English Version
English

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی جمعه 1397/04/15؛ با حضور وزیر محترم کشور

 گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی جمعه 1397/04/15؛ با حضور وزیر محترم کشور

حضور وزیر محترم کشور جناب آقای دکتر رحمانی فضلی و آقای دکتر پرویز افشار،معاونت کاهش تقاضای ستاد مبارزه با مواد مخدر و هیئت همراه در لژیون پزشکان پارک طالقانی.

جلسه دوازدهم از دور چهاردهم سری کارگاه‌های آموزشی ویژه لژیون پزشکان پارک طالقانی روز جمعه مورخ 1397/4/15 با دستور جلسه «شیشه و تخریب‌های آن روی من» با استادی محمدعلی و دبیری حسین، تحت‌الشعاع حضور وزیر محترم کشور و هیئت همراه قرار گرفت و با حضور مهمان‌های محترم در لژیون پزشکان، جناب مهندس از دکتر محمدعلی درخواست نمودند خلاصه‌ای از عملکرد لژیون پزشکان و تعریفی از لژیون را برای مهمان‌های گرامی ارائه نمایند.

 

دکتر محمدعلی

سلام دوستان محمدعلی هستم یک مسافر

خیرمقدم عرض می‌کنم خدمت وزیر محترم کشور و همراهان و متشکرم از جناب آقای مهندس دژاکام که این فرصت را در اختیار من قرار داد.

امروز مفتخریم که مهمان شما هستیم در لژیون پزشکان. لغت لژیون در کنگره 60 به معنای تجمعات کوچکی است از کسانی که در کنگره تحت درمان هستند و فعالیت می‌کنند یعنی هیچ‌کس در کنگره 60 نیست که متعلق به یک لژیون نباشد و این لژیون‌ها باعث می‌شود که حاشیه‌ها در کنگره 60 ایجاد نشود یا در حداقل‌ترین مراتب باشد تا بقای کنگره تضمین و حفظ شود از زمانی که کنگره 60 بحث درمان را با داروی شربت تنتور اپیوم یا همان شربت تریاک شروع نمود همکاری بیشتری با پزشکان و کلینیک‌های درمان اعتیاد انجام شد که لازم شد پزشکان در باب همکاری با این پروسه درمان و تحویل دارو حضور داشته باشند و آقای مهندس دژاڪام این بستر را فراهم نمود تا پزشکان در این امر مهم حضور داشته باشند هرچند قبلاً هم پزشکان حاضر بودند اما با این تشکیل لژیون روزهای جمعه صبح سال‌هاست که در پارک طالقانی شاهد حضور پزشکان مختلف کلینیک‌ها هستیم که درمانگر اعتیاد  و مشغول به کار هستند، دورهم جمع می‌شوند و با حضور جناب مهندس لژیون پزشکان با استادی و نگهبانی آقای مهندس تشکیل می‌شود و مهم‌تر اینکه پزشکان که قبل از این با جهان‌بینی کنگره 60 آشنا نبودند چون در این مسیر نبوده‌اند، امروزه کار جهان‌بینی را همانند دیگر لژیون‌های سراسر کشور انجام می‌دهند و همان دستور جلسات را برگزار می‌کنند و هرچند وقت یک‌بار هم جلسات فنی برگزار می‌شود و روش‌ها و پروتکل‌های درمان اعتیاد در کنگره 60 تنظیم می‌شود تا پزشکان نسبت به درمان بیماران خود اگر اشکالی در کار هست با این روش کنگره آشنا می‌شوند و خود را با آخرین پروتکل‌های درمانی تنظیم می‌کنند.

 به‌هرحال خودم به‌عنوان شخصی که سال‌هاست سعی کرده‌ام درزمینهٔ درمان اعتیاد قدم بردارم و کمک کنم لازم است اذعان کنم روش درمانی کنگره 60 و متد D.S.T در درمان بیماران معتاد بکار گرفته، موفق بوده است و تعمد دارم از کاربرد این کلمه، چون این لغت را ممکن است دیگر گروه‌ها از یک ویژگی همراه شخص تا آخر عمر، یاد کنند اما اینجا افراد معتاد بعد از درمان واقعاً از دام اعتیاد رها می‌شوند و درصد بالایی را شاهد هستیم که شاهد عود و بازگشتشان به سمت مواد نیستیم و شاهد بازگشت آنان به زندگی هستیم به‌ویژه درزمینهٔ مصرف شیشه و آمفتامین، روش کنگره را هرچند در ظاهر به نظر غیرعادی می‌رسد که یک ماده محرک را با یک ماده مخدر درمان می‌کنیم؟ اما واقعاً با همه آن چیزی که گفته شود واقعاً درمان می‌شوند و این درمان ماندگار و پایدار است که قابلیت الگوبرداری دارد این است که خارج از کنگره 60 هم می‌توانیم بیماران را درمان کنیم یعنی نیاز نیست همه را به کنگره بیاوریم و درمان کنیم همین‌که این روش را الگوبرداری کنیم همکاران و دیگر عزیزان در مناطق مختلف کشور می‌توانند در درمان اعتیاد موفق باشند.

دکتر مسعود

عرض سلام دارم خدمت همه شما و به وزیر محترم کشور و همراهان ایشان عرض خیرمقدم دارم.

بحث روی شیشه است چیزی که من خاطرم هست سال 84 که شیوع پیدا کرده بود یکی از عزیزان در یک مصاحبه گفته بود که ما پیش‌بینی می‌کنیم ظرف پنج سال آینده بالغ‌بر یک‌میلیون نفر شیشه‌ای در کشور داشته باشیم. آن زمان آقای مهندس دژاکام مصاحبه‌ای داشتند و فرمودند من پیش‌بینی می‌کنم این تعداد به پنج میلیون نفر برسد نه یک‌میلیون که بعضی هم ممکن است در اثر مصرف شیشه ممکن است به دیوانگی برسند و این پیش‌بینی متأسفانه همانند یک سونامی روبه‌جلو آمد و تنها دلیلش هم این بود که در سال‌های شیوع این پدیده بخصوص در 83 و 84 متأسفانه این ماده جرم نبود و برخوردی که با مصرف‌کننده تریاک ازنظر قانونی انجام می‌شد نسبت به شیشه صورت نمی‌گرفت این یکی از دلایل شیوع مصرف شیشه بود تا اینکه در اسفند 89 بنا به رعایت مصالحی تشخیص داده که شد که در زمره مواد اعتیادآور و مضر قرار بگیرد نکته مهم دیگری که همیشه با یک اصطلاح عامیانه می‌گویم که تریاک و هروئین و شیره به‌هرحال یک شرافتی دارند و خود را نشان می‌دهند شما اگر یک تریاکی را در نظر بگیرید تریاک بین 8 تا 12 ساعت اثر می‌گذارد و بعدازآن شخص به سمت خماری و کمبود مواد می‌رود ولی متأسفانه در شیشه همان‌طور که محمدعلی عزیز اشاره داشتند چنین چیزی نیست که امروز مصرف کنی و چند روز از مصرف به دور باشی و نتیجه این شد که به قول آقای مهندس این ماد شیشه که نه محرک است و نه مخدر بلکه مخرب است این ماده عذاب‌آور شیوع پیدا کرد و منجر به توهماتی شد که به وجود آمد و چون دوستان اکثراً روان‌پزشک هستند من همیشه توهم را برای مخاطبینم این‌گونه معنا می‌کنم که این دارو همیشه باعث تمرکز بیش‌ازحد می‌شود وقتی انسان به چیزی بیش‌ازحد توجه کند کم‌کم دچار توهم می‌شود شما اگر مدام به ابرها نگاه کنید و به فکر فرو روید بعد از مدتی ابرها در نظر شما شکل پیدا می‌کنند یا مثلاً به دیوار تمرکز بیش‌ازحد داشته باشی انگار خطوطی روی دیوار تکان می‌خورد این تمرکز بیش‌ازحد ماست که باعث این توهم شده است این حالت در بین مصرف‌کنندگان شیشه به وجود می‌آید و همان‌طور که دوستان روان‌پزشک توضیح دادند مراحل مختلف خودش را می‌گذراند و از سوءظن به اطرافیان به وجود می‌آید و ممکن است به نسبت شدت مصرفش آسیب‌زننده باشد. من، جمله آخر را می‌گویم افسانه‌هایی ازنظر علمی و بلکه با ظاهر علمی به ما تحمیل شده است به‌طور مثال؛ لبی که خورد به بافور شسته میشه با کافور، این را فکر می‌کنم از 120 سال پیش که تریاک را وارد کشور کردند و تریاک را ارزان به ما فروختند و سوخته تریاک را از ما و پدربزرگان ما گران خریدند می‌خواستند ما را معتاد کنند بعد دیدند که یک عده تلاش می‌کنند که خود را نجات بدهند گفتند نه تلاش نکنید چراکه لبی که خورد به وافور شسته میشه با کافور، اما در مورد شیشه هنوز هم که هنوز است برخی معتقدند و در کتاب‌ها می‌نویسند که شیشه درمان ندارد و هرکس مصرف کنند درنهایت به خودکشی و دیگرکشی روی می‌آورد. من خدا را شکر می‌کنم به‌عنوان یک ایرانی که کشور ما توانست جوانمردانه این روش درمان شیشه را ابداع کند حالا این روش درمانی را خدا چگونه به مهندس دژاکام الهام می‌کند نمی‌دانم اما به‌هرحال این روش درمانی و شربت تریاک و این روش D.S.T باعث شد آن افسانه ترک تریاک و هروئین یا شیشه درمان ندارد را به فراموشی بسپاریم و خدا را شکر کنیم که قابل‌درمان شدن هستند و در کار تحقیقاتی هم من خودم در حال انجامش هستم تا کنون 90 درصد دوستانی که مورد آزمایش ادرار قرار گرفتند نتیجه آزمایششان بعد از 2 سال رهایی منفی بوده است و این دقیقاً در مقابل چیزی است که در دنیا می‌گویند این افراد بعد از یک سال 98 درصد از افراد مجدداً اعتیادشان به شیشه عود می‌کند و برگشت می‌خورند اما اینجا بعد از 2 سال 89 درصد عود به اعتیاد شیشه نداشتیم.

 

مهندس

متشکرم از دکتر حاج رسولی؛ لازم به ذکر است دکتر حاج رسولی دانشیار دانشگاه هستند، مدرک دکترای فیزیولوژی ورزشی دارند، قهرمان بوکس آسیا هستند و درعین‌حال مشاور ورزشی کنگره 60 هستند. ممنون از آقای دکتر حاج رسولی پیرو صحبت‌های دکتر حاج رسولی باید عرض کنم همان‌گونه که فرمودند قدما اعتقاد داشتند لبی که خورد به وافور شسته میشه با کافور، یعنی اعتیاد تا پیچ بهشت‌زهرا همراه شخص مصرف‌کننده است و برخی دیگر معتقدند پک اول مساوی است با بیل آخر.

یعنی اینکه پک اول را که به مواد مخدر زدی می‌رود تا زمانی که آخرین بیل خاک را روی قبرت بریزند به‌طورکلی منظور ناامیدی در درمان اعتیاد است. من قبل از اینکه از آقای دکتر بخواهم در حد چند دقیقه روش درمان اعتیاد را در کنگره 60 به‌طور خلاصه در حد چند دقیقه توضیح دهند لازم است عرض کنم که در کنگره 60 همه را به اسم کوچک صدا می‌زنیم و اصلاً در کنگره و لژیون پزشکان عناوین مثل دکتر و مهندس و حاجی و سید نداریم. فقط یک مهندس دارد که من هستم و من هم مهندس طراح کنگره هستم نه مهندس برق، وگرنه هیچ عنوانی به افراد داده نمی‌شود نه دکتر نه مهندس و نه سید و امثالهم. نمی‌توانیم بگوییم سید؛ چون شخص ممکن است بگوید سید حسین هستم و عرق می‌خوردم و حشیش مصرف می‌کردم. آبروی خاندان پیغمبر را نبریم که بگوییم من سید هستم

 

دکتر پریسا

سلام دوستان پریسا هستم یک همسفر

ضمن عرض سلام و صبح بخیر خدمت همگی و همچنین خیرمقدم خدمت وزیر محترم کشور که تشریف آوردند و از نزدیک با لژیون پزشکان آشنا شدند.

من دکتر پریسا هستم پزشک عمومی هستم و بیشتر کارم اورژانس بوده و به دلیل مشکلاتی که بیماران اورژانسی که اعتیاد داشته‌اند به این نوع درمان در این لژیون هستم از وقتی‌که آمدم مشکلات مختلفی وجود داشت ازجمله اینکه زمانی که درمان اعتیاد را با متادون شروع کردیم دیدیم که درمان کاملی نیست طوری بود که پدر و مادرم هم با این کار مخالف بودند بااینکه با کنگره 60 آشنا شدم و روش کار کنگره را دیدم با توجه به اینکه یک معتاد، بلکه افراد عادی، یک مکتب است چون هم جهان‌بینی و هم ایدئولوژی و هم عمل را اصلاح می‌کند. زمانی که یک فرد معتاد در اثر نداشتن جهان‌بینی درست به هم می‌ریزد جناب مهندس کار اصولی انجام دادند و با برگزاری کلاس‌هایی در طول هفته با حدود 4 الی 6 ساعت برای افراد باعث می‌شود که طرز فکر این افراد به‌صورت تئوری عوض شود و در عمل هم با توجه به اینکه افراد دارند همدیگر را در کلاس‌های کنگر می‌بینند و با همدیگر به‌نوعی زندگی می‌کنند این باعث می‌شود که زندگی‌شان تغییر کند و یاد می‌گیرند.

گاهی افرادی که در مراکز به ما مراجعه می‌کنند می‌گویند خام دکتر من از شما بهتر بلدم راجع به اعتیاد و اعتیاد را بهتر از شما می‌شناسم اما من به ایشان می‌گویم شما زود قضاوت نکنید ابتدا در کلاس‌ها شرکت کنید اگر فایده نداشت بروید و هیچ مشکلی نیست اما واقعاً با 2 جلسه حضور در کلاس‌ها، نظرشان عوض می‌شود و متوجه می‌شوند این کلاس‌ها با دیگر نهادها یا NA فرق دارد.

مسئله دیگر چون فکر این عزیزان مشکل دارد ابتدا نمی‌توانند کلاس را تحمل کنند ما با داروی درمان OT به روشD.S.T ابتدا به ترمیم و بازسازی جسم این افراد اقدام می‌نماییم به‌طوری‌که مورد هست بعضی‌ها در ابتدای تشکیل کلاس حاضر به یک مصاحبه ساده نیستند و این مورد را بعد از یکی دو هفته پس از مصرف و جایگزینی شربت انجام می‌دهم و این فرد که در ابتدا پرخاشگری دارد در ادامه به یک آدم سالم و خوش‌برخورد تبدیل می‌شود و جالب اینکه این روش درمان که حدود 11 ماه طول می‌کشد قیافه افراد درمان شده قابل‌تشخیص است از افرادی که درمان‌نشده‌اند و حتی بعد از 3 ماه با همان شخص روز اول فرق دارد و من واقعاً خوشحالم که در این وضعیت هستم و امروزه پدر و مادرم مشوق من هستند و کمک‌کننده هستند.

 

مهندس

من یک توضیحی راجع به اعتیاد اضافه کنم که در سه قسمت شخص تخریب ایجاد کرده و باید هر سه قسمت بازسازی شوند. یکی جسم و فیزیولوژی، یکی جهان‌بینی و تفکر و اندیشه فرد است و دیگری روان. مثلثی که سمت راست جسم، سمت چپ جهان‌بینی و ضلع پایین روان است. برای هر سه مورد پروتکل و دلایل خاص خود را دارد. اینکه چرا شخص مواد مصرف می‌کند یا مصرف نمی‌کند؟ به دلیل وجود این پروتکل‌های قوی و نیرومند که پزشکان عزیز این موارد را قبول دارند و تجربه نموده‌اند و دیده‌اند که چقدر می‌تواند مؤثر و کارا باشد.

دنیا اعتقاد دارد اعتیاد قابل‌درمان نیست که پرچم‌دارش ایالات‌متحده است که اعتیاد را بیماری مرموز می‌داند و لاعلاج پیش‌رونده؛ که از دید کنگره 60 اعتیاد قابل‌درمان است و شناخته‌شده است و لاعلاج نیست بلکه قابل‌درمان است، پیش‌رونده هم نیست و حتی می‌تواند پس‌رونده باشد به‌طوری‌که وقتی دوز مصرف در طول یازده ماه مشخص می‌شود این دوز مصرفی به‌طور مرتب کاهش پیدا می‌کند یعنی پس‌روندگی و آغاز کم شدنش شروع می‌شود تا به صفر برسد یعنی ما در کنگره 60 روشی کشف کردیم که راه درمان این بیماری به چه شکل و چگونه است با دلایل مستند هم ازنظر پزشکی و هم حساب‌شده و برنامه‌ریزی‌شده، این است که مورد تأیید پزشکان عزیز قرارگرفته و پروتکل‌هایی که ما داریم در قسمت استاندارد و مورد تأیید پزشکان است و با دیگر پروتکل‌ها نمی‌توان شخص را به درمان رساند در یک پروتکل می‌گوید بیا 10 سی‌سی شربت به شخص بده که اگر زیاد بود برایش کم کن و بالعکس، مثل این است که بگویی 10 کیلو سبزی در دیگ بریزیم اگر زیاد بود کم کن یا برعکس؛ آشپز باید از ابتدا محاسبه‌گر باشد. پزشک باید بداند چند سی‌سی متادون یعنی چه؟ ما گاهی اوقات مشاهده می‌کنیم که به‌طرف 60 یا 100 سی‌سی شربت می‌دهند. من در جلسه کمیته درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر بودم و از یکی از دوستان شنیدم که در زندان به شخص معتاد برای ترک اعتیاد شربت می‌دهیم و گوارش این افراد قفل می‌شود. پرسیدم چه میزان شربت تجویز می‌کنید؟ گفتند 60 سی‌سی، من پرسیدم واقعاً این مقدار را به آدم می‌دهید؟ این معادل 6 گرم تریاک خوراکی است و این ضرب‌المثل را گفتم که شخصی مشروب خورد او را پیش قاضی بردند و قاضی حکم به هزار ضربه شلاق داد. گفت آقای قاضی یا شلاق نخوردی یا نمی‌دانی هزار شلاق چند تا است. مگر 60 سی‌سی شربت تریاک هم می‌شود برای شخصی که نیم گرم با وافور یا سیخ مصرف کرده است تجویز کنیم؟ این است که در کنگره 60 وضعیت خوب شده است و بیش از صد کلینیک در تهران داریم که همکاری می‌کنند و شهرستان‌ها هم همچنین در حال همکاری هستند. قبلاً گروه‌های خودگردان مثل جن و بسم‌الله بودند. طرفین همدیگر را قبول نداشتند اما امروزه باهم هماهنگ هستیم و پزشکان و اعضای کنگره 60 باهم هماهنگ هستند و یک سری کارها را ما انجام می‌دهیم و بخشی از کار را آن‌ها انجام می‌دهند و روزبه‌روز پیشرفت بیشتری حاصل می‌شود.

 

جناب آقای دکتر پرویز افشار، معاونت کاهش تقاضا و سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر:

من فکر می‌کنم پنجمین باری است که در خدمت شما حضور دارم و یک‌فصل مشترکی بین گروه‌های خودیاری، انجمن‌های خودجوش و روشی که آقای مهندس دژاکام ابداع کردند که واقعاً برای همه ما مایه‌ی افتخار هست و با همکاری که با پزشکان دارند اتفاق افتاده و این را به فال نیک می‌گیریم. خدمت آقای وزیر عرض می‌کردم که ما پزشکان یک جمعیت خاصی هستیم؛ خیلی غیر از روش‌هایی که در خیلی از کتاب‌ها آموختیم، با چیزی نمی‌آمیزیم و این اتفاق در حقیقت یک اتفاق مبارک و میمونی است که شاید اگر تامیم بدهیم، خیلی از مشکلات مملکت را حل بکنیم. تشکر می‌کنم به نیابت از همه شما اعضای کنگره 60، پزشکان محترم از جناب دکتر رحمانی فضلی که قبول زحمت نمودند و در اینجا حضور پیدا کردند تا ببیند در اینجا چه اتفاقی می‌افتد. اتفاقی که اینجا می‌افتد کم‌نظیر است؛ یک جمعیت کثیری از افرادی که شاید کسی باور نمی‌کرد سمت‌وسوی درمان بروند، نه‌تنها درمان شدند، بلکه کمک می‌کنند به درمان دیگران و انشا الله به شما قول می‌دهیم نهایت تلاشمان را در ستاد مبارزه با مواد مخدر به کار خواهیم گرفت برای اینکه این را تکثیر کنیم به اقصی نقاط کشور.

 

دکتر بهنام

خیرمقدم عرض می‌کنم خدمت مهمان‌های ارجمند.

کنگره 60 درواقع یک حلقه گم‌شده‌ای بود که در درمان مدت‌ها به دنبالش بودیم؛ یعنی یک‌چیزی بین علم صفر و تجربه. آن موقع که ما بحث آموزش درمان اعتیاد را می‌دیدیم، بحث N.Aخیلی گسترده بود ولی در واقعیت، یک تفاوت نگاه خیلی سنگینی بین ما که درمانگر اعتیاد بودیم با نگاهی که در N.A داشتند. خوشبختانه از وقتی‌که کنگره آمد، این حلقه گم‌شده پیدا شد و این اتفاق خیلی خوبی بود. بحث علم ترکیب شد با آن باورهای تجربی که عزیزان در کنگره داشتند. خوشبختانه کنگره به‌شدت مسر است که بحث‌های تجربی خود را به سمت قالب‌های علمی ببرد. کارهای تحقیقاتی زیادی در آن در حال انجام هست، بودجه‌های خیلی خوبی به این مسئله اختصاص داده تا بتواند در این قالب‌ها نیز موفق باشند و حتی فراتر از فعالیت‌های داخل کشور فکر می‌کنند. این بحث شربت OT به عینه دیدیم که در درمان مخدرها که جایگاه ویژه‌ای دارد، در درمان شیشه نیز خیلی مؤثر بوده است. از این فرصت حضور مسئولین در اینجا استفاده می‌کنم و این را تقاضا دارم که حال که این دارو آن‌قدر دیده شده و خوب جواب می‌دهد، این گپ‌های قانونی هم پر بشود تا من درمانگر با خیال راحت ازنظر دارویی در درمان متاآمفتامین ها، روان‌گردان‌ها از این دارو استفاده کنم و مطمئن باشم که قانون هم از من حمایت می‌کند.

 

وزیر محترم، جناب آقای دکتر رحمانی فضلی

 بنده سلام عرض می‌کنم خدمت شما عزیزان. من فقط ناراحت شدم امروز از اینکه دیر به اینجا آمدم؛ یعنی بعد از پنجمین سالی که مسئول ستاد هستم، توفیق شد که خدمت شما باشم؛ ای‌کاش همان سال اول آمده بودم و قطعاً روی تصمیم من و روش کارم تغییراتی زیادی ایجاد می‌شد. ما در حوزه کاری خودمان با دوستان و کسانی که اهل‌فن هستند سروکار داریم، همیشه در مورد انواع و اقسام روش‌ها به‌ویژه کنگره 60 بحث شده و دوستان در جلسات نظرات خودشان را گفته‌اند و بنده جاهای مختلفی رفتم و دیدم اما امروز که به اینجا آمدم، برایم واقعاً جالب بود و حیف؛ حال امیدواریم عمر باقیمانده مسئولیت خودم بتوانم بیشتر با شما همکاری کنم و قطعاً حضور امروز من، تأثیرات زیادی در ادامه کار من خواهد داشت.

از آقای مهندس باید تشکر کنم و ایشان فرمودند که بحث فکر و جسم و جان؛ سه عنصر اصلی توجه به روش درمان هست. من می‌خواهم بگویم که در قرآن هم به همین شکل است. وقتی بحث ایمان هست، عمل سالم نیز مطرح می‌شود. در سوره والعصر که می‌گوید:

وَالْعَصْرِ

إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ

در این آیه هم می‌گوید که به‌هرحال انسان در خسران است؛ واقعاً انسان در خسران هست برای اینکه مرتب و دائم در حال از دست دادن عمر خود هست و این بالاترین سرمایه است که وقتی از دست می‌دهد، هیچ‌چیزی جایگزین آن نیست؛ می‌گوید: مگر اینکه ایمان داشته باشد و عمل سالم انجام دهد و دعوت به‌حق و دعوت به صبر کند.

ایمان، بدون عمل صالح به درد نمی‌خورد؛ عمل صالح فاقد ایمان، به درد نمی‌خورد.

علی‌ای الحال، این کاری که ایشان در اینجا انجام داده‌اند، عرض کردم که شما هم ایمان و هم عمل صالح انجام داده‌اید؛ من کاری به بقیه نظریات و تفکر و روش‌ها ندارم؛ من محصول را می‌بینم؛ محصولی که نتیجه فکر شماست و نتیجه آن این شده که در اینجا 4 هزار نفر، 3 هزار نفر در اینجا جمع شده‌اند و بانشاط کارشان را انجام می‌دهند و این خیلی مهم است.

نکته دیگری که در صحبت‌های خانم دکتر پریسا بود. مهم است واقعاً؛ اینکه یکی از ضعف‌های اصلی زندگی ما در همه مسائل این است که وقتی وارد یک موضوع و مسئله‌ای می‌شویم؛ جایگاه آن موضوع و مسئله را خوب نمی‌فهمیم. چون نمی‌فهمیم، برخوردمان هم با آن مسئله ناقص است. بقولی باید اول صورت‌مسئله را شناخت؛ اگر می‌خواهیم مسئله‌ای را حل کنیم، ابتدا باید صورت‌مسئله را بفهمیم. در این نوع مسائل و حوزه اعتیاد هم همین‌طور است. مسئله اصلی، انسان است. بقیه امور، همه برمی‌گردد به تفکر، عمل و اقدام این انسان. اگر ما واقعاً انسان را خوب بشناسیم، همه این مسائلی که در اینجا مطرح کردید ازنظر بنده که با الفبای بحث آشنا هستم اصلاً قابل‌بحث نیست؛ اینکه عملی و تجربی باشد، ازنظر من یک بحث معرفتی و فلسفی است؛ اگر از این نظر به آن نگاه کنیم، اینکه قابل‌درمان نیست، این نفی قدرت انسان است و عقل این را نمی‌پذیرد؛ یعنی با همین یک جمله می‌توانیم تمام استدلال آن‌ها را ازنظر خودمان نفی کنیم. ما انسان را دارای قدرت بی‌نهایت می‌دانیم. ما می‌گوییم همه‌چیز در انسان جمع هست؛ خداوند متعال قرآن را که آفریده، اسم قرآن کتاب تدوین است؛ یعنی مجموعه راهنمای بشر در حوزه‌های مختلف در یک مکتوب؛ این می‌شود کتاب تدوین. عالم هستی را آفریده که همه‌چیز در آن وجود دارد و بی‌نهایت است. پس یکی قرآن است که کتاب تدوین است و دیگری عالم هستی که کتاب تکرین. این دو کتاب در وجود انسان جمع شده و اسم انسان، دیوان کبیر است. اگر بخواهیم استدلال کنیم، همان کلام خداوند است که می‌فرماید: انسان، خلیفةالله است. وقتی خداوند ما خلیفةالله می‌نامد، یعنی ما نزدیک‌ترین موجود به خداوند هستیم. نزدیک‌ترین موجود، منظور فاصله نیست! منظور آن تفکر و اندیشه و درنهایت قدرت است. پس اگر ما در مسئله شناسی پی ببریم که انسان موجودی است قدرتمند و بی‌نهایت، پس می‌تواند در مواجهه با هر مشکل، راه‌حل آن را پیدا کند.

در بی‌نهایتی انسان هم با دو سه سؤال موضوع روشن می‌شود؛ م از شما پزشکان سؤال می‌کنم که آیا می‌توانید برای من محاسبه کنید ظرفیت حافظه انسان چقدر هست؟! هیچ‌کس تابه‌حال نیامده ظرفیت حافظه انسان را بسنجد؛ هیچ‌کس نتوانسته بیاید و میزان و اندازه برای عشق قائل بشود؛ مثلاً بگوید میزان عشق و علاقه 10 تن یا 10 کیلومتر است؛ برای نفرت هم همین‌طور، خشم و محبت را هم نتوانسته؛ عقل هم قابل‌اندازه‌گیری نیست؛ هر آنچه به درون انسان برمی‌گردد قابل‌اندازه‌گیری نیست. خداوند متعال فرمودند که: جای من در قلب شکسته مؤمنین است. خداوند بی‌نهایت مطلق است؛ بی‌نهایت مطلق در بی‌نهایت جاری نمی‌گنجد؛ بی‌نهایت مطلق باید در بی‌نهایت مطلق جا بگیرد. وقتی خداوند می‌گوید من در قلب مؤمن هستم، قلب مؤمن بی‌نهایت مطلقه؛ این خیلی مهم است. اگر ما برای انسان چنین جایگاهی قائل بشویم، حال اینکه مواد مخدر قابل ترک هست یا نیست؛ این چیز خیلی پیش‌پاافتاده است و قابل‌بحث کردن نیست.

نکته‌ای که مهندس اشاره داشتند اینکه انسان موجودی دووجهی است؛ یعنی وقتی خداوند انسان را آفرید و کالبدش را به وجود آورد، از روح و نفس خودش بر آن دمید. پس دو چیز بیشتر نیستیم؛ یکی جسم خاکی ماست؛ خاکی هم در اینجا منظور خاک نیست؛ منظور جسم مادی است و دیگری اینکه روحی است که خداوند در ما دمیده؛ عزت و کرامتی است که خداوند به ما داده. کرامت همان جایگاهی است که انسان می‌تواند به آن برسد و این‌ها نتیجه روح است.

بحث دیگری که با مهندس داشتیم این بود که ما یک عقل جدا از کالبد و جسممان نداریم؛ شما نمی‌توانید بگویید عقل کجاست! مغز، عقل نیست؛ نمی‌توانید جایگاه خاصی برای عقل در کالبد انسان پیدا کنید. همه شما پزشک هستید و بیایید و به من بگویید عقل در کجا واقع شده. در یک بُعد انسان، عقل هست. یک بُعد، دل و بُعد دیگر قلب و دیگری روح و آخری جان هست. از این کلمات زیاد شنیدیم که می‌گوید: تو جان منی، تو روح منی، دل من تو را می‌خواهد؛ این‌ها همه همان روح خداست منتهی منشوری است. یک‌بار روح که کارش دمیدن لطافت و محبت است. دل کارش شکستن است؛ شکستن نه به معنای خرد شدن. یکجا دچار دگرگونی می‌شود که این کاره قلب است. یکجا با بحران و استدلال برخورد می‌کند که کار عقل است.

قرآن می‌فرماید: وقتی یک نفر می‌میرد به‌منزله این است که همه انسان‌ها مردند. چون هر انسان برابر همه انسان‌هاست (مصداق جمله معروف در کنگره: وقتی نفسی احیا شود مانند آن است که همه نفس‌ها احیا شده‌اند)

انسان واقعاً موجود عجیبی است! عجیب کلمه کوچکی است. در بُعد تکاملی و ملکوتی و علی العلیین، در بین ملکی و خاکی خودش هم می‌تواند اسف السافلین باشد. ماییم که انتخاب می‌کنیم در کجا واقع بشویم. وقتی انسان را تعریف می‌کنیم، آن را موجود مستقیم القامع که قدرت ناطقه دارد، قدرت ناطقه منظور صحبت کردن نیست؛ قدرت ناطقه در اینجا، عقل است. وقتی ما این خصوصیات را برای انسان قائل می‌شویم، یکی از ویژگی‌های انسان قدرت انتخاب است که این خصوصیت در هیچ موجود دیگر وجود ندارد. شاید موجودات دیگر غریزی داشته باشند ولی اختیاری نه. وقتی می‌گوییم انتخاب، آن‌طرف اختیار پیدا می‌کند. هیچ پدیده‌ای اختیار ندارد به‌جز انسان. اختیار در وجود انسان تنها جبری است که وجود دارد و جبر دیگری در او نیست به‌جز تولد و مرگ؛ به‌غیر از این دو، بقیه همه اختیار است. اختیار و انتخاب، بدون آزادی معنی ندارد. این‌ها همه ویژگی‌هایی است که خداوند در اختیار انسان قرار داده و اگر جایگاه انسان را بدانیم، طرح سؤال درباره اینکه اعتیاد درمان دارد یا نه قابل‌بحث کردن نیست. این انسان هرلحظه می‌تواند تغییر کند و انسان دیگری باشد.

 در خلقت انسان، تولد مدام را داریم. ما در بحث‌های عرفانی، از آن، آنی، حرف می‌زنیم؛ دائم متولد می‌شویم. دائم نو می‌شویم. این خلقت انسان است و متواند متولد نشود، نو نشود؛ اگر نو و متولد نشویم، یعنی توقف؛ یعنی مرگ. در هر چیزی توقف به وجود بیاید، در آن مرگ اتفاق می‌افتد. اگر فکر ما متوقف شود دچار مرگ تفکر می‌شویم. اگر احساس ما متوقف شود دچار مرگ احساس می‌شویم. محبت هم همین‌طور. این ما هستیم که باید از این استعداد خدادادی را دائماً پرورش بدهیم و نو بشویم.

عید برای انسان‌ها همیشه عید است چون مرتب برمی‌گردد. من هم امروز با دیدن شما تولد جدید پیدا کردم و امیدوارم خداوند ما را در مسیری قرار بدهد که به شما در جایگاه مسئولیتی که دارم بتوانم خدمت کنم.

 

 مهندس

از جناب وزیر متشکرم و خوشحالم که امروز تشریف آوردید و خود من هم ناراحتم که ای‌کاش 5 سال پیش شمارا می‌دیدیم. البته شمارا دیده بودیم ولی کاش زودتر با همدیگر صحبت می‌کردیم. من وزیر به این عارفی ندیده بودم.

 

ازاین‌جهت من از سخنان ایشان لذت بردم و صحبت‌های قبلی شما خاطرم هست که در مورد اختیار بود و معمولاً این صحبت‌ها و بحث‌ها مخصوصاً قسمت جهان‌بینی در کنگره 60 و در این لژیون زیاد صحبت می‌شود لذا از صحبت‌های ایشان واقعاً لذت بردیم. از آقای دکتر حسینی سپاسگزارم که باعث این همکاری‌ها می‌شوند و از آقای دکتر افشار که هماهنگی این کار را می‌دهند ممنونم. از اینکه در جشنواره بنده را مورد تفقد قرار دادین باعث خوشحالی بنده است. درست هست که کنگره 60 را از نزدیک ندیده بودید ولی از کانال احساس و الهام، توانستید این تصمیم را بگیرید و از شما سپاسگزارم و امیدوارم بازهم این اتفاق بیافتد تا ما هم باشیم که بتوانیم خدمتی به خلق خدا بکنیم.

 همیارتایپ: مسافر یونس 

وبلاگ نویس: مسافر سعید

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .