گراس داد و آنقدر تخریب در صور آشکار و صور پنهان او ایجادشده بود که نفس اماره و نیروهای منفی فرماندهی قلعه عقل او را در دست گرفته بودند که قادر به عدم مصرف ماده مخدر نبود.
بعد از آشنایی با مسافرم پسازاینکه متوجه شدم او اعتیاد دارد تلاش خود را جهت رهایی او از این بیماری بهظاهر غیرقابل درمان شروع کردم ولی پس از هر بار ترک، او مجدداً برگشت میخورد و مصرف خود را با میزان بیشتری شروع میکرد ولی خداروشکر مصرف شیشه وجود نداشت ولی تخریبهای شیشه همچنان در او وجود داشت و کاملاً مشهود بود مانند عدم تعادل در تصمیمگیریها، پرخاشگریها، توهماتی که هرچند وقت یکبار سراغ او میآمد از این مسئله نشأت میگرفت البته این را بگویم مادهای مخدر دیگر هم بیتأثیر نبودند.
پس از چندین سال خداوند لطفش شامل حال ما شد و با کنگره آشنا شدیم پس از حضور در کنگره و با شروع درمان به روش DST تغییرات مثبتی را در او مشاهده کردم و هرروز که میگذشت ایمانمان به این روش بیشتر میشد و این حس در ما به وجود آمده بود که به آن چیزی که میخواهیم دست پیدا خواهیم کرد و آن چیزی نبود جزرهایی و البته این را هم باید بگویم در این سفر با سختیها و مشکلات فراوانی روبهرو شدیم ولی با کمک قدرت مطلق و راهنمایان عزیزمان به این مهم دست پیدا کردیم.
امروز پس از گذشت چندین ماه از رهاییمان باید به آن دسته از پزشکان و متخصصان و افرادی که اعتقاددارند ماده مخدر شیشه و دیگر مادهها درمان ندارد و یک بیماری لاعلاج است باید بگویم اینگونه نیست و در سایه آموزشهای کنگره 60، فرمانبردار بودن، درراه صراط مستقیم قرار گرفتن و روش DST این رهایی بهراحتی در دسترس و دستیافتنی است، این علمی است که تجربهشده است و علمی که تجربهشده باشد سندی است بدون نقص و این حرف هزاران نفر از افرادی است که در کنگره 60 به درمان رسیدهاند و امیدوارم افراد دیگری که با این بیماری دستوپنجه نرم میکنند با کنگره 60 آشنا شده و به این رهایی لذتبخش دست پیدا کنند.
ویرایش: همسفر بهار
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1223