English Version
English

کارگاه‌های آموزشی عمومی نمایندگی گیلان ؛ سیگار

 کارگاه‌های آموزشی عمومی نمایندگی گیلان ؛ سیگار
جلسه چهارم از دور هفدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی گیلان روزهای پنجشنبه مورخ 97/03/24 با استادی آقای نیما، نگهبانی آقای عارف و دبیری آقای قاسم با دستور جلسه «سیگار» رأس ساعت 17:30 آغاز به کار نمود.
 
 
خلاصه سخنان استاد:
 
نمی‌خواهم از تخریب‌های سیگار نام ببرم چون برای همه ما این مسئله شناخته‌شده است، تأثیر سیگار روی بدن انسان دقیقاً به‌مانند مواد است، البته به میزان خیلی کمتر، نیکوتین هم مانند مواد به میزان خیلی ضعیف‌تری باعث تحریک بعضی غدد تولیدکننده درون‌ریز بدن انسان می‌شود، طبق تحقیقات انجام‌شده مصرف نیکوتین باعث تولید مقداری دوپامین در مغز می‌گردد که موجب ایجاد لذت می‌گردد و متعاقباً روی غدد دیگری من‌جمله استیل کولین هم تأثیراتی می‌گذارد و در درازمدت باعث ایجاد اختلال در عملکرد صحیح و خودکفای این غدد و ایجاد وابستگی می‌شود. دقیقاً همان نقشی که انواع مواد چه مخدر، چه محرک و چه روان‌گردان روی سیستم بدن ایفا می‌کنند و موجب از تعادل خارج شدن و عدم کارکرد درست سیستم‌های کنترل‌کننده درونی می‌شود. کار به‌جایی می‌رسد که شخص کاملاً به سیگار نیاز دارد و بودن مصرف سیگار دچار حالت‌های عصبی می‌شود چون سیستم‌های تولیدکننده او در درازمدت تضعیف‌شده و تحلیل رفته و قادر به تولید طبیعی خودش نیست.
راه‌حل برگردان سیستم‌های وابسته به تعادل اولیه، قطع ناگهانی سیگار نیست بلکه باید طبق یک برنامه منظم در یک بازه زمانی موردنیاز مقدار آن را کاهش داد و شرایط و فرصت لازم برای بازسازی سیستم‌های جسم را مهیا کرد، دقیقاً مانند درمان مواد به روش تدریجی. داروی مناسب برای جایگزینی به‌جای هر نوع سیگار، پیپ یا قلیان، آدامس نیکوتین است، یک از دلایل مناسب بودن آدامس برای جایگزینی به‌جای سیگار این است که در طول چند ماه، عادت‌های رفتاری در دست گرفتن و کشیدن سیگار فراموش می‌گردد و این مزیت مهمی است، آدامس نیکوتین کاملاً نیاز بدن ما به ماده نیکوتینی که به آن اعتیاد پیداکرده بودیم را برطرف می‌کند، ممکن است چند روز اول قطع سیگار کمی فشار بیاورد ولی بعد از چند روز تا دو هفته عمل سازگاری کاملاً انجام می‌گیرد و جاذبه و کشش سیگار برای فرد خیلی کمتر می‌شود و در طول چندین ماه جاذبه سیگار برای فرد کمتر و کمتر می‌شود. انسان تا زمانی که در یک وضعیت بدی قرار دارد و وضعیت بهتر از آن را تجربه نکرده نمی‌تواند درک کند که وضعیت بهتر چگونه است، وقتی‌که سال‌های سال سیگار جزو جدایی‌ناپذیر از زندگی کسی باشد فرد دیگر به این وضعیت عادت می‌کند، من خودم بارها تلاش کردم سیگار نکشم، بارها چند روز، یک هفته، دو هفته، بیست روز، یک ماه سیگار نکشیدم ولی دوباره کشیدم، مشکل همین است که ما فکر می‌کردیم با نکشیدن سیگار یا مصرف نکردن مواد و به جان خریدن سختی روزهای اول به‌مرورزمان همه‌چیز حل می‌شود ولی زمان می‌گذشت و هیچ‌چیز به معنای واقعی حل نمی‌شد و همین امر باعث می‌شد دوباره به مصرف مواد یا سیگار روی بیاوریم.
 
 
الآن در کنگره 60 بستر درمان اعتیاد برای ما فراهم است و فرد عاقل کسی است که بتواند از این بستر به نحو مطلوب استفاده کند، برای درمان اعتیاد و وابستگی به سیگار هم بستر و راه و روش آن در کنگره مهیا است واقعاً حیف است که فقط به خاطر یکسری موانع ذهنی که خودمان برای خودمان ایجاد می‌کنیم نتوانیم از این شرایط استفاده کنیم. انسان وقتی به یک وضعیت بهتر و مناسب‌تری دست پیدا می‌کند تازه متوجه می‌شود که وضعیت من درگذشته چقدر بد بوده، وقتی سیگار می‌کشی و قبول کردی که سیگاری هستی تمام مشکلات و عوارض جانبی آن را هم به جان می‌خری و مجبوری از سیگار کشیدن لذت ببری و اثرات آن را روی ریه‌ها، تنفس، قلب، دندان‌ها، رنگ پوست و ... نادیده بگیری، دقیقاً مثل مصرف مواد، وقتی‌که مواد مصرف می‌کنی هم همین‌طور است مجبوری تمام مصائب و مشکلات مصرف مواد را به جان بخری و به خودت بقبولانی که از مصرف مواد داری لذت می‌بری، ازآنجایی‌که مواد جزو جدایی‌ناپذیر زندگی یک فرد مصرف‌کننده شده دیگر فرد مجبور است که تأثیرات نامطلوب آن روی جسم، زندگی، کار و ... را بپذیرد و با آن کنار بیاید، هر از چند گاهی هم که مشکلات فشار زیادی می‌آورد و فرد تصمیم به بیرون آمدن از این وضعیت می‌گیرد و ولی چون از راه درستی اقدام نمی‌کند به مشکل برمی‌خورد و دوباره به وضعیت قبلی بازمی‌گردد و هر بار بیشتر ناامید می‌شود. روزهای اولی که انسانی مشروب می‌خورد، مواد مصرف می‌کند، سیگار می‌کشد و ... برای تجربه یک حال بهتر و وضعیت مطلوب‌تر این کار را انجام می‌دهد ولی بعد از یک مدتی فرد در یک وضعیت کلی نامطلوب گیر می‌کند.
 
 
وقتی در کنگره 60 سفر می‌کنی و بعد از یک مدت سیستم بدن رو به تعادل پیش می‌رود و روزبه‌روز احساس بهتری پیدا می‌کنی و تا آنجایی پیش می‌روی که مصرف دارو به صفر می‌رسد و قطع می‌شود، آن موقع است که فرد متوجه می‌شود که مصرف مواد لذتی نداشت، مصرف نکردن مواد بیشتر لذت دارد، در مورد سیگار هم همین‌طور است وقتی‌که می‌بینی دو ماه است که آدامس می‌خوری و سیگار نمی‌کشی و بهتر شدن تنفس، روشن شدن رنگ پوست و تمام حالات مثبت دیگر را به‌شخصه حس می‌کنی آن موقع هست که متوجه می‌شوی سیگار نکشیدن بیشتر از سیگار کشیدن لذت دارد، ولی مسئله فقط جسمی نیست، جهان‌بینی فرد هم باید در کنار آن تغییر کند، فرد باید دلایل درست خود را برای انجام آن کار بیابد، باید به دانایی برسد، لازمه خروج از تاریکی رسیدن به دانایی است، آموزش، تجربه و تفکر، سر لژیون ویلیام وایت آموزش می‌گیری، در عمل حس بهتر را از سیگار نکشیدن تجربه می‌کنی و روی آن چیزی که به دست آوردی تفکر می‌کنی، آن موقع است که دیگر جذب جاذبه و کشش نیروهای منفی نمی‌شوی، اما اگر دلایل روشنی برای انجام این کار نداشته باشی به‌سادگی به سمت سیگار برمی‌گردی.
 
باید بدانیم که درمان مواد در کنگره 60 طبق یک پروتکل و برنامه از پیش تعریف‌شده است، مواد باید به‌طور کامل قطع گردد و داروی OT جایگزین گردد، من نمی‌توانم بگویم نه من حالا روزی یک‌بار متادون بخورم به‌جایش وعده OT خودم نمی‌خورم، برای سیگار هم همین‌طور است پروتکل و روش این‌گونه است که مصرف سیگار به‌طور کامل باید قطع گردد و آدامس نیکوتین جایگزین گردد، گاهی پیش می‌آید از بعضی از دوستان می‌شنوم که می‌گویند من آدامس نیکوتین می‌خورم روزی دو نخ سیگار هم می‌کشم، مصرف سیگار خودم را کم کردم، این روش فایده ندارد و شخص به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسد، باید سیگار قطع شود و یکی دو هفته دوره سازگاری باید حتماً طی شود.
 

عکس: مسافر علیرضا و نیما
تایپ و ثبت: مسافر نیما

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .