جلسه یازدهم از دوره شصت و دوم سری کارگاههای کنگره 60 با دستور جلسه وادی دهم و تاثیر آن روی من ، در روز چهارشنبه مورخ 97/3/30 با استادی و نگهبانی مهندس و دبیری مسافر حامد راس ساعت 10 آغاز به کار نمود.
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر.
امیدوارم حال همه شما خوب باشد، حال من هم بحمدلله خوب است.
عید سعید فطر را به همه شما تبریک می گویم. در ماه مبارک رمضان، در کنگره یک جو و فضای خاصی برقرار بود و بچه ها را بیشتر بهم نزدیک کرد و همه توانستند باهم همکاری کنند. هر شب غذا بود، بچه ها خدمت و آشپزی می کردند. جالب اینجاست که ما برای آشپزی، آشپز از بیرون نمی آوریم و بچه ها خودشان آشپزی می کنند. یکسری مشکلات و ایرادات بود که امین به من گفت، مثل اینکه میزان و اندازه خورشت و برنج و گوشت بایستی حتماً رعایت شود.
طبخ غذای ما، خاص است و با بیرون از کنگره فرق می کند. همانطور که روش درمان ما فرق می کند، آشپزی ما هم فرق می کند. مطالبی که ما در آشپزی کشف کردیم، هیچکدام از خانم ها و آشپزهای خارجی کشف نکرده بودند و آن استفاده پیاز در آشپزی است. خانم ها که آش رشته درست می کردند، خیلی باید زحمت می کشیدند که این آش جا بیفتد و قوام پیدا کند، آرد می ریختند تا سفت شود. در صورتی که بالاترین چیزی که می تواند به غذا لعاب بدهد، پیاز است، آنهم به صورت چرخ کرده، نه به صورت برش خورده. در قرمه سبزی اگر ما یک کیلو سبزی داریم، حداقل باید نیم کیلو پیاز چرخ کنیم داخل آن بریزیم، این پیاز باعث می شود که کاملاً لعاب بگیرد. برای خورشت قیمه هم همینطور، اگر اول پیاز رنده کنید و داخلش بریزید، غذا غلیظ و جا افتاده می شود. ما سرخ کردنی در غذاهای کنگره نداریم، همه پیاز ها را سرخ می کنند و تمام ویتامین آن را از بین می روند.
خوشبختانه گفتم که کاری که بار معنوی دارد، بار مادی هم بهمراه دارد. آکادمی 40 میلیون تومان هزینه اضافه آورده است، این هزینه را به حساب زمین می ریزیم و کلی به نفع ما خواهد بود. امیدواریم این سنت قشنگ تر و زیباتر به انجام برسد. امسال ، از خانم های همسفر برای پخت غذا کمک گرفتیم و انشاء الله از سال آینده از آنها برای پخت غذاها استفاده خواهیم کرد.
هفته قبل، دستور جلسه سیگار بود، بخاطر ماه مبارک رمضان من راجع به دستور جلسه نتوانستم صحبت کنم.
اگر کسی در کنگره 60، تریاک را ترک بکند و بگوید که من تریاک را ترک کردم و به جایش هروئین می کشم. الآن در کنگره رسم شده است که بعضی ها سیگار نمی کشند، ولی می روند و قلیان می کشند. قلیان صدبرابر سیگار ضرر دارد. قطع سیگار و کشیدن پیپ یا قلیان اصلاً درست نیست. قطع و رهایی سیگار به زور نیست. ما می گوییم که یک رهبر و راهنما بایستی بی نقص باشد، چون الگو است. چرا می گوییم که راهنما باید ورزش کند؟ چون اگر راهنما ورزش نکند، رهجوهایش ورزش نمی کنند. اگر هم به سیگار و قلیان علاقه دارد، برود و بکشد، ولی دیگر نمی تواند بعنوان راهنما حضور داشته باشد.
مسئله بعد؛
راهنماها هم فرم هایشان در حال آماده شدن است، که اگر دوره اول خدمتشان تمام شد، برای دوره دوم خدمتشان برنامه ریزی کنیم.
مسئله بعد؛
الگو و جایگاه برای ما خیلی مهم است. همه ی سفر اولی ها آرزو دارند که راهنما شود، از 3000نفر فقط 300 نفر در جایگاه راهنمایی قبول شدند، پس جایگاه راهنما بسیار محترم است. راهنما نبایستی به دنبال رهجو برود. راهنما اجازه ندارد با تازه وارد صحبت کند.
جلسه روزهای چهارشنبه از هفته آینده، رأس ساعت 10 صبح شروع خواهد شد.
دستور جلسه امروز، وادی دهم است، صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است. انسان جاری است، این جاری بودن به انسان و کل هستی تلقی می شود. چون جاری است، می دانیم که اوضاع روی یک پاشنه نخواهد چرخید. اگر امروز در یک مشکل و بحران هستیم، اینطور نیست که همیشه در آن بحران باشیم. اگر صفت جاری بودن نباشد، همه چیز بهم می ریزد.
هرکس در هر شرایطی در جهنم باشد، اگر صورتش را به سمت نور بگیرد، مورد رحمت خداوند قرار می گیرد، این جزو قوانین الهی است. گروههای دیگر می گویند که ما نواقص شخصیتی داریم، معتاد به دنیا آمدیم، معتاد زندگی کردیم، معتاد هم از دنیا خواهیم رفت. غرب از نظر صنعت، تکنولوژی و روابط بسیار پیشرفته است، ولی خیلی چیزها دارد که از نظر ما غلط است و درست نیست، ولی غرب شده مدینه فاضله در تمام سطوح. در مورد اعتیاد غربی ها می گویند که صفت گذشته در انسان صادق است، یعنی اگر مریضی، تا آخر عمر خودت مریضی. می گویند: اعتیاد، بیماری مرموز ، لاعلاج و پیشرونده است، و این غلط است، ما می گوییم که این درست نیست. من دلم برای افراد آن انجیوها می سوزد، چون آنها بیشتر از بچه های کنگره سختی و زحمت می کشند. یکسری حرف های غلط در مغز آنها کرده اند.
صفت گذشته در انسان قابل تغییر است. امروزه موضوع تجارت و فروش و تولید مطرح است. نوشابه ها در آمریکا تبدیل شده به لیوان های بزرگ . مک دونالد ساندویچ های بسیار بزرگ می فروشند و می بینیم که همه در آمریکا چاق هستند. مصرف متادون به روزی 15 تا 20 عدد رسیده است، داروها مصرف زیادی دارند. شخص بیماری ام اس دارد، می گویند که باید سه بار در روز تزریق کنی و کلی هزینه کنی. در آنجا بحث فروش و تولید بسیار مطرح است.
یکی از دوستان من، بچه اش حساسیت داشت و گفتند که ریه اش عفونت دارد، به کلی متخصص مراجعه کرده بود، خوب نشده بود. طب جدید خوب است، ولی در بسیاری از موارد جوابگو نیست و دقت نمی کنند. بعد رفته بود نزد یکی از پزشکان که با علم قدیم کار می کرد، یک محلول به او داده بود و واقعاً خوب شده بود. منظورم این است که نگوییم، مدینه فاضله ما غربی ها هستند.
اگر آنجا را نگاه کنیم، یعنی اعتیاد درمان ندارد، یعنی صفت گذشته در انسان صادق است. ما می گوییم که صفت گذشته در انسان صادق نیست. وقتی به وادی نگاه می کنید، می بینید که آمریکاست، ولی در مسائل جهان بینی تمام مسئولیت را به خداوند داده است. ولی در کنگره ما اعتقاد داریم که در مسائل حیاتی، مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.
غربی ها یک قانونی دارند مثل ماتریکس برای درمان اعتیاد که تمام جهان را هم فرا گرفته است و به نظر من (دژاکام) تمام اینها مزخرف و بیهوده است.
ما معتقد هستیم که درمان شیشه بدون دارو امکان پذیر نیست، من کتاب ماتریکس را خوانده ام، یکسری برنامه ریزی است که با کلاسهای مخصوص و بحث های روحی و روانی، کاری می کنند که شخص شیشه مصرف نکند.
یکی از چیزهایی که در این کتاب مطرح می شود این است که می گوید: شما به مچ دستتان، یک کش می بندید، هر وقت که احساس کردید که می خواهید مواد مصرف کنید، این کش را محکم می کشید و یک مرتبه رها می کنید. اگر رمال ها هم این پیشنهاد را به مردم بدهند، مردم می خندند. منظورم این است که نگویید قبله آمال ما غرب و آمریکا است.
من علمی با شما صحبت می کنم، غربی ها که درگیر این موضوعات هستند، همه در سختی و تنگنا هستند و همه در فشارهای روحی هستند، می گوید: اگر یک زن و شوهری هر دو مصرف کننده بودند و یکی خواست ترک کند و یکی مصرف می کرد، باید از هم جدا شوند، یعنی خانواده را بایستی رها کنند. بنابراین ما به این نقطه رسیدیم که صفت گذشته در انسان صادق نیست، به داشته هایمان و دانشمان توجه کنیم، به روابط خودمان بیشتر توجه کنیم، به محبت ها بیشتر توجه کنیم.
اگر الگو هم می خواهیم بگیریم، هرچیزی را بررسی کنیم. رسول خدا می گوید: کی می گوید مهم نیست، چه می گوید مهم است. ما شجره را از میوه اش می شناسیم. باید ببینیم پاسخ چیست، تولید چه هست؟
ما در هر شرایطی قرار داریم، به انسان قدرت و اختیار داده شده است که انسان تغییر کند. انسان هر نوع مشکلی دارد، می تواند آن را تغییر کند.
همه شما را به خداوند بزرگ می سپارم.
نام فایل
|
تاریخ
|
لینک
|
فایل صوتی سخنان مهندس
|
97/3/30
|
دانلود
|
نگارنده: مسافر احمد شریفیان
- تعداد بازدید از این مطلب :
4253