English Version
English

مسافر لژيون سيگار

مسافر لژيون سيگار
به نام خداوند دل‌های پاک؛  که نامش بود در دلت تابناک.
چند سال پیش با انگیزه ای که نسبت به مصرف نیکوتین خود در صور پنهانم داشتم؛ همیشه بر این باور بودم که من هرگز مصرف کننده نیکوتین نخواهم شد
و همیشه به راحتی افکار منفی مرا متوقف می‌کرد که همین افکار منفی لحظه به لحظه مرا از اهدافم دور می کرد و از طرفی تخریب هایی که نیکوتین کاملا به صورت آشکارا در جسم من گذاشته بود؛ باعث شد در سن جوانی درگیر بیماری ریوی و قلبی شوم.
به لطف خدا توسط مسافرم با مکان مقدس کنگره آشنا شدم و اولین چیزی که نظر مرا به خود جلب کرد: دقیقا لژیون ویلیام وایت بود؛
که بعد از اینکه مشاوره شدم؛ با یک انگیزه بسیار مصمم تصمیم گرفتم تا مسیر زندگی ام را تغییر دهم که فقط نیاز به تلاش و خودباوری ام داشت.
 

زمانی که سفر اول خود را شروع کردم؛ و هر گاه در طی مسیر به مانعی برخورد می‌کردم؛ از دفعه قبل با ایمانی قوی تر و با تلاش بیشتری رو به جلو حرکت می کردم و هرگز در سفر اول سیگار و قلیانم هر زمان نیروهای منفی در ذهن من می آمد؛
با صدایی در درون خود مدام آرام می‌گفتم که بر تمام این سختی ها چیره می‌شوم و نیروهای مثبت را جایگزین نیروهای منفی در ذهنم می‌کردم و در درون خودم زمزمه میکردم که تولد دوباره ی من هم نزدیک است و باید مثل همه افرادی که در کنگره به درمان رسیدند؛
من هم بتوانم و مدام ذهنم را در سفر اول ویلیام وایت خود تحت کنترل داشتم و برای رسیدن به رهایی ام با عشق؛ تمام ذهنم را برای لحظه رهایی خود متمرکز کرده بودم؛
چون بعد این موانع سفر اولم چیزی که جایگزین آن می‌شد برایم همانند گنج باارزش بوداکنون که مدت دو سال در لژیون ویلیام وایت در جایگاه راهنمای سیگار خدمت می‌کنم؛
سعی می‌کنم با آموخته های خود یک الگوی حقیقی برای رهجویان خود باشم و نیروی فکری رهجوی سیگار یا قلیان را پرورش دهیم تا قوه ابتکارش زنده شود و تنها به اطلاعات پیشین خود بسنده نکنم و با فراگیری دانش بتوانم در شکوفایی و رهایی همه همسفران سفر اولی شعبه استاد معین نقش مهمی را ایفا کنم.
 
 
كمك راهنمای همسفران لژیون ویلیام وایت: مسافر سمانه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .